خودت را معرفی کن؟
صابر 52 ساله هستم و تا چهارم دبستان درس خواندهام.
به چه جرمی دستگیر شدهای؟
تشکیل باند سرقت احشام.
چگونه به فکر سرقت گوسفند افتادی؟
من خودم دامدار بودم و در یکی از استانهای شمال غربی کشور چند راس گوسفند داشتم. میدانستم که قیمت گوشت در تهران بالاست، به همین خاطر گوسفندانم را بعد از پروار شدن به تهران میفرستادم تا اینکه بر اثر سیل آنها را از دست دادم و حیواناتم تلف شدند. بعد از چند ماه بیکاری به فکر سرقت گوسفند افتادم.
چرا به صورت باندی سرقت میکردید؟
اوایل که به تهران آمدم به تنهایی سرقت میکردم. اینجا چند باری در روستاهای اطراف بهشتزهرا شبانه به سرقت رفتم تا اینکه به فکرم رسید چند نفر از اهالی روستا را با خود همراه کنم تا با سرقتهای بزرگ پول خوبی به جیب بزنم.
چطور سرقت میکردید؟
به روستاهای اطراف تهران میرفتیم و با شناسایی محل نگهداری گوسفندان نصف شب به آنجا رفته و در کمترین زمان هر تعداد که میتوانستیم بار نیسان کرده و متواری میشدیم. البته اگر چوپان یا صاحبشان متوجه میشد دست و پای او را میبستیم و فرار میکردیم.
بعد از سرقت گوسفندها را چه میکردید؟
نمیتوانستیم آنها را نگه داریم یا به کسی بفروشیم. چند عضو باند قصابی بلد بودند، به همین خاطر گوسفند را ذبح کرده و گوشت را میان رستورانهای سطح شهر پخش میکردیم.
چه تعداد گوسفند سرقت کردید؟
بیش از 300 گوسفند را سرقت کرده بودیم و تازه روش جدید دیگری هم پیدا کردیم که تنها در سه سرقت از آن استفاده کردیم.
چه روشی؟
در ورودی شهر پرسه میزدیم و با مشاهده کامیون احشام، با تهدید و زورگیری سرقت میکردیم. چون تعداد اعضای باند زیاد بود کسی حریفمان نمیشد و براحتی احشام را میدزدیدیم.
چقدر پول از سرقت گوسفند به دست آوردی؟
هر کیلو گوشت را 22 هزار تومان به رستورانها میفروختیم و معمولا هر گوسفند نزدیک 400 هزار تومان پول برایمان داشت.
میدانستی شما سارقان میلیاردی گوسفند هستید؟
اعضای باند بیش از 15 نفر هستند، اگر پول بهدست آمده را تقسیم کنید خیلی چشمگیر نیست و به ما لقب سارقان گوسفندهای میلیاردی نمیدهید. ما یک باند بودیم که کارمان فقط سرقت و فروش گوسفند بود.
فقط گوسفند؟
بله.
پس گوشتهای الاغ کشف شده از مخفیگاهتان چیست؟
تقصیر دو عضو جوان باند است. وقتی دیدند اینکار چقدر سود دارد و به علت ذبح گوسفندها ردی از ما باقی نمیماند پیشنهاد دادند گوشت الاغ را نیز توزیع کنیم. ابتدا مخالفت کردم اما وقتی دو بار این کار را کردیم و کسی مشکوک نشد، من هم موافق شدم و پول خوبی از این راه به دست آوردیم.
به فکر کسانی که از این گوشتها استفاده میکردند، بودی؟
ما گوشتها را به کبابیها و رستورانهای درجه 2 و 3 میدادیم. تا حالا کسی با خوردن یکبار گوشت الاغ بلایی سرش نیامده است.
گوشتها را در کدام مناطق توزیع میکردید؟
بیشتر شرق تهران.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه، ما کارمان را تمیز انجام میدادیم و در این چند ماه مشتری ثابت به دست آورده بودیم، اما نمیدانم چگونه ماموران به مخفیگاهمان آمدند و همه را دستگیر کردند.
میدانی چه عاقبتی در انتظارت است؟
چند ماه یا چند سال زندان و بعد دوباره آزاد شدن و بیکاری.
اگر آزاد شوی دوباره دست به سرقت میزنی؟
باور کنید برخی از سرقتها اینقدر راحت و تمیز انجام میشود و پول خوبی به جیب میزنی که بعد از حتی چند بار دستگیری بازهم به سراغش میروی. الان نصف سارقان بهدلیل اینکه پول مفت و راحت درمیآورند دوباره بعد از هر دستگیری به سمت سرقت میروند.
حرف آخر...
میدانم اشتباه کردم اما مجبور بودم.
مجید غمخوار / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد