معمولا یکی از آفتهای حکومتداری، بویژه در کشورهای بزرگ، معضل تمرکزگرایی و پایتختسالاری است؛ موضوعی که باعث میشود حکمرانان ابزار لازم برای پاسخ به نیاز شهروندان خود در نقاط دورافتاده را نداشته و تمرکز خود را بر مطالبات ساکنان شهرهای بزرگ معطوف کنند. همان شهروندانی که بهلحاظ امکانات سیاسی، قدرت بالاتری برای رساندن صدای خود به گوش دولتمردان دارند.
یکی از راههای عبور از این آسیب، در نظر گرفتن سهمی دمکراتیک برای شهروندان در شهرهای کوچک و روستاها برای برخورداری از نماینده یا نمایندگانی در هیات حاکمه است که بتوانند از حقوق موکلان خود دفاع کنند. بدیهی است که ایفای نقش نمایندگی میتواند در شئون مختلف تعریف شده و نسبتی با ساختار نظام سیاسی داشته باشد. هرچه وسعت اختیارات این نمایندگان بیشتر باشد، امکان اثرگذاری آنها بر نظام تصمیمگیری بیشتر بوده و در نهایت خواهد توانست مرکزنشینان را بیش از پیش متوجه نیازهای شهرستانیها کند.
پایان تمرکزگرایی؛ آرمانی انقلابی
در همین زمینه، تجربه تلخ تمرکزگرایی رژیم پهلوی باعث شد که انقلاب اسلامی بر توجه به نقش محرومان و روستاییان تاکید کرده و تلاش کند که صدای آنها - که در ادوار گذشته تاریخ، حرفشان کمتر به گوش کسی رسیده بود - بیشتر شنیده شود. برای همین، در نظر گرفتن سهمی قابل توجه از نمایندگانی برای طبقاتی از مردم که در مراکز استانها زندگی نمیکنند (این سهمیه حدود دوسوم کرسیهای بهارستان را در بر میگیرد) و نیز تشکیل شوراهای شهر و روستا که بتواند بهطور دمکراتیک مطالبات را مدیریت کند، ازجمله راهکارهای پیشبینی شده در قانون اساسی بود که توانست از میزان مرکزگرایی مدیریتی در نظام سیاسی بکاهد.
با وجود این کارکرد دوگانه مجلس شورای اسلامی که از یکسو نهادی ملی و از دیگر سو، فرصتی برای طرح مطالبات فراتهرانی است، باعث شده تا آنها که دغدغه شأن ملی بهارستان را دارند، تلاش کنند بخشینگری و نگاههای محلی را از نهادی که «خانه ملت» نامیده میشود، دور کنند. شاید برای همین، چند سالی است که زمزمه استانی شدن انتخابات به گوش رسیده و حالا با تصویب کلیات طرحی در این رابطه، ممکن است فضا برای استانی شدن انتخابات در مجلس دهم مهیا شود.
چالشهای استانی شدن خانه ملت
تجربه استانی شدن انتخابات مجلس، بیشباهت به برخی دیگر از کشورهایی که با سیستم «ایالتی» اداره میشوند، نیست. کشورهای بزرگ معمولا با اعطای خودمختاریهای محدود محلی، تلاش میکنند مکانیزم توزیع قدرت را براساس نرخ جمعیت و وسعت جغرافیایی مدیریت کرده و با تخصیص سهمیه نمایندگی یا شکلدهی به پارلمانهای محلی، بین وظایف محلی و ملی نخبگان بومی، توازنی ایجاد کنند. در همین راستا قرار بر این بود که با اعطای اختیارات ویژه به شوراهای شهر و در نظر گرفتن جایگاه پارلمان محلی برای شوراهای استان، عملا کارکرد انتقال مطالبات بومی به سیاستگذاران کشوری از طریق این شورا و بویژه شورای عالی استانها انجام شده و خانه ملت، به وظایف ملی و فرابخشی خود برسد. شاید اگر این تقسیم مسئولیت پیش از طرح استانی شدن انتخابات مجلس صورت میگرفت، اکنون بسیاری از ائمه جمعه، نمایندگان شهرهای کوچک و نخبگان محلی، نگرانی کمتری داشتند .
انتقادات از طرحی ناتمام
به نظر بسیاری از صاحبنظران، بسترهای لازم برای اجرای ایده انتخابات استانی وجود نداشته و اگرچه نمایندگان مجلس و حتی سخنگوی دولت از کلیات این ایده استقبال کردهاند، اما شاید اختلاف بر سر برخی جزئیات طرح در دست بررسی در بهارستان برای استانی شدن انتخابات مجلس، آن را ناتمام بگذارد. فقدان نظام حزبی فراگیر از یکسو و پیشبینی نشدن مسیر جایگزین برای انتقال مطالبات محلی به نظام تصمیمگیری، ازجمله مهمترین خلأهایی است که کار را برای استانی کردن انتخابات مشکل میکند.
شاید به همین دلیل است که امام جمعه ماهنشان، استانی شدن انتخابات مجلس را به ضرر مناطق محروم ارزیابی کرده و امام جمعه فاروج آن را به سود ثروتمندان ارزیابی میکند. همزمان با این انتقادات، برخی نمایندگان مجلس نیز تغییر شیوه انتخابات را باعث افزایش شدید هزینههای تبلیغاتی، از میدان بهدر شدن چهرههای مستقل، بالا رفتن هزینه برگزاری انتخابات و پایین آمدن نرخ مشارکت مردم بهدلیل کاهش انگیزههای روستاییان و شهرستانهای کوچک برای شرکت در انتخابات میدانند.
بصیریپور: اصول قانون اساسی در ارتباط با شوراها پیاده شود
غلامرضا بصیریپور، رئیس شورای عالی استانها ازجمله کسانی است که از زاویه بررسی نقش شوراها و مجلس در مکانیزم تصمیمگیری کلان کشور به تحلیل طرح استانی شدن انتخابات مجلس پرداخته و میگوید: با توجه به دغدغهای که برای ایفای نقش ملی خانه ملت وجود دارد، باید اختیارات نهاد شوراها و نهاد مجلس شورای اسلامی بهدرستی تعریف شود تا ایفای نقش بومی در حوزه تصمیمگیری به شوراها واگذار شده و مجلس بتواند به وظایف ملی خود بپردازد.
او در گفتوگویی با روزنامه جامجم، به تجارب کشورهای مختلف در استفاده از پارلمانهای محلی اشاره کرده و میگوید: اگر شوراهای شهر و نیز شورای استان بتوانند بخوبی پاسخدهنده نیاز شهرهای مختلف باشند، این مطالبات نیازی به پیگیری در مجلس ندارند و نهاد شورا میتواند به بومیگرایی و جذب استعدادهای محلی بپردازد. وی افزایش اختیارات شوراها را عاملی برای کاهش مشکلات دولت و مجلس دانسته و ادامه میدهد: برخی تصدیگریهای دولتی برای کشور سم است. شما ببینید، وقتی برای 35 هزار روستای موجود در کشور، در تهران تصمیمگیری میشود، این امر مشکلاتی را به دولت و نظام تصمیمگیری تحمیل میکند.
بصیریپور هرچند معتقد است که استانی شدن انتخابات مجلس میتواند به نگاه ملی نمایندگان به موضوعات کلان تصمیمگیری کمک کند، اما این را هم میافزاید که اصول قانون اساسی در ارتباط با اختیارات شوراها باید بهطور کامل اجرا شود. اصولی که بهطور روشن، شوراها را از ارکان تصمیمگیری در کشور قلمداد میکند. به عقیده او، اگر مجلس با افزایش اختیارات شوراها مخالفت نکرده و آن را رقیب خود نپندارد، ظرفیتهای قانونی نهاد شورا فعال شده و این امر میتواند بستر لازم را برای بومیگرایی مدیریتی شوراها و ملیگرایی تصمیمگیری در مجلس فراهم کند.
شوراها؛ حلقه گمشده نظام تصمیمگیری
به این ترتیب میتوان گفت، اگر افزایش اختیارات شوراها بهعنوان پارلمانهای محلی، پیش از استانی شدن انتخابات مجلس مورد توجه نمایندگان قرار گیرد، بسیاری از انتقادات موجود درباره این طرح پاسخ داده شده و نگرانیها از فراموش شدن مناطق محروم در طرح در دست بررسی بهارستانیها کاهش مییابد. در چنین شرایطی، شوراها بار اصلی تصمیمگیری محلی را بر دوش کشیده و با کمک استانداران بهعنوان نمایندگان عالی دولت، به مطالبات شهرهای کوچک رسیدگی میکنند و نمایندگان مجلس میتوانند با خیال آسودهتری به مسائل کلان استان پرداخته و طرحهای ملی را در اولویت رسیدگی قرار دهند.
با وجود این شاید بتوان اذعان داشت، تا زمانی که الگوی مدیریت محلی در کشور با تکیه بر ظرفیت شوراها تقویت نشده و قوام نیابد، حرف از استانی شدن انتخابات مجلس و ملی شدن نگاه نمایندگان، کمی زودهنگام است.
مصطفی انتظاری هروی / گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد