به نظر میرسد مد و لباس یکی از مهمترین وجوه فرهنگی و اجتماعی مردم در هر جامعه باشد. با وجود این، چرا پس از گذشت قریب به سه دهه از انقلاب اسلامی، مسئولان ما در سال 85 به فکر راهاندازی کارگروهی برای ساماندهی مد و لباس افتادند؟ آیا پیش از این چنین ضرورتی احساس نمیشد؟
قبادی: اگر تأخیری در شروع کار به چشم میخورد، طبیعتا دلایل خاص خودش را در آن مقطع زمانی دارد. اما نکته قابل توجه این است که کشور به این جمعبندی رسید و این نیاز و خلأ را احساس کرد که باید به مقوله پوشش مردم توجه کند. مد به عنوان یک رفتار و نماد فرهنگی در همه جای دنیا مطرح است. کشور ما نیز از این قاعده مستثنا نبوده و نظام جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه رسید که باید به این نیاز و خواست مردم توجه شود.
هر گاه ما به خواست واقعی مردم توجه کردیم و به موقع گام برداشتیم نتایج مثبتی گرفتیم و از آن سو هر گاه در توجه به آن تأخیر داشتیم با عوارضش مواجه شدیم و پس از متوجه شدن ضررها به فکر برنامهریزی افتادیم. تا قبل از سال 85 یک خلأ جدی در این حوزه وجود داشت. البته منفعل بودن در مقوله مد و لباس تنها مختص به پس از انقلاب نیست، بلکه پیش از انقلاب نیز در این حوزه دچار انفعال بودیم و چیزی به عنوان مد و لباس ایرانی ـ اسلامی نداشتیم؛ بلکه مد ما تقلیدی بود از کشورهای غربی. گاهی از کسانیکه ادعا میکنند ما پیش از انقلاب در حوزه مد و لباس صاحب سبک بودیم، میپرسم آن زمان چه دستاورد مهمی داشتیم که عملا نمیتوانند به موضوع مشخصی اشاره کنند.
پس از انقلاب هم شرایط به گونهای بود که این موضوع در اولویت قرار نداشت، ولی با این حال یک تغییر رویکرد در پوشش و لباس جامعه ما رخ داد که قابل توجه بود. پیش از آنکه تولیدکنندگان ما تولید مانتو را در دستور کار خود قرار دادند، طراحی و تولید چنین پوشاکی در کشورهای اسلامی سابقه نداشت. این جریان اعتقادی با انقلاب اسلامی و ارزشهای آن همراه شد و خاستگاه مانتو ارزشهای انقلاب اسلامی بود و پس از سال 85 بیشتر به مقولات زیباییشناختی، تنوع رنگ، شکل و طرح آن توجه شد.
اشاره کردید که در چند سال اخیر فعالیتهای خوبی در این عرصه صورت گرفته است. اما پرسشی که مطرح میشود این است که این تلاشها چه نمود بیرونی داشته است؟ برای مثال در اکثر کشورها طراحان لباس جزو افراد شناختهشده هستند که در جریانسازی در عرصه مد ولباس نقش دارند. آیا در کشور ما نیز طراح لباسی داریم که شناختهشده و توانایی جریانسازی در این عرصه را داشته باشد؟
شیرازی: درست است که مردم ما طراحان لباس را نمیشناسند و شاید این به عنوان یک خلأ به نظر برسد، اما به گمانم نیازی نیست که مردم طراح را بشناسند. در واقع، این طراح است که ایدهپردازی کرده و به تولیدکنندگانی که به صورت انبوه پوشاک تولید میکنند و در جامعه ما تأثیرگذارند، الگو میدهد. این الگوها از کجا شکل میگیرد؟ تنها در کارگروه مد و لباس به عنوان متولی این امر است که این طرحها ثبت شده و سپس به شکل انبوه به مردم عرضه میشود.
با وجود این، طراحان ما باید توسط رسانهها به مردم معرفی شوند. برای مثال، طراحان برتر و برگزیدگان جشنواره مد و لباس در صدا و سیما معرفی شوند و در آن صورت است که میتوان انتظار داشت مردم از تولیدکنندگان، مد و لباسی براساس الگوهای ایرانی ـاسلامی مطالبه کنند.
در واقع، این مردم هستند که یک مد و لباس را مطالبه میکنند، نه اینکه تولیدکننده مد یا لباس خاصی را به مردم تحمیل کند.
یکی از سیاستهای کارگروه ثبت آثار طراحان و معرفی آن از طریق نمایشگاهها و جشنوارهها و رسانهها و درنهایت ترویج این طرحها و تولیدات در جامعه است. اما تجربه نشان داده در عرصه فرهنگی هر جا دولت به صورت دستوری وارد شده، نتیجه مطلوبی حاصل نشده است. شما و همکارانتان در کارگروه پیشبینی چنین چیزی را داشتهاید؟
قبادی: باید توجه داشت در کارگروه ساماندهی مد و لباس تنها وزارت ارشاد حضور ندارد، بلکه اتحادیه سراسری پوشاک، انجمن طراحان وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، صدا و سیما و... عضو این کارگروه هستند. این به معنای فعالیت نهادهای دولتی در عرصه مدسازی نبوده و چنین چیزی مغایر با قانون و آییننامههای اجرایی است. در چند سال اخیر، اعتنا و توجه به بخش خصوصی موتور محرکه این جریان شده است. ما اگر طرحی را در کارگروه تائید میکنیم به معنای این نیست که کارمندان وزارت ارشاد نشستهاند و طرحها را تائید میکنند. مسیر طراحی و خلاقیت و ایدهپردازی در جامعه باز است؛ چه در تولیدکننده و چه در طراح. امروز در عرصه پوشاک ما بویژه در حوزه لباس کودکان و مردان برندسازی اتفاق افتاده و در لباس زنان نیز در حال شکلگیری است. این برندها همه واحد طراحی دارند. اولین شرط برند شدن داشتن واحد قوی طراحی است، بعد ساز و کار صنعتی و مراکز عرضه و دیگر مؤلفههای مؤثر در برند شدن.
به هر ترتیب، نگاه ما در حوزه مد و لباس بههیچوجه نگاه دولتی نیست و کاملا به بخش خصوصی توجه داریم؛ البته بخش خصوصی که هویت و شناسنامه پیدا کرده باشد. پیش از این، صدها نفر در حوزه طراحی مد و لباس فارغالتحصیل میشدند، ولی هیچ یک از آنها تا قبل از شروع به کار کارگروه هیچ نمود و هویت بیرونی نداشتند و تولیدکننده اطمینانی از تولید آثار دانشآموختگان حوزه مد و لباس نداشت و سرمایهاش را در معرض خطر میدید. اما امروز این انسجام در حال شکلگیری است و با حمایت قانون ساماندهی طراح به کمک تولیدکننده میآید. موسسات مدساز در کشور ما راهاندازی شده و چیزی حدود 180 موسسه در حوزه طراحی مد و لباس فعال خواهد شد. به این شکل، ویترین مغازهها به عرضه محصولات مورد نظر مردم تبدیل میشود، چراکه مردم همواره تنوعطلب هستند و ذائقهشان در حال تغییر است. البته باید اشاره کرد که این به معنای مصرفگرایی نیست، چون امکان مصرفگرایی در کشورمان را نداریم، مد در اینجا معنای دیگری پیدا میکند. یکی از کارکردهای مد توسعه مصرف است در صورتی که بیش از 70، 80 درصد مردم جامعه ما در حد ضرورت لباس میخرند. مد در کشور ما کارکرد بومی پیدا میکند که پاسخی به نیازهای اولیه است، نه مصرفگرایی که در قانون مد و لباس هم به آن توجه شده است.
یعنی شما هم تائید میکنید که دولت در نهایت به این نتیجه رسیده است که سیاستهای سلبی و ایجابی نتیجهبخش نیست و باید به سیاستهای تشویقی روی آورد؟ سیاستهای تشویقی تا چه اندازه کارآمد بوده است؟
قبادی: آقای شیرازی باید پاسخ بدهند که در صنوف این احساس وجود دارد یا خیر.
شیرازی: به نظرم سیاستهای تشویقی نتیجهبخش بوده است. اکنون بسیاری از تولیدکنندگان از طرحهای ایرانی ـ اسلامی استقبال کردهاند و در فروشگاهها هم این لباسها عرضه میشود و مردم هم آنها را میخرند و میپوشند.
قبادی: با این همه، تلاشهایی برای تغییر نگاه مردم در حال انجام است؛ از جمله برگزاری نمایشگاهها و جشنواره و کمکم محصولات ایرانی به کام مردم ما شیرین میشود. سه هفته پیش مجموعهای به همت اتحادیه و حمایت کارگروه در خیابان منوچهری افتتاح شد که بیش از 300 برند یا تولیدکننده ایرانی لباس مردان در آن حضور دارند و پوشاک مردانه از جمله پیراهن، شلوار، کت و شلوار، بلوز، لباس اسپرت و... عرضه کردهاند.
شیرازی: البته منظور از برند، 300 تولیدکننده هستند که تمام شرایط و مؤلفههای برند شدن را دارند، ولی متأسفانه مطرح نشدهاند.
واقعا چرا نام این تولیدکنندگان بر سر زبانها نمیافتد؟ من میتوانم براحتی ده برند پوشاک خارجی را نام ببرم، ولی پنج برند پوشاک ایرانی را نمیشناسم.
شیرازی: مطرح شدن برند هزینههای مضاعفی دارد. تولیدکننده داخلی سعی میکند برای رقابت با محصولات ترک محصولش را با بهترین کیفیت و قیمت نازل تولید و عرضه کند. حالا اگر بخواهد برای برند شدن هم هزینه کند، قیمت تمامشده محصولاتش بالا میرود و دیگر توان رقابت با کالای خارجی را ندارد. این وظیفه دستگاههای دولتی و نظارتی است که این تولیدکنندگان را به عنوان برند در جامعه ما معرفی کنند.
با وجود این، قبول دارید که برندسازی به نوعی فرهنگسازی است؟
قبادی: دقیقا؛ برندسازی یعنی انتقال یک مفهوم از طریق روشهای تجاری به مردم و کاملا فرهنگ در پشت آن قرار دارد. چرا در دنیا لباس یک محصول فرهنگی شده است؟ چون کار انتقال مفهوم را انجام میدهد. در واقع، لباس یک رسانه است و از آن مهمتر پایداری دارد.
یکی از اقدامات ما در سال 94 این است که فرآیندهای برند شدن مؤسسات را تسهیل کنیم. این وظیفه دولت است. اما چگونه؟ در مراسم افتتاح آن مجموعهای که خدمت شما عرض کردم، آقای شیرازی گفتند که شاید برای نخستین بار است در کشور ما همزمان تولیدکننده طبق روال دنیا محصولاتش را بدون دخالت بنکدارها و واسطهها، مستقیما به مصرفکنندگان عرضه میکند. آنها اعلام میکنند که ما تا اینجا آمدیم، حالا دولت برای ما چه اقدامی میکند؟ نقش دولت و رسانه ملی چیست؟ نخستین درخواست آنها این است که تعرفه محصولات تولیدی که مورد تائید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کارگروه است با تعرفه فرهنگی صورت بگیرد. مگر لباس یک محصول فرهنگی نیست؟ همچنین برای برندسازی باید زمینه برای تبلیغ و رسانهای شدن یک برند فراهم شود. اگر شرایط تبلیغات برای تولیدکنندگان فراهم شود، مطمئن باشید در سال 94، 50 برند پوشاک مردانه و ده برند پوشاک زنانه به برندهای موجود ما اضافه خواهد شد. ما به عنوان کارگروه ساماندهی مد و لباس با شناسایی و معرفی بیش از 300 فروشگاه اتحادیه که لباس ایرانی ـ اسلامی عرضه میکنند در این مسیر گام برداشتهایم. این مراکز در سایت اینترنتی iranmode.com معرفی شده و تا پایان سال 94 به 1500 تا 2000 فروشگاه ارتقا پیدا خواهد کرد. اما این اقدامات کافی نیست و باید با روشهای گوناگون هزینه تبلیغات را برای تولیدکننده کاهش دهیم.
کمیل انتظاری / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان