البته بر خلاف نارضایتی برخی از این نوع شیوه زندگی، برخی همچنین سبکی را برای زندگی تائید میکنند چرا که در زندگی مدرن امروزی بر خلاف گذشته برخی هنرها در سبد فرهنگی خانوادهها جای خود را باز کردهاند و با ورودشان از گالریها به خانهها چرخه هنری را به گردش در آوردهاند. با وجود این متاسفانه در میان هنرهای مختلفی که در سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی جا باز کرده و در حراجی گالریهای مختلف رهسپار دیوار منازل شده، هنوز هم یک هنر وجود دارد که مهجور مانده است؛ هنر عکاسی. با وجود علاقه مردم کشورمان به هنر عکاسی، اما مردم کمتر به خریدن عکس به منزله یک اثر هنری اقبال نشان میدهند و این اتفاق دلایل زیادی برای خود دارد.
توجه به عکاسی در سطح بینالمللی
مژگان والی پور، مدیر گالری والی در این باره میگوید: طی دو دهه اخیر هنر عکاسی در دنیا با توجه خاصی روبهرو شده به طوری که بخش عکاسی کشورمان در سطح بینالمللی جای خود را باز و توجهات را به خود جلب کرده است. البته نمیتوان گفت حرکت خیلی رو به جلویی اتفاق افتاده بلکه این نوع توجه بیشتر برای برخی نمایشگاههای خاص عکاسی اتفاق افتاده است.
این روزها پیشرفت فناوری این امکان را به مردم داده که با در دست داشتن دوربین و گوشی تلفن همراه خود اقدام به ثبت لحظههایشان کنند که در این میان گرفتن عکسهایی از طبیعت و اماکن تاریخی و هنری نیز به چشم میخورد و این اتفاق خود باعث کمرنگ شدن نگاه مردم به تابلوهای عکاسی شده است. مدیر گالری والی نیز معتقد است: بیشتر عکاسان ما وارد بخش عکاسی مستند و اجتماعی شدهاند و این در حالی است که این روزها همه مردم خودشان ثبتکننده چنین تصویرهایی هستند. به همین دلیل مردم خیلی سراغ عکسهای حرفهای ثبت شده در این زمینه نمیروند. درواقع دسترسی آسان به چنین عکسهایی تمایل مخاطبان را برای داشتن یک اثر عکاسی از بین برده است.
عکاسان و عکسهای هنری محدود شدهاند
مدیر گالری والی به یکی دیگر از عوامل بیتوجهی مردم به تابلوهای عکاسی اشاره میکند و میگوید: عکسهایی که جنبه هنری دارند و عکاسان این حوزه که خارج از مستند اجتماعی فعالیت میکنند، محدودند. بر این اساس مخاطب با این نوع نگاه هنوز آشنا نشده است. از سوی دیگر مردم ما وقتی اقدام به خرید یک تابلوی نقاشی میکنند بر این باورند که این اثر تنها متعلق به خودشان است و شاید دیگر در هیچ مجموعه، گالری یا خانهای دیده نشود، اما یک اثر عکاسی را هیچگاه برای خودشان نمیدانند و به همین دلیل از خرید آن فاصله میگیرند.
والی پور میافزاید: به نظر من باید در این خصوص اقدامات گستردهای صورت گیرد. البته مهم این است که عکاسان بیشتر سراغ ثبت عکسهای هنری بروند. من خود به شخصه سالی چند نمایشگاه عکاسی برگزار میکنم، اما متاسفانه فروش این نمایشگاهها بسیار اندک است. دولت نیز هیچگاه در این زمینهها وارد نشده و نقشاش در بخش تجسمی تنها از میان برداشتن برخی مشکلات بوده و همه این وظایف بر دوش بخش خصوصی بوده است.
عکس و دکوراتیو نبودنش
دلایل زیادی وجود دارد که یک تابلوی عکاسی پا به خانههایمان نگذارد. دلایلی همچون داشتن دوربینهای دیجیتال، داشتن سوژه و عکاسی از نگاه خودمان و... اما اینها در کنار عواملی دیگر دست به دست هم دادهاند تا هنر عکاسی از چرخه اقتصادی خود فاصله بگیرد و کمتر روی دیوار خانههایمان خودنمایی کند.
رضا جلالی، عکاس با سابقه کشورمان معتقد است خرید تابلوهای عکاسی هیچ گاه در سبد فرهنگی خانوادهها وجود نداشته که امروزه بخواهد حذف شود. عکس خریداران خاص خود را دارد. حتی کسانی که تابلوهای نقاشی، نقاشیخط یا مجسمه میخرند (که ما عنوان خریدار عام را به آنها میدهیم) نیز برای خرید عکس رغبتی نشان نمیدهند چون جلوه دکوراتیو عکس نسبت به دیگر آثاری که میخرند، کمتر است.
او ادامه میدهد: به طور کلی خریدار آثار عکاسی نسبت به سایر آثار هنری کم است که این مساله طی سالهای اخیر نیز کاهش بیشتری پیدا کرده است. البته در این میان تغییر مسیر عکسهای مستند اجتماعی به سوی عکسهای انتزاعی بیتاثیر نبوده که این خود باعث فاصله گرفتن مردم و ارتباط نگرفتن آنها با عکس و در نهایت ترغیب نشدن به خرید شده است.
این عکاس مطبوعاتی میافزاید: متاسفانه مردم ما فکر میکنند نقاشی و آثار هنری سهلالوصول هستند که البته در مورد عکاسی اوضاع بدتر است. امروزه با وجود فناوری و در اختیار داشتن وسایل دیجیتالی دسترسی به عکس آسانتر شده به همین خاطر مردم کمترین ارزش را برای آثار حرفهای قائل هستند.
جلالی در ادامه میگوید: مخاطب، هنرمند، بازگردش اقتصادی، گردش ضعیف علم و دانش، هیجانزدگی در برخورد با اثر هنری و... همه و همه حلقههای پیچ در پیچی هستند که باعث بروز چنین اتفاقی در عرصه عکاسی شدهاند.
رعایت درست کپی رایت
رخ دادن هر اتفاقی نشأت گرفته از آموزش صحیح و نادرست است؛ خواه این آموزش بخواهد در عرصه اجتماعی باشد، خواه در مواجهه با یک اثر هنری. در دنیای امروز با پیشرفت علم و صنعت و در اختیار داشتن وسایل ارتباطی و البته به دلیل نبود آموزش و فرهنگسازی درست، ارتباط انسان با هنرهای حرفهای کمرنگ شده و آنها جای خود را به اشکالی دادهاند که با همان وسیله ارتباطی توسط هر مخاطبی ثبت میشود و دست به دست میچرخد. البته گاهی در این میان دیده میشود برخی آثار هنری ارزشمند نیز با رعایت نشدن حق مولف و مصنف دستخوش این داد و ستد میشود. اینها همه مسائلی است که شاید ریشه آنها و اصلاحش را باید از مراکزی دنبال کرد که دارای تشکیلاتی بنیادی هستند و به صورت فعالانه و بدون وابستگی مستقیم دولتی تلاش میکنند.
احسان باقری، رئیس خانه عکاسان ایران در خصوص نبود تابلوهای عکاسی در سبد فرهنگی خانوادهها میگوید: از سالهای خیلی دور تقریبا از صد سال پیش در برخی کشورها مثل آمریکا مردم عکس میخریدند و در منازل و محل کارشان از آن استفاده میکردند، اما معمولا در ایران این اتفاق نمیافتاده است. البته خوشبختانه چند سالی است که برای برخی هنرها همچون نقاشی تمایل به خرید صورت گرفته ولی در عکاسی از آنجا که به آن به عنوان یک هنر نگاه نمیشود و هنری قابل دسترس است و همه فکر میکنند کاری است که خودشان هم میتوانند انجام دهند و نیاز به خریدش ندارند، هنوز این میزان تمایل اتفاق نیفتاده است.
او ادامه میدهد: خوشبختانه در بخش عکاسی، قانون کپی رایت وجود دارد، اما متاسفانه برخی از سر ناآگاهی و اطلاع نداشتن از این قانون تبعیت نکرده و براحتی اقدام به استفاده از عکسهای عکاسان میکنند. در واقع این قانون نیز مانند خرید تابلوهای عکاسی مغفول مانده است.
باقری در خصوص نقش خانه عکاسان در ترویج رعایت قانون کپی رایت و نیز فرهنگسازی برای ورود عکس به سبد فرهنگی خانوارها میگوید: یکی از برنامههای ما تدوین قانونی برای عکاسان است که به مجلس فرستاده شود تا بهواسطه آن قانون کپی رایت بیشتر شناخته شود تا از عکس عکاسان بدون اجازه استفاده نشود. اکنون در تلاش هستیم پیش نویسی تدوین و به مجلس ارائه دهیم که بیشتر به این موضوع توجه شود.
رئیس خانه عکاسان معتقد است هر زمان این قانون و توجه به آن بیشتر شود مردم و جامعه نیز بیشتر به آن توجه و عمل میکنند.
سحر طاعتی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد