وجود جاذبههای طبیعی، تاریخی و فرهنگی فراوان در استانهای شمالی بویژه گیلان و مازندران، این استانها را به یکی از مقاصد اصلی گردشگران در فصول مختلف سال تبدیل کرده است، بهطوری که در طول سال دهها میلیون گردشگر از این استانها بازدید میکنند، اما به اذعان کارشناسان نه تنها هنوز از ظرفیتهای این مناطق در بخش جنگل و روستا، اماکن تاریخی و فرهنگی و بویژه دریا و ساحل و گردشگری دریایی، بهره برداری درست و اصولی صورت نگرفته است، بلکه نبود زیرساختهای مناسب از یک سو و نبود برنامهریزی و مدیریت صحیح گردشگر از دیگر سو موجب شده تا نصیب این استانها از خیل گردشگران داخلی، ورود ناهماهنگ، نامنسجم و غیراصولی آنها به مناطق شهری و روستایی و عرصههای طبیعی و تهدید و تخریب روزافزودن این مناطق باشد، بهطوری که اکنون مواردی همچون شلوغی، ترافیک، آلودگی و تغییر فرهنگ بومی بهعنوان پیامدهای اجتماعی فرهنگی، مناطق شهری و روستایی را تحتتاثیر قرار داده و مواردی همچون دپوی انبوه زباله و پسماند در سواحل و مناطق جنگلی و کوهستانی و نابودی مراتع و جنگلها در اثر آتشسوزی بهعنوان پیامدهای زیستمحیطی بشدت این استانها را تحت تاثیر و تخریب قرار داده است.
البته باید اذعان کرد که افزایش سفر و ورود مسافران طی یک دهه اخیر به استانهای شمالی، خالی از فایده نبوده، به طوری که اکنون شاهد افزایش هتلها و مراکز اقامتی، رستورانها و مراکز خرید متعدد با انواع سلایق و به عبارتی افزایش سطح کیفی خدمات رسانی در این مناطق هستیم که این موارد خود موجب اشتغالزایی فراوان شده است.
مدرس رشته مردمشناسی دانشگاه مازندران نیز با تائید این اشتغالزایی به جام جم میگوید: اما این اشتغالزایی همسو با توسعه پایدار نیست و گردشگرانی که سازمان نیافته وارد یک منطقه میشوند، جدا از آسیبهای اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی که به آن منطقه وارد میکنند، بهره اقتصادی قابل قبولی برای آن مناطق ندارند و متاسفانه گردشگری در ایران از همین نوع سازمان نیافته و بدون ضابطه است.
سیدقاسم حسنی با بیان اینکه گردشگری در جهان امروز تعریف و ساز و کار مشخصی دارد، میافزاید: در دیگر کشورهای دنیا گردشگری به حوزههای مشخص تاریخی، فرهنگی و طبیعی تقسیم شده و بر این اساس گردشگران نیز براساس حوزههای تعریف شده، به صورت هدفمند و در قالب گروههای سازمان یافته همچون تورهای گردشگری و با راهنما به هر منطقه سفر میکنند، بهطوری که هم خودشان از سفر لذت برده و با فضاهای گردشگری آشنا میشوند و هم برای آن مناطق درآمدزایی ایجاد میشود.
به گفته وی این مدیریت باید در کشور ما نیز اعمال شود که اولین گام در این زمینه شناسایی عرصههای طبیعی، تاریخی و فرهنگی گردشگرپذیر (مناطق نمونه گردشگری) و دستکاری در این عرصهها به گونهای است که اولا زیرساختهای لازم در این مناطق ایجاد شود و ثانیا با سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی به زیبایی منطقه افزوده شود تا هم برای ورود گردشگران آماده و جذاب باشد و هم درآمدزایی لازم را برای آن مناطق بهدنبال داشته باشد، در حالی که اکنون گرچه برای رسیدن به این اهداف در کشور برنامهریزی شده، اما هنوز اجرایی نشده است و هیچ نظارتی نیز بر عملکرد گردشگران وجود ندارد.
این کارشناس یادآور میشود که متاسفانه اکنون گردشگری در کشور ما و بویژه استانهای شمالی برنامه محور و هدفمند نیست، بهطوری که مسافران زیادی در تعطیلات و اواخر هفتهها از دیگر نقاط کشور وارد این استانها و به نوعی در آنها رها میشوند، بدون اینکه نظارتی بر عملکرد آنها باشد که نتیجه اش تخریب و آلودگی شدید سواحل، جنگلها و حتی فضای شهرها و روستاهاست.حسنی تغییر تدریجی فرهنگ بومی مردم شمال را یکی دیگر از پیامدهای منفی این نوع سفرهای بیضابطه عنوان کرده و میگوید: درحالی که باید این مناطق که از فرهنگ غنی محلی بومی برخوردارند، فرهنگ و آداب و رسوم خود را به مسافران همچون مردم روستای ابیانه ارائه کنند، متاسفانه نهتنها این اتفاق بهطور کامل نیفتاده، بلکه این فرهنگ در حال استحاله و دگرگونی است.
سود اقتصادی گردشگران
مدیرکل اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان گیلان نیز دراین باره به مهر میگوید: صرف اینکه گردشگر وارد استان بشود، نمیتواند سودآوری و درآمدزایی لازم را که از اهداف اصلی گردشگری است، فراهم کند، بلکه باید در قالب گردشگری سازمان یافته، گردشگر را از لحظه ورود تا لحظه خروج از استان کنترل کرد و از سیستم حمل و نقل و تردد گرفته تا اقامت و پذیرایی و خدمات مورد انتظار را هدفمند و مدیریت شده به گردشگر ارائه داد، تا نفع اقتصادی داشته باشد.
رضا علیزاده به چگونگی مدیریت گردشگر نیز اشاره کرده و میافزاید: در بحث مدیریت گردشگر دو مقوله حائزاهمیت است؛ اول اینکه ما از گردشگری انبوه و لجام گسیخته فاصله گرفته و به سمت ترویج گردشگری با علایق ویژه برویم که این مساله کمک میکند تا در بازههای زمانی مثل نوروز یا دیگر تعطیلات، مورد هجوم گردشگران سازمان نیافته و بی برنامه قرار نگیریم.
دوم اینکه مجموعههایی از گردشگری بر اساس ظرفیتهای موجود در استان توسط دفاتر خدمات گردشگری تهیه و به گردشگران ارائه شود، تا با ارائه این مجموعهها در بازارهای داخلی و خارجی به سمت مدیریت گردشگر برویم.
وی در پاسخ به این پرسش که اگر ورود گردشگر به این استانها مدیریت شود، چه عوایدی نصیب این مناطق خواهد شد، میافزاید: وقتی ورود گردشگر به استان به صورت هدایت شده صورت گیرد، اولا جاذبههای استان بهتر و دقیقتر معرفی خواهد شد و ثانیا تاسیسات و زیرساختهای گردشگری به صورت نظام مند به بحث گردشگری ورود کرده و مورد استفاده گردشگران قرار میگیرد که در این صورت علاوه بر اینکه سودآوری لازم را برای استان خواهد داشت، از آسیبها و تخریبات کنونی نیز جلوگیری خواهد شد.
مدیرعامل یکی از دفاتر گردشگری گیلان نیز با تاکید بر اینکه لازمه توسعه گردشگری در استان، آمادهسازی بسترها و زیرساختها برای این مهم است و تا زمانی که این بسترها فراهم نشود، هیچوقت نمیتوان از ظرفیتهای بی شمار گردشگری موجود به نحو درستی استفاده کرد، میگوید: در کنار فراهم شدن امکانات زیرساختی، محیط گیلان بهدلیل شکنندگی بسیار بالا و برخورداری از ظرفیتهای طبیعی، نمیتواند پذیرای گردشگران انبوه و بدون برنامه باشد، زیرا در صورت نبود مدیریت ورود گردشگر، بعد از مدتی منابع گردشگری دچار آسیب و تخریب خواهد شد.
سید رضا کسایی میافزاید: نبود مدیریت در این زمینه باعث شده تا هرساله و با ورود گردشگران انبوه، تنها چیزی که برای استان باقی میماند، شلوغی، ترافیک، آلودگی و زباله باشد و این در حالی است که به نسبت میزان ورود گردشگر، عواید اقتصادی که نصیب استان میشود بسیار ناچیز است.
به گفته وی، گردشگران یا گیلان را به عنوان مسیر عبوری انتخاب میکنند و یا در صورت اسکان، نه از امکانات اقامتی بهره میبرند و نه حتی در بحث تهیه خوراک باعث سوددهی به گیلان میشوند، زیرا اکثراً چادر را برای اقامت خود انتخاب کرده و مواد غذاییشان را هم از مبدا تهیه میکنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد