به نظر میرسد مهمترین تهدید پیشروی استقلال آژانس، دخالتهای سیاسی است. همان مداخلههایی که عملا باعث ناکارآمدی بسیاری از ارکان حقوق بینالملل برای پاسداری از صلح شده است. شاید اگر نبود برخی نفوذهای سیاسی قدرتهای جهانی در نهادهای ضامن صلح ـ همچون شورای امنیت سازمان ملل، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شورای حقوق بشر و... ـ امروز جهان تا این اندازه گرفتار رفتارهای دوگانه و شرایط غیرقابل قبول از حیث استقلال کشورها نبود.
افسانهسرایی درباره روابط ایران و آژانس
شاید یکی از نمونههای واضح دخالتهای سیاسی در انجام وظیفه آژانس، به مورد ایران بازگردد. ایران در حالی 57 سال قبل با پیوستن به آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاریهای خود را با این نهاد را آغاز کرد که هنوز طی گذشت بیش از نیم قرن، برخی کشورهای منطقه حاضر به تن دادن به نظارتهای این آژانس نشدهاند. کشورمان 10 سال پس از عضویت در آژانس، پیمان عدم تکثیر سلاحهای هستهای (N.P.T) را هم امضا کرد و رسما پذیرفت برنامه هستهای خود را که از دهه 50 شمسی آغاز شده بود، زیرنظر بازرسان آژانس ادامه دهد. بازرسیهایی که براساس شرح وظایف آژانس، باید بتواند ضامن برخورداری تهران از انرژی صلحآمیز هستهای و بسترساز همکاریها در این رابطه باشد. از آن زمان تاکنون، روابط ایران و آژانس ادامه داشته و با وجود همه فشارها، تهران هیچگاه تعهدات خود در قبال نظارتهای بینالمللی را زیرپا نگذاشته و به همین دلیل بود که حتی از 12 سال قبل که ادعاهایی درباره برنامه هستهای کشورمان مطرح شد تاکنون، آژانس بارها بر همکاری ایران با این نهاد بینالمللی صحه گذاشته است.
البته درباره رابطه ایران و آژانس برخی افسانههای غیرواقعی وجود دارد که بهانهای برای ایرانهراسی شده است. افسانههایی حاکی از آن که تهران برای دورهای طولانی فعالیتهای هستهای خود را برخلاف تعهداتش از آژانس مخفی کرده و به همین دلیل بیاعتمادی به چنین برنامهای وجود دارد. این درحالی است که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگوی اخیر خود با شبکه پی.بی.اس، پاسخی جالب توجه به این ادعای قدیمی داد: «بگذارید واقعیات موجود را نگاه کنیم. آنچه درباره ایران اتفاق افتاده بود، الگویی از محروم کردن بود. ایران مالک بخشی از کنسرسیوم فرانسوی برای تولید اورانیوم غنی شده است. در واقع 10 درصد از یورودف در مالکیت ایران است. ما حتی نتوانستهایم یک گرم اورانیوم هم از آنها بگیریم. شما میدانید که آمریکا در دهه 1950 و 1960 میلادی، در چارچوب طرح اتم برای صلح، یک رآکتور اتمی تحقیقاتی در تهران ساخت. پس از انقلاب ما به سوخت برای آن نیروگاه نیاز پیدا کردیم، اما آمریکا حاضر نشد به ما سوخت لازم نیروگاهی را که خودش ساخته بود، بدهد. این رآکتوری صلحآمیز است. در آن نمیتوان تسلیحات تولید کرد، اما آمریکا حاضر نشد به ما سوخت بدهد. ما در 1990 سوخت مورد نیاز این نیروگاه را از آرژانتین خریداری کردیم. بعد از آن در اوایل 2000 ما به سوخت بیشتری نیاز پیدا کردیم زیرا سوخت خریداری شده تمام شده بود. ما از آژانس درخواست سوخت کردیم، اما آنها گفتند ما به شما سوخت نمیدهیم. ما هم گفتیم پس خودمان تولید میکنیم. بعد از آن بود که ترس آنها شروع شد و گفتند چرا ایران باید سوختش را خودش تولید کند؟ چرا؟ معلوم است، چون شما به ما سوخت ندادید. میدانید ما توانمندیهای علمی و پایگاه علمی در کشورمان داریم. ما توانمندیهای فنی لازم را داریم. مردم نمیتوانند از این فناوریها بگذرند زیرا این فناوریها در ایران وجود دارد. کاری که ما آمادهایم انجام دهیم این است که اطمینان دهیم این توانمندیهای علمی و فناوری، منحصرا برای اهداف صلحآمیز استفاده میشود. این چیزی است که ما میخواهیم و مصالحمان در آن است، اما شما نمیتوانید تاریخ را از آنجا که دوست دارید، شروع کنید. باید تاریخ را از زمانی شروع کرد که دولت آمریکا در سراسر جهان تلاش کرد ما را از سوخت لازم برای فعالیت رآکتورمان محروم کند.»
نشت اطلاعات؛ اثبات وابستگی آژانس
به این ترتیب در دورههای تاریخی مختلف، ایران هیچگاه از همکاری خود با آژانسی که از قضا به تعهدات خود در قبال ایران عمل نکرده، دست نکشید و اما با وجود همه این همکاریها، نه فقط ادعاهایی درباره همکاری ایران و آژانس وجود دارد، بلکه تهران قربانی نشست اطلاعات ناشی از بازرسیهای آژانس است. اطلاعاتی که درز آن به بیرون از کشور، حکایت از نفوذ سیاسی و شکسته شدن استقلال عمل آژانس انرژی اتمی دارد.
تهران در سالهای گذشته همواره نگرانی خود را از نشت اطلاعات بازرسان به بیرون از آژانس ابراز داشته و از این که بازرسی از تاسیسات هستهای کشورمان بهانهای برای جاسوسی شود، گلایه کرده است. هرچند مواد 7 اساسنامه و 5 موافقتنامه پادمان تصریح دارد که آژانس باید ملاحظات امنیتی کشورها را در گزارشهای خود مورد توجه قرار دهد، اما تاکنون موارد بسیاری بوده که اطلاعات محرمانه کشورمان به عنوان گزارش آژانس، انتشار عمومی یافته است. در همین زمینه یک سال قبل ایران در یک گزارش 4 صفحهای که به ضمیمه نامه نمایندگی دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحویل آژانس شد، ضمن پاسخگویی به برخی بندهای گزارش آخر مدیرکل آژانس در مورد اجرای پادمان در ایران، از افشای اطلاعات محرمانه هستهای ایران در گزارشهای مذکور انتقاد کرد و تحقیقات سریع آژانس در رابطه با درز اطلاعات در داخل دبیرخانه آژانس به رسانهها و آژانسهای خبری غرب را درخواست کرد. نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی سال گذشته گفت که لازم است آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تعهداتش برای حفظ اطلاعات محرمانه عمل کند. رضا نجفی تاکید کرد که «ایران نگران جاسوسی در آژانس است.»
بنابراین در حالی که تهران با بیش از نیم قرن سابقه همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تلاش کرده تا راهبرد ابهامزدایی در پیش گرفته و اعتماد جهانی را به برنامه هستهای خود جلب کند و مذاکرات 10 ساله هستهای، فقط نمونهای از ادامه یافتن چنین راهبردی بوده، این انتظار نابجایی از آژانس نیست که با لحاظ کردن دغدغههای امنیتی کشورمان، مانع از درز اطلاعات طبقهبندی شده به بیرون از آژانس شده و به سوءاستفاده کشورهایی که رسما کشورمان را تهدید نظامی میکنند، پایان دهد. بدیهی است، ادامه نقض ملاحظات امنیتی ایران و تشدید بیاعتمادی به عملکرد آژانس میتواند تأثیری منفی بر همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی گذاشته و به سقوط اعتبار آژانس در افکار عمومی جهان منتهی شود.
جاسوسی نظامی؛ خط قرمز ایران
با چنین سابقهای از آژانس انرژی اتمی که کمتر نشانهای از استقلال و بیطرفی این نهاد بینالمللی دارد، حالا همزمان با مذاکرات هستهای ایران و 1+5، طرف مقابل از بازرسیهای «هر زمان، هر جا» سخن گفته و مدعی است که باید هر مرکز مشکوکی در رابطه با برنامه هستهای ایران مورد بازرسی قرار گیرد. با توجه به اینکه بخش مهمی از اطلاعات آژانس تاکنون ناشی از اطلاعات اثباتنشده لابیهای صهیونیستی یا اپوزیسیون سیاسی خارج از ایران بوده است، روشن نیست چنین شرطی در مذاکرات به سرک کشیدن به مراکز نظامی کشورمان و جاسوسی از توانمندی دفاعی تهران منتهی نشود.
مقامات نظامی کشورمان به روشنی گفتهاند پاسخ ایران به هر گونه تلاش برای جاسوسی نظامی «سرب داغ» خواهد بود. حتی کارشناسان آژانس هم گفتهاند هر گونه شرطگذاری فراقانونی برای برنامه هستهای ایران غیرقابل قبول است. با این همه بهنظر میرسد دخالتهای فراپادمانی در قبال تهران باعث شده است تا برخی، از نظارتهای فراقانونی سخن گفته و انتظار مداخله در امور داخلی کشورمان را داشته باشند. انتظاری که البته با «نه» قاطع تهران روبهرو شده و آنها که میپندارند میتوانند از نمد توافق جامع هستهای، کلاهی برای جاسوسی نظامی خود ببافند، باید این نکته را بخوبی دریابند که تهران برای حفظ استقلال سیاسی خود و البته دفاع از اعتبار آژانس، تن به چنین تقاضاهای ادعامحوری نخواهد داد.
مصطفی انتظاری هروی/ گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد