قصه چین و ماچین

سرانجام اولین قسمت از سه‌گانه «کیش آدمکش» به بازار آمد. این سه‌گانه که سبک و سیاقی مجزا از سری بازی اصلی دارد، روایت سه شخصیت را در سه بازه تاریخی و موقعیت مختلف (چین، هند و شوروی) روایت می‌کند. قسمت اول این سه‌گانه، روایت قهرمانی‌های زنی به نام شاو جون را در سال 1526 و بحبوحه سقوط سلسله مینگ روایت می‌کند. شاو جون، آخرین بازمانده فرقه آدمکش‌های چینی است که با نیت انتقام به وطنش بازگشته است. او که تحت تعلیم اتزیو آدیتوره (قهرمان قسمت دوم کیش آدمکش) بوده، به قصد برپایی مجدد فرقه برادری و ریختن خون دشمنان به پا می‌خیزد.

مجموعه کیش آدمکش از زمان ورود به نسل جدید، اعتراض‌های زیادی را به‌دنبال داشته است. ابتدا جنجال بر سر اقتضاهای گرافیکی بازی راه افتاد، بعد هم بازی با باگ‌های فراوان به بازار آمد و داد بسیاری را درآورد، این درحالی بود که داستان و فضای کلی بازی نیز در حد و اندازه‌های بهترین‌های این سری نبود.

آن همه صورت بی‌چهره و مشکلات فریم در بازی Unity باعث می‌شود China را با گرافیک زیبا و چشمنوازش و البته خطاهای فنی کم با آغوش باز بپذیریم. ظاهر بازی با الهام از هنر چین کار شده و ردپایی از آبرنگ بر چهره‌اش دارد که آن را زیبا و چشمنواز کرده است. آنهایی که علاقه قلبی به انیمیشن مولان والت دیزنی دارند لذت وافری از China خواهند برد.

کشتن دشمن با برنامه و ذکاوت

از موارد دیگری که این بازی ظریف را عزیز می‌کند، بازگشت به ریشه‌هاست. برخلاف بازی‌های اخیر سری AC که بیش از حد اکشن‌محور هستند، این بازی تاکید خاصی بر مخفی‌کاری و از پا درآوردن دشمنان با زیرکی و استراتژی دارد. گرافیک 5/2 بعدی بازی نیز به خاصیت شرایط افزوده و آن را از دیگر عناوین این سری متمایز می‌کند. شخصیت اصلی داستان، یعنی شاو جون، از همسران پیشین امپراتور است که به محفل برادری آدمکش‌ها پیوسته است. داستان بازی با میان‌پرده‌های کمیک استریپ متحرک روایت می‌شود. میان‌پرده‌ها با ظاهری خوشایند در سبک گرافیکی با دیگر اجزای بازی اشتراک دارند. تمرکز اصلی بازی بیش از کشتن دشمنان بر مخفی‌کاری و حرکات زیرکانه در محیط و دوری از کشتارهای بی‌پرواست. اگر بگوییم این بازی یک تقلید از عنوان ممتاز سال 2012، یعنی Mark of the Ninja است، دروغ نگفته‌ایم. با این حال همیشه تاکید کرده‌ایم فرق زیادی میان تقلید کورکورانه و تقلید صحیح وجود دارد و China خوب تقلید کرده است.

رابطه خوبی میان شاو جون و محیط بازی برقرار است. به محض پا گذاشتن در میدان نبرد باید با دقت و بدرستی تجهیزات خود را انتخاب و از آنها استفاده کنید. قابلیت‌های ویژه شاو جون نیز به عمق بازی افزوده‌اند. برای مثال می‌توانید با ورود به یکی از مراحل بازی، ابتدا دید عقابی را فعال کرده، با زاویه تازه دوربین که فضای اطراف را در چارچوبی واضح به تصویر می‌کشد، مسیر تردد و تعداد دشمنان موجود را بررسی کنید. سپس به راه افتاده و با پناه گرفتن، مخفی شدن پشت پرده‌های بامبو، چسبیدن به ستون‌ها یا جست‌های چالاکانه از نظرها پنهان بمانید. در قدم آخر هم می‌توانید از رویارویی اجتناب کرده یا دخل دشمنان را بیاورید.

شیوه‌های مبارزه

شمشیر را از رو بستن لطف خودش را دارد. می‌توانید دشمنان تفنگ به‌دست را ابتدا با یک ترقه نابینا کرده، سپس با کمندتان تاب بخورید و با دارت کنفی خود دشمن را از پا دربیاورید. شاید هم ترجیح دهید پارکور کرده و با یک ضربه به دشمن حمله کنید. در این حرکت، شاو جون روی زانوانش غلت خورده، گلوی دشمن را هدف قرار داده و به مسیرش ادامه خواهد داد. کشتن دشمنان یکی از واضح‌ترین امکانات این بازی است، اما بهترین نتیجه را از بازی بدون خشونت خواهید گرفت. یکی از خوشایندترین ویژگی‌های این بازی، تنوع تعداد رویکردهایی است که می‌توانید به کار ببندید. گزینه‌های خاصی وجود دارد که یورش بی‌پروا و کشتار دشمنان را پاداش می‌دهند، اما امکانش وجود دارد که تمام بازی را بدون کشتن دشمنان فرعی به پیش برده و فقط اهداف اصلی را با تیغ خود آشنا کنید.

مراحل بازی از تعدادی قسمت حدود یک دقیقه‌ای تشکیل شده‌ که در تمام مدت به عملکرد شما امتیاز می‌دهند. اگر یک قسمت را بدون کشتن حتی یک دشمن به اتمام برسانید، مدال Shadow را از آن خود خواهید کرد. اگر چند دشمن را معدوم کرده، ولی از چشمانشان دور مانده و شناسایی نشده باشید، امتیاز Assassin را خواهید گرفت و اگر بی‌پروا به دل دشمنان زده و آنها را از پا دربیاورید، لقب Brawler به شما داده می‌شود.

هرکدام از این مدال‌ها به سه شاخه طلا، نقره و برنز تقسیم می‌شود و هرقدر عملکرد شما در شاخه مربوط بهتر باشد، مدال خوش‌رنگ‌تری خواهید گرفت. البته با این‌که کشتار بدون صدمه خوردن امتیاز خاص خود را دارد، در صورتی که مدال Shadow را نصیب خود کنید، امتیاز بالاتری خواهید گرفت.

نقاط ضعف بازی

در این بازی نیز بعضی از مشکلات سری کیش آدمکش به قوت خود باقی است. با این‌که حرکت شخصیت اصلی بازی سریع و بی‌وقفه است، گاهی به‌دلیل تاکید بیش از حد این سری بر انیمیشن‌های کشدار ناخوشایند می‌شود. از طرف دیگر تقلید واضح این بازی از عنوان بسیار زیبای Mark of the Ninja بسیار مشهود است و همین ممکن است توی ذوق مخاطبان ریزبین آن بازی بزند. با وجود این موارد، وقتی به دنیای China سر بزنید، دل کندن از آن ساده نخواهد بود. گفتنی است قسمت‌های دیگر این سه‌گانه تا پایان سال 2015 به بازار می‌آیند.

سیاوش شهبازی