اکران در سینمای ایران و جهان

محمدحسین فرحبخش: ضعف مدیریت به اکران آسیب جدی زده است

در کشور ما تهیه‌کنندگان به هر دری می‌زنند تا فیلمشان در تابستان یا عید نوروز اکران شود. آنها معتقدند این مسأله در فروش فیلمشان تأثیر بسیاری دارد.
کد خبر: ۷۷۸۱۸۰
محمدحسین فرحبخش: ضعف مدیریت به اکران آسیب جدی زده است

با محمدحسین فرحبخش که تهیه‌کننده سینماست و دستی هم در سینماداری دارد، درباره زمان‌های مناسب اکران و مسائل پیرامون آن گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

چرا در کشور ما برخی فصول برای اکران طلایی است، برای مثال چرا اکران فیلم در عید نوروز یا تابستان در فروش یک فیلم تأثیر می‌گذارد؟

از انجا که دولت در اکران فیلم‌ها دخالت می‌کند، ما زمان اکران مناسب یا بد داریم. در صورتی ‌که دخالت دولت در این امر غیرقانونی است. بویژه دولت یازدهم در یک سال اخیر از طریق شورای صنفی نمایش در اکران فیلم‌ها دخالت می‌کند. به نظرم این شورا غیرتخصصی‌ترین شورای صنفی نمایش در طول بیست و اندی سال گذشته است. در این شورا افراد غیرسینمادار حضور دارند که هیچ تخصصی در امر اکران ندارند. برای مثال کسی که پس از سه سال نتوانسته فیلمش را اکران کند، با چه تخصصی می‌خواهد در این شورا برای فیلم‌های دیگر تعیین تکلیف و تصمیم‌گیری کند؟

یعنی به نظر شما حضور افراد غیرسینمادار به این اوضاع دامن زده است؟ چگونه این افراد به این شورا راه یافتند؟

‌غیر از سینماداران، تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان فیلم، فیلمسازان متخصص در امر اکران نیز در این شورا حضور داشتند. پیش از این، صنف‌ افراد متخصص را به این شورا معرفی می‌کرد‌ و کمتر با این مشکلات روبه‌رو بودیم. ولی سال 93 سازمان سینمایی بدون توجه به صنف، اعضای شورای صنفی نمایش را انتخاب کرد که تخصصی در این امر ندارند.

به نظر شما کدام‌ یک از تصمیمات این شورا چنین مشکلی را به‌وجود آورده یا به آن دامن زده است؟

برای مثال، در سه سال گذشته 25 فیلم در سینمای آزادی اکران بود. در حالی که سینماهای ما به هیچ وجه گنجایش اکران 25 فیلم را ندارد. ممکن است صاحبان سینما یا پردیس‌ها از این نوع اکران منافع خوبی داشته باشند، ولی صاحبان فیلم قطعا متضرر خواهند شد.

چطور سینمادار ضرر نمی‌کند ولی صاحب فیلم متضرر می‌شود؟

اجازه بدهید برای روشن‌تر شدن بحث مثالی بزنم. در سال 64 ما با معاون سینمایی وقت بحثی بر سر همین موضوع داشتیم. سال 63، در مجموع فیلم‌ها 88 میلیون تومان فروش داشت. در سال 64 این رقم به 102 میلیون تومان رسید. معاون سینمایی این 14 میلیون تومان فروش را دستاورد می‌دانست، در حالی‌که ما استدلال می‌کردیم در سال 63، 22 فیلم اکران شده ولی در سال 64 ، 44 فیلم اکران شده است. یعنی به طور میانگین در سال 63 هر فیلم چهار میلیون تومان فروش کرده ولی در سال 64 هر فیلم به طور متوسط دو میلیون و 200 هزار تومان فروخته است. اینجا درست است که سینمادار سود کرده ولی صاحب فیلم زیان دیده است. این‌که ادعا می‌کنند فروش فیلم‌ها در سال 93 بالا رفته، غلط است. 40 در صد فروش فیلم‌های امسال به شهر موش‌ها و آتش‌بس بازمی‌گردد، در حالی‌که بیشتر فیلم‌های دیگر ورشکست شده است. بله به عنوان یک سینمادار می‌گویم صاحبان سالن‌های سینمایی سود کرده‌اند ولی تهیه‌کنندگان متضرر شده‌اند و این حاصل سیاست‌های غلط شورای صنفی نمایش است.

یعنی شما معتقدید فیلم‌هایی که فروش کمتری داشته‌اند زیر سایه فیلم‌های پرفروش بوده‌ است؟

برخی از این فیلم‌ها از نظر اقتصادی اصلا قابلیت اکران ندارد. در حالی‌که شورای صنفی سینما به آنها مجوز اکران می‌دهد. وقتی این فیلم‌ها اکران می‌شود، به بدنه سینما ضربه می‌زند. برای نمونه این سینمای هنر و تجربه که به گمان من نوعی عوامفریبی است. برای این‌که آقایان از دست یکسری فیلمساز بابت اکران فیلم‌هایشان راحت شوند، پول بیت‌المال را برای اکران فیلم‌های آنها هزینه کرد‌ه‌اند ولی هیچ‌کس نمی‌رود فیلم‌های آنها را ببیند. آنها فیلم ماهی و گربه را به عنوان مخاطب داشتن این سینما مثال می‌زنند. این فیلم در اکران معمولی هم فروش می‌کرد و نیازی به سینمای هنر و تجربه هم نداشت، اما چرا بقیه فیلم‌های این گروه در سالن خالی روی پرده می‌رود؟ اینجا دولت برای تولید و اکران فیلم‌هایی که مخاطب ندارد از بیت‌المال هزینه می‌کند. اما این فیلم‌ها فقط جای سینمای بدنه را تنگ می‌کند. در همه جای دنیا سینمای بدنه که برخی آن را به دیده تحقیر نگاه می‌کنند، 95 درصد صنعت سینما را تشکیل می‌دهد و فقط 5 درصد به سینمای هنر و تجربه اختصاص دارد. چراغ سینماهای دنیا را سینمای بدنه روشن می‌کند. از سینمای بدنه است که سینمای هنر و تجربه به وجود می‌آید نه بالعکس.

ولی مشکل اکران و طرح زمان‌های طلایی در این خصوص به یکی دو سال اخیر محدود نمی‌شود. سال‌هاست که سینمای ما با این معضل دست به گریبان است.

امسال بدتر از هر سال بوده است.

با وجود این، شما ریشه این مشکل را همچنان ضعف مدیریت می‌دانید؟

ببینید، ما قبل از انقلاب با 35 میلیون نفر جمعیت 470 سالن سینما داشتیم ولی امروز با وجود 75 میلیون نفر جمعیت چیزی حدود 300 سالن سینما‌ داریم. در حالی که تعداد فیلمسازان و فیلم‌های ما چند برابر شده و سالن‌های ما گنجایش این همه فیلم را ندارد. در این شرایط و با این همه فیلمساز و نداشتن سالن تصور کنید که مدیریت ما هم غلط باشد، ببینید چه آش شله قلمکاری خواهد شد.

اما کمبود سالن چه رابطه‌ای به زمان مناسب اکران دارد؟ آیا تمام اینها سبب می‌شود ‌‌مثلا عید نوروز دوره طلایی اکران باشد؟

عید نوروز قطعا زمان مناسبی برای اکران است به علت این‌که مملکت 15 روز تعطیل است. عید فطر هم اگر در تابستان باشد، زمان مناسبی برای اکران است نه پاییز و زمستان. اینها مؤثر است ولی اصل اکران به فیلم برمی‌گردد. البته باید پذیرفت که برخی از فیلم‌ها به دلیل تدبیر غلط در زمان اکران شهید می‌شود.

فیلم «رژیم طلایی» به تهیه‌کنندگی شما در عید نوروز سال گذشته اکران شد. این زمان تا چه اندازه در فروش فیلم شما تأثیر داشت؟ یعنی اگر در زمان دیگری اکران می‌شد چنین موفقیتی کسب می‌کرد؟

قطعا بی‌تأثیر نبوده، مثلا اگر قبل یا بعد از عید اکران می‌شد فروش فیلم 30 درصد کاهش می‌یافت. حتی قبل از انقلاب هم عید نوروز در فروش فیلم‌ها تأثیر مستقیم داشت. آن زمان حتی برای تعطیلات نوروز فیلم می‌ساختند یعنی در تابستان فیلم می‌ساختند و آن را برای اکران در نوروز نگه می‌داشتند. الان هم به همین صورت است و اکران نوروزی تأثیر بسزایی در فروش فیلم‌ها دارد.

در خارج از کشور هم اوضاع به همین صورت است؟ یعنی تعطیلات کریسمس و سال نو، بهترین زمان برای اکران فیلم‌ها در نظر گرفته می‌شود؟

بهترین فصل اکران در غرب، پاییز و زمستان است. قبل از انقلاب هم در کشور ما چنین بود و فیلم‌های ضعیف را در تابستان اکران می‌کردند.

یعنی تابستان فصل رکود اکران بود؟

بله، قبل از انقلاب، برنامه عید نوروز و برنامه دوم عید زمان مناسبی برای اکران بود. پس از این زمان فیلم‌های ضعیف‌تر با هنرپیشه‌های درجه 2 اکران می‌شد تا دهم مهر که باز فیلم‌های خوب اکران می‌شد و فصل مناسب اکران، پاییز محسوب می‌شد. بیش از 90 درصد فیلم‌های پرفروش قبل از انقلاب در فصل‌های پاییز و زمستان فروش داشت. یعنی تابستان زمان مناسبی برای اکران نبود.

برخی از فیلم‌ها مثل کارهای آقای ده‌نمکی یا شهر موش‌ها و آتش‌بس در هر فصلی اکران شود مخاطب را به سالن‌ها می‌کشاند. به نظر شما همزمانی اکران فیلم‌های دیگر با این دست آثار فروش این فیلم‌ها را بالاتر نمی‌برد؟

اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید. یک پردیس سینمایی که پنج سالن سینما دارد، باید پنج فیلم اکران کند ولی در زمان اکران فیلمی مثل شهر موش‌ها، دو سه سالن دیگرش را به فیلم پرفروش شهر موش‌ها اختصاص می‌دهد. که در این صورت فیلم‌های دیگر ضرر می‌کنند. اینجا ضعف مدیریت مشخص می‌شود، در صورتی‌که مدیریت باید این مسأله را با نظارت کنترل کند.

کمیل انتظاری ‌/‌‌ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها