به بهانه روز بزرگداشت فردوسی

شاهنامه؛ شناسنامه فرهنگی ایرانیان

پرونده محافل ادبی

رویش شعر در سرزمین فردوسی

خراسانی بودن یک افتخار است، درست مثل تهرانی بودن، اصفهانی بودن، شمالی بودن، جنوبی بودن و... در یک کلام ایرانی بودن. مردم خراسان همچون مردم دیگر ولایات و ایالات این سرزمین برای سربلندی و بقای این خاک، فداکاری‌ها و بزرگی‌ها کرده‌اند و در کنار آن در اعتلا و سرافرازی فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی نیز نقشی بزرگ و پررنگ داشته‌اند.
کد خبر: ۸۰۳۶۳۷
رویش شعر در سرزمین فردوسی

ادیبان خراسانی در طول تاریخ ادبیات و زبان فارسی، همواره در زنده نگه داشتن و افزودن بر این میراث ارزشمند فرهنگی کوشیده‌اند و اگر قرار باشد فهرستی از بزرگان این عرصه را برشماریم حوصله و فرصت این یادداشت به پایان می‌رسد، فقط محض یادآوری ابوالقاسم فردوسی، ابوالفضل بیهقی، عمر خیام و فریدالدین عطار چند نام از میان نام‌های بسیاری است که می‌توان برزبان آورد و از نقش بی نظیرشان در تاریخ و تمدن ایرانی سخن گفت.

در روزگار ما نیز خراسان به پشتوانه این میراث شگفت، همواره خاستگاه بزرگانی بوده است که در انواع گرایش‌ها و رشته‌های هنری و ادبی از سرآمدان روزگار بوده‌اند و این گوناگونی چنان است که امروز جمعی از بزرگان و استادان بی‌بدیل هنر ایران در رشته‌های آواز، داستان‌نویسی، نقد ادبی، تئاتر و البته شعر اهل خراسان هستند.

به دلیل همان سابقه و همان وفور اهل ادب، جلسات و نشست‌های شاعرانه و ادیبانه در خراسان همیشه پررونق بوده و در این روزگار نیز این رونق همچنان بوده است و به امید حق خواهد بود. جلساتی که بزرگانی چون استاد فقید فرخ در مشهد پایه‌گذاری کرد، روزگاری محل رفت و آمد استوانه‌هایی در ادبیات معاصر بوده است که هر کدام پهلوانی در این میدان بوده‌اند.

خودم یکی از آن کسانی بودم که در میان جلسات شعر بسیاری که در خراسان برگزار می‌شد، به واسطه زندگی و اقامت در شهر مشهد به چند جلسه می‌رفتم. یکی از این جلسات در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان (که آن روزها هنوز تکه‌تکه‌اش نکرده بودند) برگزار می‌شد. مدیریت جلسه با استاد سخن‌شناس و انسان روشن‌ ضمیر، زنده‌یاد ذبیح‌الله صاحبکار متخلص به سهی بود. آن بزرگمرد که خود در غزلسرایی دستی چیره داشت به واسطه خوی و خصلت معلمی و مهربانی ذاتی‌اش به ما که آن روزها جوانان جلسه محسوب می‌شدیم، محبت و لطفی ویژه داشت و سعی می‌کرد مدیریت جلسات را چنان تنظیم کند که حتما شاعران جوان در کنار شاعران پیشکسوت شعر بخوانند و پس از شعرخوانی جوانان را با لحنی مهربان و محبت‌آمیز مورد تفقد قرار می‌داد.

اما جلسه دیگری در مشهد بود که بسیاری از شاعران جوان و میانسالی که از خراسان بالیده‌اند، وامدار آن بودند؛ جلسات نقد شعر حوزه هنری مشهد. این جلسات را شاعر روحانی و اهل ذوق جناب سید عبدالله حسینی با امکانات اندک و شور بسیار راه‌اندازی کرده بود.

پس از این که او به دلیل ماموریت‌های تبلیغی کشور را ترک کرد و چندسالی را در آفریقا حضور داشت، چراغ این جلسه خاموش نشد و بزرگانی همچون زنده یاد احمد زارعی (که مقاماتش در ملکوت بلند باد)، مصطفی محدثی خراسانی، مجید نظافت، محمدحسین جعفریان، هادی منوری، محمود اکرامی‌فر، جلال قیامی حسینی و محمدکاظم کاظمی در کنار گروه بسیاری از شاعران پیشکسوت و جوان هر هفته به این جلسه می‌آمدند.

در این جلسه نقد جدی و اصولی شعر جاری بود. من در تمام سال‌های اقامت در تهران نظیر چنان جلسه‌ای ندیدم که با مشارکت اغلب اعضا و نقد جمعی و همراه با مباحث جدی ادبی و هنری روز برگزار شود. من خود در دورانی وارد جلسه شدم که مسئولیت حوزه هنری مشهد با زنده‌یاد احمد زارعی بود. حضور پرهیمنه و جلالی او که با کوله باری از آگاهی ادبی و تعهد اجتماعی همراه بود، وزن و اعتباری به جلسه بخشیده بود که در سخن نمی‌آید. هیچ شاعری از نقد معاف نبود و البته مسئولان جلسه نیز کاملا به رعایت آداب نقد ملزم بودند.

آن جلسه در میانه دهه 70 شاعران بسیاری را به شعر امروز ایران معرفی کرد که هر کدام توانستند در حوزه‌های مختلف تاثیرگذار باشند.

امروز روزنامه‌نگاران، مترجمان، شاعران طنزپرداز و منتقدان ادبی زیادی در تهران و مشهد هستند که هر کدام به نوعی از رویش‌های جلسه شعر حوزه هنری مشهد به شمار می‌روند. بی‌گمان روزی در تاریخ شفاهی ادبیات این سرزمین کاری جدی و اساسی درباره این جلسه که زبانزد شاعران سراسر کشور بود انجام خواهد شد و قدر و قیمت آن جلسه در ساختمان سازمان تبلیغات در خیابان چهار طبقه مشهد بیشتر دانسته خواهد شد.

آرش شفاعی / شاعر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها