مصداقش، تبلیغات چند ساله این کشور روی لباس اتلتیکومادرید است که از قضا این تیم طی سالهای گذشته به موفقیتهایی مانند قهرمانی در لیگ اسپانیا و نایب قهرمانی در اروپا رسیده است.
تبلیغات مستمر و هدفدار آذربایجانیها روی لباس اتلتیکومادرید چنان است که امروز ذهن اغلب فوتبالدوستان که تعدادشان هم در جهان کم نیست، نمیتواند لباس این باشگاه را جدا از تبلیغات کشور آذربایجان و شهر باکو تصور کند.
نمونه دیگرش همین کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس است که وسعت کل کشورشان شاید به زور به یکی از استانهای ما برسد اما با هدف اعتبار بخشیدن به خود، سال هاست پیراهن تیمهای بزرگ جهان را با تبلیغات خود پر کردهاند.
از هواپیمایی قطر و امارات گرفته تا فعالیتهای قطر فوندیشن. حتی برای باشگاههای بزرگ ورزشگاه میسازند و برای چند سال نام هواپیمایی کشورشان را روی آن ورزشگاه میگذارند.
امروز کدام ورزش دوستی را سراغ دارید که در یک تورنمنت بینالمللی مانند جام جهانی یا المپیک، تبلیغات شرکتهای هواپیمایی عربی را کنار زمین ندیده باشد؟
آن وقت ما چه کرده ایم؟ مدام میگوییم فرش ایرانی، زعفران ایرانی یا پسته ایرانی در معرض تهدید است. هر روز میگوییم هندوستان و پاکستان دارند فرش ایران را زیر سوال میبرند، زعفران ما را به نام کشور دیگری در بازار جهانی تبلیغ میکنند و ترس آن میرود همین کشورهای کوچک یکی از همین کالاهای ایرانی را مثل تار و چوگان از آن خود کند و در یونسکو به نام خودش بزند.
تبلیغ روی پیراهن تیمهای بزرگ جهان پیشکش، مسئولان ما حتی از همین مسابقات لیگ جهانی والیبال که ورزشکاران ما در آن خوش میدرخشند هم استفاده نمیکنند تا دست کم لباس تیم ملی را با یک شعار ساده «فرش ایرانی» (Iranian Carpet) مزین کنند.
آیا بهتر نیست یک محصول ایرانی را فارغ از برند و تولیدکننده و با یک همافزایی ملی و زیر نام پرچم کشورمان در مهم ترین رویدادهای جهانی معرفی و تبلیغ کنیم؟
سجاد روشنی - فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: