اول باید دانست عناوینی مانند پیرمرد و پیرزن و عجوزه و... بار منفی فراوانی را به دنبال داشته و بیشتر در مقام اهانت و شماتت و تحقیر به کاربرده میشود که باید جامعه مخاطب، زبان خویش را از بهکارگیری چنین نسبتهایی دور کرده و از عناوینی چون بزرگ و کهنسال و مو سپید و باتجربه و عزیز یاد کرد، زیرا الفاظ خود فرهنگساز است.
دوم باید کهنسالی را بزرگی به حساب آوریم نه عجوزگی که اگر این باشد دوران کودکی از عجز بیشتری برخوردار است. لکن پدر و مادر، طفل را با عشق و صمیمیت در آغوش میگیرند و از یاس زندگیاش بهرهمند میشوند، زیرا او هم در نوع خود بزرگی دارد، چون توانسته با آمدنش کانون مشترکی را روشن کند و امیدی باشد برای فردای زندگی خانوادهاش.
کهنسالان هم بسان همین بزرگی با شناسنامهای سرشار از ادب و متانت و تجربه و عشق و دانش هستند که گذر زمانایشان را مو سپید کرده، اما بیشأن و بیشخصیتشان نکرده است؛ بلکه زندگی ایشان را آیینه تمام قد زندگی اطرافیانشان و کتاب سرمشق و زندگی و زیبایی هر خانه و کاشانهای کرده است.
اما پایداری و تأثیرگذاری نهاد کهنسالی همانند تمام بخشهای زندگی از بایدها و نبایدهایی برخوردار است که من از آن با نام حقوق و تکالیف یاد میکنم که برای رسیدن به آن، وظایفی متوجه خود موسپیدان بوده و از سوی دیگر متوجه اطرافیان و جامعه بزرگ کشوری است که پرداختن به آن فرصتی دیگر می طلبد.
دکتر مرتضی بهشتی / حقوقدان و نویسنده کتاب «رنگ زندگی کهنسالی»
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد