سکانس اول
شاهین راهی خانه نرگس شد. میدانست زن جوان در خانه است و این بهترین فرصت برای گرفتن فایل صوتی و پایان دادن به کابوس رابطه شیطانی است. وقتی وارد خانه شد، نرگس تهدیدهای قبلی خود را تکرار کرد. شاهین نمیخواست همسرش متوجه این رابطه شود، از سوی دیگر علاقهای هم به ازدواج با نرگس نداشت.
کمکم درگیری آنها بر سر فایل صوتی بالا گرفت. مرد جوان در یک لحظه کنترلش را از دست داد و با گلدان ضربهای به سر زن جوان زد.
نرگس غرق در خون روی زمین افتاد. شاهین سیم تلفن را دور گردن زن جوان انداخت و دو طرف سیم را کشید؛ وقتی به خودش آمد نرگس دیگر نفس نمیکشید. طلاهای مقتول را سرقت و قبل از اینکه کسی متوجه ماجرا شود آنجا را ترک کرد.
سکانس دوم
همسر نرگس چند بار با خانه تماس گرفت اما زن جوان جوابگوی تلفن نبود. با آموزشگاه رانندگی تماس گرفت، اما همسرش آن روز سرکار نرفته بود. نگران با دوستش تماس گرفت و از او خواست راهی خانهشان شود و موضوع را بررسی کند. مرد جوان وقتی پای در خانه دوست قدیمی خود گذاشت، با جسد نرگس روبهرو شد و دقایقی بعد با حضور ماموران، تحقیقات برای افشای این جنایت آغاز شد.
مردی که موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، گفت: امروز دوستم با من تماس گرفت و مدعی شد برای شرکت در مجلس ختم یکی از بستگانش به شهرستان رفته و همسرش پاسخگوی تماسهای او نیست. او از من خواست راهی خانهشان شوم که پس از ورود به خانه با جسد زن جوان روبهرو شدم.
سکانس سوم
تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات برای افشای راز این جنایت را آغاز کردند. در جریان تحقیقات از همسر نرگس مشخص شد، او هیچ نقشی در این جنایت ندارد. در ادامه ماموران راهی آموزشگاه رانندگی شده و متوجه شدند، نرگس با یکی از همکارانش به نام شاهین ارتباط نزدیکی داشته است. با کشف این سرنخ شاهین دستگیر شد که در بازجوییها منکر قتل شد.
از سوی دیگر با تحقیقات محلی مشخص شد، مرد جوان در زمان قتل حوالی خانه مقتول دیده شده است. پس از چند روز شاهین لب به اعتراف گشود و گفت: با مقتول همکار بودیم و با هم ارتباط پنهانی داشتیم. نرگس میخواست از شوهرش طلاق بگیرد و از من نیز خواست از همسرم جدا شوم و دونفری زندگی جدیدی تشکیل دهیم که این خواستهاش را قبول نکردم. پس از آن مرا تهدید میکرد فایلی که از ارتباطمان دارد برای همسرم ارسال میکند. بنابراین روز حادثه به ملاقاتش رفتم تا با هم حرف بزنیم که میان ما مشاجره و درگیری پیش آمد و من نیز او را کشتم.
سکانس چهارم
پس از تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه 84 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و شاهین هفته گذشته به ریاست قاضی مصطفی باقری پای میز محاکمه قرار گرفت.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: متهم سی و دو ساله که شاهین نام دارد، اول اسفند ٩٢ مرتکب جنایت شد و زنی به نام نرگس را به قتل رساند. او بعد از دستگیری به جرمش اعتراف کرد و در نهایت برای او به اتهام قتل، رابطه نامشروع و سرقت اموال مقتول کیفرخواست صادر شد.
در ادامه محاکمه اولیای دم مقتول برای قاتل دخترشان تقاضای قصاص کردند و گفتند برای اجرای حکم حاضر به پرداخت تفاضل دیه هستند.
سکانس پایانی
وقتی شاهین در جایگاه متهم قرار گرفت با قبول اتهامش گفت: ده سال پیش با همسرم ازدواج کردم و حالا یک دختر شش ساله دارم. اختلافهای من و نرگس از وقتی شروع شد که او تصمیمش را برای جدایی از همسرش گرفت. او میگفت من هم باید همسرم را طلاق بدهم و با او ازدواج کنم. او سعی داشت من را متقاعد به این جدایی کند، اما چون قبول نکردم سر ناسازگاری برداشت. او وعده داده بود اگر زنم را طلاق دهم آپارتمانش را به نامم میکند. نرگس برای اینکه مرا مجبور کند از همسرم جدا شوم تهدید کرده بود عکسهای خصوصیمان و فایل صوتی را به همسرم نشان میدهد و آبرویم را میبرد. به همین دلیل برای گرفتن آنها به خانه او رفتم، اما با هم درگیر شدیم. من که بشدت عصبانی شده بودم با ظرف کریستال به سر نرگس کوبیدم که بیهوش شد. همان موقع او را با سیم تلفن خفه کردم و گریختم.
متهم به قتل در آخرین دفاع خود گفت: من قصد کشتن نداشتم و از اولیای دم میخواهم مرا ببخشند.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیلمدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند و حکم مجازات متهم بزودی صادر میشود.
پایانی تلخ
«ولی حسینی»، جرمشناس در این زمینه میگوید: ارتباط پنهانی افراد متاهل همیشه با حوادث تلخی همراه است که یکی از تبعات آن جنایت است. این ارتباط در ابتدا بدون توجه به عواقب آن شکل میگیرد، اما در ادامه مشکلات که خود را نشان میدهد، یکی از طرفین تصمیم به جدایی میگیرد، اما طرف مقابل بهدلیل اینکه زندگی خود را در این ارتباط از دست داده میبیند، قبول نمیکند رابطه تمام شود.
او برای اینکار دست به هر اقدامی میزند که یکی از راهها، تهدید به افشای ارتباط پنهانی است. طرف مقابل که اغلب مردان هستند، برای حفظ زندگی و آبروی خود سعی میکنند، این رابطه مخفی بماند و گاهی دست به قتل میزنند. این افراد پس از دستگیری نه تنها آبروی خود را از دست رفته میبینند، بلکه به اتهام قتل و مجازات قصاص رو به رو میشوند.
توجه به حفظ کانون خانواده و جلوگیری از ورود به روابط فرازناشویی، زندگی همسران را از این خطر حفظ میکند و زنان و مردان همیشه باید توجه داشته باشند که روابط فرازناشویی، پایانی تلخ دارد. البته نقش سریالهای ماهوارهای را هم نباید نادیده گرفت. برخی از این سریالها در جهت افزایش روابط فرازناشویی و خیانت در جامعه تولید و پخش میشوند.
امیر علی حقیقت طلب / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد