هر چند به نظر برخی صاحبنظران، تفاهم لوزان را با در نظر گرفتن سابقه تنشها بر سر پرونده هستهای کشورمان دربردارنده دستاورد مهمی برای صلح جهانی دانسته و آن را حافظ منافع و حقوق کشورمان خواندهاند، اما برخی دیگر بر این گمانند که سابقه طرف مقابل از اجرای چنین توافقهایی، حکایت از این دارد که تهران باید در بیانیه مشترک لوزان، محدودیتهای کمتری را میپذیرفت و در اجرای تعهدات طرف مقابل صراحت بیشتری به خرج میداد.
طولانی شدن گفتوگوهای هستهای در لوزان، بهطوری که دو بار به تمدید غیررسمی گفتوگوها منتهی شد، نشان میداد که هیأتهای مذاکرهکننده نیز در جریان مذاکرات با حساسیت بر سر همین اختلافات به مذاکره پرداخته و تا آخرین ساعتها، واژگان متن قرائت شده در نشست مشترک وزیر امور خارجه کشورمان و نیز مسئول هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا را مورد بررسی قرار میدادند. با این همه، پس از قرائت بیانیه مشترک، درک طرفهای ایرانی و غربی از آنچه «پارامترهای تفاهم» خوانده شد، متفاوت بود و شاید نبود پیوستی از راهحلهای تفاهم شده، راه را بر بحث بر سر جزئیات توافق باز گذاشت البته روشن است که چون تهران خواستار «توافق تکمرحلهای» در پایان مذاکرات بود، عملا راضی به انتشار همه بحثهای اولیه بر سر جزئیات توافق جامع نبود، اما نکته نگرانکننده از نگاه بعضیها اینجاست که همان راهحلهایی که دوطرف در بیانیه لوزان آن را مورد توجه قرار دادند در فکتشیتهای منتشر شده پس از نشست خبری مقامات مذاکرهکننده، دارای اختلافاتی بود که بحث بر سر آنها، میتواند به رفع کاستیهای احتمالی در جریان توافق جامع که قرار است تا تیرماه امسال حاصل شود، کمک کند.
از سوی دیگر، وحدت نظر گروههای سیاسی در ایران بر سر مذاکرات هستهای، باعث شده تا برخلاف واشنگتن که کاخ سفید برای راضی کردن منتقدان خود در کنگره یا لابیهای صهیونیستی به برخورد گزینشی با تفاهم لوزان روی آورده، تهران نیازی به چنین اقداماتی نداشته باشد و از همین حیث، بررسی نقاط قوت و ضعف بیانیه مشترک لوزان میتواند تیم مذاکرهکننده را برای مذاکرات نهایی تا دهم تیرماه آمادهتر کند.
با این حال این وحدتنظر و انسجام داخلی، به معنای نبود انتقادات نسبت به آنچه در لوزان اتفاق افتاده، نیست.
اما و اگرهای لوزان
به عنوان مثال سیدحسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته است: «این بیانیه فتحالفتوح نیست که به آن افتخار کنیم و بگوییم که یک بار در تاریخ ایران رخ داده، بلکه توافقی عادی است و اینطور نیست که بگوییم همه چیز را دادهایم و هیچچیز نگرفتهایم، فتحالفتوح دانستن این بیانیه برخورد افراطی است و اینکه طوری وانمود کنیم که چیزی نگرفتیم، برخورد تفریطی است، بنابراین باید واقعیتها را ببینیم.»
وی معتقد است: «ما امتیازات بیشتری دادهایم و امتیازات کمتری گرفتهایم. بیشترین امتیازی که ما دادیم نقد است و امتیازاتی که گرفتهایم وعده و نسیه.»
مهدی دواتگری دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم با اشاره به جلسه (امروز) وزیر امور خارجه کشورمان در این کمیسیون گفته: «بعضی فکر میکنند با این بیانیه سیاسی همه چیز به دست آمده و برخی نیز معتقدند همه چیز را از دست دادهایم و این در حالی است که ما میخواهیم واقعیات را برجسته کنیم.»
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده پیشین مجلس از زاویه نقد طرف مقابل مذاکرات، نگران تفاهم لوزان است. او در گفتوگویی تصریح کرده که «اگر با نگاه واقعگرایانه این بیانیه را تحلیل کنیم، بیانیه خوبی است، اما واقعیتی که وجود دارد این است که غربیها در دو زمینه قابل اعتماد نیستند؛ یکی در زمینه اجرای توافقنامهها که بازیهای سیاسی را شکل میدهند و تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان سعی کرد در طول مذاکرات جلوی این نوع بازیها را بگیرد و دیگری دیپلماسی عمومی است که بلافاصله در همان روز صدور بیانیه آغاز شد و موضعگیریهای متفاوتی شکل گرفت.»
از همین زاویه هادی آجیلی، استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی هم با بیان اینکه اختلاف تفسیری که در بیانیه لوزان وجود دارد، نشانه نبود اراده یا خلفوعده طرف آمریکایی است، میگوید: «اختلافات موجود در تفسیر بیانیه لوزان میتواند «برد ـ برد» را به «برد ـ باخت» تبدیل کند.»
با وجود نگرانیهای عنوان شده، حسین مرعشی، عضو حزب کارگزاران گفته: «توافق لوزان در تاریخ روابط بینالملل بیسابقه است و اگر لغو تحریمها «گام به گام» هم باشد اقدام کوچکی نیست.»
این نگاههای مثبت و منفی داخلی به لوزان در شرایطی است که ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا تاکید کرده بیانیه مشترک پایان مذاکرات لوزان «به همان اندازه که پرسشهایی را پاسخ داده، پرسشهای دیگری را بیجواب گذاشته و مسائل کلیدی هنوز باید بررسی و حل شود» و این شاید همان نگاهی باشد که برخی منتقدان داخلی نیز نگران آن هستند، یعنی «پاسخ به پرسشهای جدید.»
مذاکرات لوزان؛ آنچه دادیم و آنچه گرفتیم
دکتر فؤاد ایزدی، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان در گفتوگویی با جامجم، به نقاط مثبت و منفی تفاهم لوزان نظر کرده و معتقد است که سنگینی کفه ترازوی این تفاهم به سمت امتیازات داده شده از سوی ایران است، نه امتیازات گرفته شده.
او البته نسبت به نکات مثبت تفاهم لوزان بیاعتنا نبوده و میگوید: «زمانی بود که طرف مقابل در مذاکرات میگفت که حق ایران برای غنیسازی را به رسمیت نمیشناسد، اما اکنون این حق پذیرفته شده است، هرچند در بیانیه لوزان آنها تعیین کردهاند که ایران در چه سطحی و در کجا از این حق خود استفاده کند.»
او دومین نکته مثبت بیانیه مشترک لوزان را تغییر نگاه به رویکرد بینالمللی تهران دانسته و اضافه میکند: «طرف مقابل سالها بود دعا میکرد ایران جنگطلب است و اهل مذاکره نیست، اما این تفاهم نشان داد، ایران اهل منطق است».
وی ادامه میدهد: «در همین راستا سومین دستاورد این مذاکرات نیز آشکار کردن چهره تندروهایی چون نتانیاهو و لابی صهیونیستی است که جهان فهمید آنطور که پیش از این القا میشد، ایران مشکل اصلی جهان نیست.»
ایزدی با این حال به نکات منفی آنچه در لوزان بهدست آمده نیز اشاره کرده و میافزاید: «قرار بود تحریمها علیه ایران در همان ابتدا و بهطور یکجا برداشته شود؛ اما آنچه از متنهای منتشر شده از تفاهم لوزان برمیآید، این است که لغو تحریمها منوط به تائید آژانس انرژی اتمی شده که البته ما قبلا دیدهایم آژانس ابزار طرف آمریکایی بوده و نهادی مستقل نیست.»
او این را هم خاطرنشان میکند که «تحریمهای اصلی علیه ایران، تحریمهای کنگره است که اتفاقا دلایل این تحریمها، فقط هستهای نیست و به موضوعاتی چون حقوق بشر هم اشاره دارد. 1.5 ماه قبل از توافق ژنو، خانم وندی شرمن (مذاکرهکننده ارشد آمریکایی) گفت که تحریمهای روی میز دلایل متعددی دارد که به ایران گفتهایم اگر میخواهید همه این تحریمها برداشته شود، باید در موضوعات دیگری بجز هستهای نیز پیشرفت کنید.»
ایزدی، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان از اختلاف در مواضع رئیسجمهور (در نطق تلویزیونی جمعهشب) با متنی که وزیر امور خارجه کشورمان (روز پنجشنبه) در لوزان به زبان فارسی قرائت کرد هم انتقاد کرده و سپس به برخی دیگر از آنچه او ابعاد منفی تفاهم لوزان میخواند پرداخته و میگوید: «اینجا بحث بر سر بازرسی از همه سایتها مطرح است. این برخلاف استقلال کشور است، در شرایطی که ما تهدید نظامی میشویم، اجازه بازرسی از سایتهای نظامی را هم بدهیم.
همچنین موضوع تکنولوژیهای دوگانه هم مطرح شده که این حق را به طرف مقابل میدهد فعالیتهای ما را در عرصه تکنولوژیهایی که شاید در حوزه هستهای هم کاربرد داشته باشد، محدود کند که این هم مناسب نیست».
ایزدی به نابود یا منتقل شدن قلب رآکتور اراک هم اشاره کرده و درباره عدم غنی سازی در «فردو» هم یادآور میشود: «طرف مقابل انگار از این موضوع که ایران در جایی سایت تاسیس کرده که امکان بمباران آن وجود نداشته باشد، ناراحت بود و به همین دلیل غنی سازی اورانیوم را به نطنز محدود کرده است.»
فواد ایزدی معتقد است که تیم مذاکرهکننده کشورمان نباید اقداماتی برگشتناپذیر مانند تبدیل حجم 10 هزار کیلوگرمی اورانیوم غنیشده به 300 کیلوگرم را میپذیرفت و او همچنین بر این باور است که این تفاهم، عملا توافق را دومرحلهای کرده که این به سود کشورمان نیست.
گرچه این مدرس دانشگاه تصریح میکند که در سه ماه آینده نمیتوان امتیازات داده شده یا گرفته شده در لوزان را بهگونهای محسوس به سود ایران تغییر داد، اما با توجه به دفاعی که تیم مذاکرهکننده از جزئیات گفتوگوهای لوزان و بیانیه منتشر شده حاصل از آن میکند، باید دید آنچه در فرجام بهعنوان «توافق نهایی» امضا خواهد شد، تا چه اندازه میتواند تامینکننده منافع ملی کشورمان باشد.
گروه سیاسی - روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد