پاتک شبانه پلیس به عملیات گروگانگیری پایان داد

دستگیری گروگان‌گیرها در کمتر از 8 ساعت

محسن می‌گوید که نفر سوم آدم‌ربایی پس از پوریا و شایان است. علت اصلی ربودن کودک 13 ساله را اختلاف حساب پدر پوریا با دکتر سودی می‌داند و می‌گوید از این آدم‌ربایی قرار بود 100 میلیون به جیب بزند.
کد خبر: ۷۹۷۹۹۶
طراح گروگانگیری فراری است

به گزارش خبرنگار جام جم، اما قبل از این‌که به پول برسد در محاصره ماموران گرفتار شد. او مدعی است، طراح آدم‌ربایی فراری است و به جای او، آنها گرفتار شده‌اند.

چه زمانی به فکر آدم‌ربایی افتادید؟

نقشه این آدم‌ربایی را پوریا طراحی کرد و آن را به شایان گفت. شنبه‌شب در قهوه‌خانه‌ای حوالی خاک‌سفید قلیان می‌کشیدم که با شایان مشغول صحبت شدم و او ادعا کرد اگر در آدم‌ربایی با آنها همکاری کنم 100 میلیون تومان به من می‌دهد.

قرار بود پسر مورد نظر را ربوده و ساعت 9 صبح در برابر دریافت 100 میلیون تومان گروگان را تحویل پوریا دهم . دوستم به نام پویا هم به عنوان راننده با من همکاری داشت که تا زمان کودک‌ربایی موضوع را به او نگفته بودم.

چه کاره ای؟

تعمیرکار تلفن همراه هستم و در مغازه‌ای در حوالی تهرانپارس کار می‌کنم .

تو که کار داشتی چرا حاضر به کودک‌ربایی شدی؟

چندی قبل از همسرم جدا شدم و شب‌ها در پارک و عقب خودرو می‌خوابیدم. مشکلات مالی مجبورم کرد این کار را انجام دهم. خرج زندگی‌ام زیاد شده بود.

گروگان را می‌شناختی؟

نه. دو روز قبل از اجرای نقشه به نیاوران رفتیم و محل و کودک را شناسایی کردیم.

خودرو را کجا سرقت کردید؟

خودرو را شامگاه دوشنبه در حوالی میدان الغدیر با تهدید چاقو سرقت کردیم.

در مورد نحوه ربودن گروگان بگو؟

صبح سه‌شنبه ساعت 6 و 30 دقیقه من با وانت خودم و شایان و پویا نیز با خودروی سرقتی در محل حاضر شدند. وانت را پارک کرده و سوار پژو شدم. نیم‌ساعت بعد وقتی پسربچه برای سوار شدن به سرویس مدرسه به سر کوچه آمد شایان پیاده شد و به بهانه پرسیدن آدرس پسر دانش‌آموز را به سمت خودرو کشید و او را با زور سوار کرد.

سینا مقاومت نکرد؟

ابتدا کمی مقاومت کرد اما وقتی به او گفتیم کاری با تو نداریم، آرام شد.

بعد از ربودن سینا کجا رفتید؟

بچه را به شرق تهران آورده و در خیابان‌ها می‌چرخیدیم.

چندبار با خانواده سینا تماس گرفتید؟

من دوبار با پدر کودک تماس گرفتم که او مدعی شد تا عصر پول را می‌پردازد. البته قرار بود ما ساعت 9 بچه را تحویل پوریا دهیم و پول را بگیریم اما شایان خواست چندساعت دیگر او را نگه‌داریم تا پول حاضر شود.

در این چند ساعت چه کردید؟

در خیابان‌ها یا قهوه‌خانه بودیم. بعد هم به پارک صبا رفتیم که در آنجا دستگیر شدیم.

چگونه دستگیر شدید؟

گروگان را ساعت 3 عصر داخل صندوق عقب خودرو گذاشته و مشغول استراحت در پارک شدیم تا پول را بگیریم. ساعت 5 عصر، 8 مامور لباس شخصی به سمت ما آمده و دستور ایست دادند. شوکه شده بودیم و قبل از این‌که بتوانیم فرار کنیم من و خواهرزاده‌ام به نام میثم دستگیر شدیم.

شایان چه شد؟

او قصد فرار داشت که ماموران به سمتش شلیک کرده و او نقش بر زمین شد. گلوله به کتفش اصابت کرده بود.

نقش میثم در آدم‌ربایی چه بود؟

او هیچ اطلاعی از موضوع ندارد. او پشت وانتم خواب بود و از او خواستم خودرو را برایم از نیاوران بیاورد و سر راه ناهار بخرد. باور کنید او نقشی در این موضوع نداشت.

من فقط راننده بودم

پویا 26 ساله مهندس فیزیک و کارمند عسلویه است. او نیز به جرم ربودن کودک 13 ساله دستگیر شده است. او در گفت‌وگو با جام‌جم جزئیات آدم‌ربایی 100 هزار دلاری را فاش کرد.

چگونه با شایان و محسن دوست شدی؟

من در قهوه‌خانه با آنها آشنا شدم. البته با محسن دوست بودم و شایان را زیاد نمی‌شناختم.

چرا با آنها همکاری کردی؟

دوشنبه‌شب شایان و محسن پیش من آمدند و شایان ادعا کرد کاری دارد و اگر به عنوان راننده با آنها بروم 500 هزارتومان دستمزد می‌گیرم. شایان وقتی فهمید ماشینم خراب است، سوئیچ یک پژو را به من داد تا با آن رانندگی کنم.

چه زمانی متوجه آدم‌ربایی شدی؟

صبح سه‌شنبه من و شایان با ماشین پژو به نیاوران رفتیم و محسن آنجا به ما ملحق شد. چون شب قبلش نخوابیده بودم مشغول چرت زدن بود و یاشار همراه پسربچه‌ای وارد ماشین شد و از من خواست حرکت کنم. اهالی محل مرا دیده بودند به همین خاطر فرار کردم.

بعد از ربودن بچه چه کردی؟

شایان رانندگی بلد نبود به همین دلیل وقتی به تهرانپارس رسیدیم، از خودرو پیاده شدم و گفتم قرار نبود آدم‌ربایی کنیم. از آنها جدا شدم و رفتم.

کجا رفتی؟

ماشین خودم را برداشتم و 3 ساعتی مسافرکشی کردم. شب هم به پارک رفتم. ساعت 12 شب در خودرو مشغول شنیدن بازی بارسلونا -بایرن از رادیو بودم که دو خودرو پلیس کنارم توقف کرده و ماموران دستگیرم کردند.

اگر قصد آدم‌ربایی نداشتی چرا وقتی شایان وارد خودرو شد ماشین را ترک نکردی؟

باور کنید گیج بودم و از ترسم مجبور شدم تا تهرانپارس بروم و بعد از آنها جدا شدم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها