به گزارش خبرنگار جامجم، همواره شاهد انتشار اخبار و عکسهایی از جمعآوری دستفروشان خیابانی و آنان که اجناسی را ارزانتر از مغازهها در کنار خیابانها، درون مترو، حاشیه میادین و دیگر مکانهای عمومی میفروشند، هستیم. شهرداریها با این استدلال که حضور این دستفروشان چهره شهر را نازیبا میکند، در امنیت عمومی ایجاد اخلال کرده و سرانجام سدمعبر در پیادهروها و خیابانها ایجاد کرده و نظم شهر را به هم میزنند، با راهاندازی گشتهایی که اخیرا نام «معبربان» به خود گرفته است، اقدام به جمعآوری این دستفروشان میکنند، جمعآوریای که بدون برخورد نیز نبوده است. در همین حال کارشناسان اقتصادی معتقدند، سکه دستفروشی و جمع کردن دستفروشان میتواند روی دیگری هم داشته باشد؛ رویی که اصولا مورد توجه قرار نگرفته یا اگر گرفته، توجه به آن کافی نبوده است.
به گفته آنان، با وجودی که استدلال شهرداریها درباره جمعآوری و مبارزه با دستفروشان به جای خود صحیح است، اما واقعیت آن است که ساماندهی دستفروشی به عنوان یک شغل همانند دیگر کشورهای پیشرفته، میتواند کمک بزرگی به حل مشکل اشتغال کند.
به گفته آنان، کشورهای پیشرفته برای حل مشکل اشتغال همیشه به کمکهای دولتی یا پرداخت تسهیلات بانکی متکی نیستند، بلکه به ظرفیتهایی که در زندگی روزمره مردم برای ایجاد شغل وجود دارد، توجه کرده و تلاش میکنند با ساماندهی و حمایت از آن، هزاران شغل ایجاد کنند. یکی از این مشاغل که در بسیاری از کشورهای جهان، محل توجه دولتهاست، شغل دستفروشی است. بر این اساس، دولتها با پدیده دستفروشی برخورد حذفی نمیکنند، بلکه آن را ساماندهی میکنند؛ یعنی روزانه یا هفتگی، مکانهایی مناسب در درون یا حاشیه شهرها یا بدون دریافت هزینه یا با هزینهای بسیار اندک که صرف نگهداری خود مکان دستفروشی میشود، برای این کار اختصاص داده و اداره آن را به تشکلهای مردمنهاد (ان.جی.او)ها میسپارند. به این ترتیب جمعیت انبوهی، کالاهای تولیدی، اجناس دست دوم یا هر جنسی را که مناسب برای فروش میدانند عرضه میکنند. به عنوان مثال تولیدکنندگانی که کالایی را در گروه خوراکی یا صنایع دستی در منزل و در مقیاس کم تولید میکنند، بدون پرداخت کمترین هزینه مشتری خود را پیدا میکنند و کالایشان را با قیمتی کم و سودی معقول میفروشند و روزگار میگذرانند. برای حجم انبوهی از افراد بیکار شغل ایجاد میشود، بیآنکه دولت بخواهد تسهیلات بانکی یا یارانههای هنگفتی برای آن بپردازد. این در حالی است که در ایران و به گفته شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهور در امور خانواده و زنان، 82 درصد زنان سرپرست خانوار بیکارند، حال آن که آنان دارای تواناییهای بالقوهای هستند که میتواند به عرضه کالا یا خدمات قابل عرضه در مراکز دستفروشی و بازارروزها تبدیل شده و مشتری خاص خود را پیدا کند. غذاهای خانگی، صنایع دستی، هنرهای ظریف مانند گلدوزی، خیاطی و... طیف وسیع و متنوعی هستند که با کمترین هزینه میتواند درآمد حداقلی و ثابتی برای زنان و مردان بیکار ایجاد کرده و بسیاری از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را مرهم باشد.
مردم نیز سود میبرند
این در حالی است که ساماندهی دستفروشان و راهاندازی بازارهای دستفروشی دائمی در شهرها، کمک حال بزرگی برای صرفهجویی اقشار ضعیف و متوسط نیز محسوب میشود. از آنجا که بسیاری افراد به دنبال کالاهای ارزان با کیفیت متوسط و حتی اجناس دست دوم میگردند و این اجناس معمولا در واحدهای صنفی عادی به سختی یافت میشود یا قیمت آن گران است، از راهاندازی بازارهای روز و دستفروشی استقبال میکنند، چرا که میتوانند در هزینههای خود صرفهجویی کنند. البته گشت و گذار در این بازارها نوعی تفریح و تفرج نیز محسوب میشود، چرا که مکان مناسبی برای سرگرم شدن همه افراد خانواده و احیانا یافتن اجناسی است که به دنبال خرید آن بودهاند اما یا جنس مناسب پیدا نکردهاند یا قیمت آن گران بوده است. در هر حال مراجعهکنندگان به این بازارروزها دست خالی از آن خارج نمیشوند و این بازارها و دستفروشان، بدون هزینه، به محلی برای عرضه و تقاضا تبدیل میشود که مالیات و بهرهبرداری دولت و شهرداریها از محل آن میلیاردها تومان صرفهجویی، ایجاد هزاران شغل و کمک به مدیریت دهها آسیب اجتماعی است.
نگاه درآمدی حذف شود
حال پرسش اینجاست که با وجود این راهحلهای نهچندان پیچیده، چرا شهرداریها اقدام مناسبی برای ساماندهی دستفروشان و راهاندازی بازارهای متعدد دستفروشی و بازار روز در مکانهای متعدد نمیکنند؟
دکتر مهدی تقوی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در این باره به جامجم گفت: متاسفانه اغلب دستگاهها به هر اقدامی که میخواهند انجام دهند، نگاه درآمدی دارند.یعنی اگر آن کار برایشان درآمد داشت، به سمت آن میروند وگرنه رهایش میکنند. مثلا در همین ساماندهی دستفروشان، طوری میخواهند پول بگیرند و روشن است با پرداخت این پول، دیگر عرضه کالای ارزان توسط فروشنده امکانپذیر نیست و روشن است قشر متوسط نیز برای خرید نخواهد رفت.وی افزود: خوب است که شهرداری اعلام کند از هر غرفه میادین میوه و ترهبار ماهانه چقدر اجاره میگیرد.
با این اجاره، عرضه مستقیم و ارزان و باکیفیت متوسط جنس کمتر معنی پیدا میکند. این است که فروشنده یا برایش صرف نمیکند در این غرفهها فعالیت کند یا از کیفیت جنسش میزند و خریدار ضرر میبیند.این استاد دانشگاه اظهار کرد: شهرداریهای کشور باید به ساماندهی دستفروشان در قالب بازارهای روز به عنوان یک یارانهای که به شهر میدهند یا یک سرمایهگذاری با سوددهی بالا نگاه کنند که سود چندجانبهای برایشان دارد. از این رو باید مکانهای مناسب را در محلهها، حاشیه شهرها و حتی برخی پارکهای عمومی تجهیز کنند تا آنان که جنس یا هنر و مهارتی قابل عرضه دارند، ارزان آن را عرضه کنند.
مغازهداران نترسند!
با این حال یکی از چالشهایی که در ساماندهی دستفروشان و گسترش راهاندازی بازارهای روز به چشم میخورد، این است که مغازهداران و اصناف احساس میکنند شاید به خاطر قیمت ارزان کالاهای عرضه شده در بازارهای روز یا محل تجمع دستفروشان، کالاهای آنها با کماقبالی مشتری مواجه شود. آیا واقعا این گونه است؟دکتر جمشید پژویان، کارشناس اقتصاد کلان در گفتوگو با جامجم به این پرسش، پاسخ منفی میدهد.وی تصریح کرد: این نگرانی بیدلیل است، زیرا اجناس عرضه شده توسط دستفروشان و بازارهای روز مورد اقبال همه اقشار جامعه بخصوص اقشار مرفه نیست، بنابراین اقشار آسیبپذیر و متوسط متقاضیان این اجناس هستند و برخی اقشار ترجیح میدهند با خرید از واحدهای صنفی، خریدی مطمئن داشته باشند، ضمن اینکه بعد مسافت، خرید همه اقشار از مراکز تجمع دستفروشان را غیراقتصادی میکند.
پژویان افزود: البته باید گفت گسترش بازارهای روز ممکن است باعث آسیب خوردن دلالان یا سوداگران و واسطهها شود، زیرا قیمتها را متعادل کرده و جلوی کسب سودهای 400 و 500 درصدی را میگیرد. از آن جهت شاید مقاومتهایی را در میان برخی اصناف شاهد باشیم.
وی اظهار کرد: با این حال، دولت و شهرداریها باید از ساماندهی دستفروشان و گسترش بازارهای روز بهعنوان اهرم بزرگ اشتغالزایی حمایت کنند و هزینههای آن را کاهش دهند. اینکه مثلا میگویند دولت از این مشاغل مالیات نمیگیرد، نقض غرض و مغالطه است، زیرا دولت دهها برابر آن درآمد گیرش میآید و در بودجه و یارانه اشتغالش صرفهجویی میکند.پژویان گفت: تمام دنیا به سوی حمایت از کسب و کارهای کوچک و خرد میروند که کار را به خود مردم میسپارند و دولت حمایت کرده و هزینههای سربار را پایین میآورد. در ایران نیز راهحل اشتغال از همین موضوع میگذرد.
معروفترین و بزرگترین بازارهای دستفروشی جهان
برخلاف ایران، بیشتر کشورهای پیشرفته به بازارهای دستفروشی و بازار روز به عنوان یکی از منابع مهم تولید شغل نگاه میکنند و در حمایت وگسترش آن، اهتمام ویژهای دارند. به عنوان مثال بازار دستفروشی رزبول در پاسادنای کالیفرنیا یکی از بزرگترین این بازارهاست. این بازار با بیش از 2500 دستفروش، بزرگترین بازار اجناس دسته دوم در لسآنجلس است. این بازار بزرگ درهای خود را برای فروش ویژه در ساعت 5 صبح باز میکند؛ سحرخیزان برای ورود 20 دلار میپردازند و تنبلها میتوانند ساعت 7 صبح با پرداخت 15 دلار وارد شوند. بازار سمساریهای شبانه و وئاتون، در ایالت ایلینویز نیز از دیگر نمونههای جالب در این باره است. در این بازار دستفروشی شبانه، بعد از غروب خورشید هزاران نفر خریدار چراخ قوه به دست به منطقه وئاتون سرازیر میشوند تا در صدها غرفه به دنبال کالاهای قدیمی و جدید بگردند. این افراد تا هنگام صبح که با چشمان پفکرده به خانه برمیگردند، فرصت دارند تا معامله خود را انجام بدهند. همچنین بازار سمساری کریدور 127 که بهعنوان بزرگترین منطقه فروش جهان مطرح است، صدها مایل در طول بزرگراه میان هادسون، میشیگان و گدسن در ایالت آلاباما امتداد یافته است. دستفروشان بیشماری از فروشندههای خانوادگی که کالاهایی را در زمینهای خود به فروش میرسانند گرفته تا فروشندگان حرفهای که یک زمین، پارک، یا میدان خالی را اجاره میکنند، همگی وسایل گوناگونی را به فروش میرسانند.
پاریس نیز بهشت بازار دستفروشان است . در اصل مادر تمام بازارهای دستفروشان کلیگنانکورت است که در تعطیلات آخر هفته و دوشنبهها باز است. تاریخچه این بازار به سال 1920 بازمیگردد و با داشتن بیش از 3000 غرفه، ارائهکننده همهچیز است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد