خودشان تابستان‌های کودکی‌شان را توی کوچه‌های آشتی‌کنان گز کرده‌اند، پسرها با توپ‌های پلاستیکی راه راه سفید و قرمزو دخترها هم با گوشواره‌های گیلاس و بچه‌های پلاستیکی چشم آبی‌شان. آن روزها، بازی شان، سر جایش بود؛ خواب خوش بعد از ظهرشان، سرجا و برنامه‌کودک‌شان هم، سر جا.
کد خبر: ۸۰۱۸۱۳

فراغت، آن وقت‌ها معنای فراغت می‌داد؛ چتری بود گشاده روی سرشان. تا دل‌تان بخواهد فرصت داشتند توی عالم کودکی، با خودشان و اسباب‌بازی‌های‌شان حرف بزنند، بدوند، بخندند، بازی قهر و آشتی راه بیندازند و سفر بروند که بشود وصف انشای «تابستان خود را چگونه گذراندید؟»

حالا اما نظرشان عوض شده است؛ حالا که سال‌های کودکی را پشت تقویم‌ها جا گذاشته‌اند، حالا که قد کشیده‌اند و شده‌اند همان آدم بزرگ‌هایی که روزی آرزو می‌کردند، رأی‌شان تغییر کرده است؛ معتقدند تابستان‌های کودکی‌شان به اندازه کافی پربار نبوده و حالا که دست‌شان به آن سال‌های رفته نمی‌رسد، افتاده‌اند به جان تابستان‌های فرزندان شان تا آنها را پر کنند از انواع کلاس‌های آموزشی، ورزشی، هنری. هنوز به تابستان کمتر از یک ماه مانده است اما آنها دست به کار شده‌اند و انواع کلاس‌های تابستانی را بررسی می‌کنند تا بفهمند کدام یک برای فرزندان‌شان مناسب‌تر است. هزار هزار نقشه برای هر روز بچه‌ها کشیده‌اند که وقت‌شان را از 8 صبح تا 8 شب با سونامی از انواع اطلاعات در زمینه‌های مختلف پر کنند تا مبادا آن طفلکی‌ها در آینده چیزی از همسن و سال‌های‌شان کم داشته باشند و از بقیه عقب بیفتند.

مشکل اما این است که آنها از چند حقیقت ساده در حوزه تربیت کودک بی‌خبرند، مثلا این که کودکان به زمانی برای خیالپردازی و خلوت کردن با خود نیاز دارند و این پدیده جزئی از فرآیند رشد روانی آنهاست و اگر همه وقت‌شان با انواع کلاس‌ها گرفته شود، فرصتی برای چنین فعالیت‌هایی نخواهند داشت.

نکته دیگر این که قرار نیست کودکان در همه زمینه‌ها با استعداد و بی‌نظیر باشند و اگر کلاس‌ها با توانمندی‌های آنها مغایر باشد و نتوانند مثل بقیه پیشرفت کنند، علاوه بر این که اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند، باور حقیر بودن و بی کفایتی در آنها شکل می‌گیرد؛ باوری که باقی می‌ماند، همراه‌شان بزرگ می‌شود و فعالیت‌ها و انتخاب‌های بزرگسالی‌شان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

والدین باید باور کنند تفریح و فراغت گذرانی هم یکی از نیازهای اصلی انسان‌هاست و بچه‌هایی که حق کودکی کردن و بازی از آنها گرفته می‌شود، با انواعی از کمبودهای روانی بزرگ می‌شوند و شک نکنید در آن زمان مستعد بسیاری از اختلالات روانی‌اند چون تکه‌ای از پازل زندگی‌شان گم شده است و زود و دستپاچه و بدون گذراندن کودکی که مستحقش بوده اند به آینده تبعید شده‌اند تا آدم بزرگ‌هایی شوند ماهر و همه فن حریف اما پر از حسرت کودکی.

مریم یوشی‌زاده / جام‌جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها