نقد و بررسی نسخه بازپرداختی بازی گریم فاندانگو

ادیـسه مردگان

عنوان بازی: Grim Fandango Remastered پلتفرم: PS4، PS Vita، PC، MAC ناشر: Double Fine Productions سازنده: Double Fine Productions سبک: ماجرایی امتیاز: 8
کد خبر: ۷۷۳۴۰۷

نوستالژی بد است! آدمی پس از پشت سرگذاشتن یک مقطع سنی، حس دلتنگی عجیبی به گذشته‌ خود پیدا می‌کند. دوران کودکی و نوجوانی، بزرگ‌ترین مشکل ما سروکله زدن با درس و مدرسه و خانواده بود. برای همین است که حس اولین بستنی‌خوردن، اولین نسکافه، اولین سفر به دریا یا جنگل را هنوز به یاد داریم. دل بسیاری از ما به نوستالژی‌هایمان خوش است، اما لابد می‌پرسید چرا این مطلب را با جمله‌ «نوستالژی بد است» آغاز کردم؟ بسیاری از نوستالژی‌های ما کنار گرفتاری‌های امروزمان ارزش پیدا می‌کند. چراغ نفتی، گردسوز، روشنایی، دراز کشیدن کف زمین و مشق نوشتن و خیلی چیزهای دیگر برای بزرگسال مشغله‌دار امروز ارزش دارد. وگرنه همان خاطرات بظاهر خوش ما، برای پدر و مادرمان روزمرگی‌های دردناکی بود که برای فرار از آنها به نوستالژی‌های خودشان پناه می‌بردند. برای خود ما نیز آن شرایط دوران کودکی، فقط به دلیل خاطراتی که از آنها به جا مانده ارزش دارد؛ والا همه‌ ما درس خواندن پشت میز تحریر را به کمردرد و گردن‌درد حاصل از خوابیدن روی زمین ترجیح می‌دادیم!

یکی از بحث‌های بی‌نتیجه بین گیمرهای نوجوان و قدیمی‌تر‌های این عرصه، بحث برتری بازی‌های قدیمی و جدید نسبت به یکدیگر است. حقیقت این است که بعضی از کلاسیک‌های قدیمی تا ابد جاودان خواهد ماند، اما دلیل ماندگاری بسیاری از آنها تازگیشان تا امروز نیست. بازی‌هایی است که در انتهای چرخه‌ یک سبک خاص به بازار آمد و دیگر مانند آنها ساخته نشد و به همین دلیل ماندگار شدند. امروزه در مقایسه با دو عنوان اخیر Rayman، بسیاری از بازی‌های کلاسیک پلتفرمر دوبعدی رنگ می‌بازند. کنترل‌های اما و اگردار و زمخت آن زمان جلوی بسیاری از بازی‌های قوی از نظر تکنیکی امروز حرفی برای گفتن ندارد.

بسیاری از بازی‌ها که به نظر ما حکم بهترین و بی‌نقص‌ترین را دارد، اگر امروز و در این سن آنها را پیدا کرده و پس از سرگرمی با عناوینی مثل Last of Us به آنها بپردازیم، ناگهان آن کاخی که از آنها در خاطرات بنا کرده بودیم، فرو می‌ریزد. این همان اتفاقی است که برای بسیاری از عاشقان بازی Kingdom Hearts افتاد. آنهایی که مانند من در اوج کودکی و نوجوانی با آن بازی خاطره داشتند، پس از تجربه‌ نسخه‌ بازپرداختی آن بازی که برای PS4 به بازار آمد، تازه ایرادهای ملال‌آور آن را متوجه شدند؛ ایرادهایی که در آن زمان به دلیل ویژگی‌های دوست‌داشتنی دیگر بازی از آن چشمپوشی کرده بودند.

مساله اینجاست که بر سر گریم فاندانگوی بازپرداخت شده نیز همان بلا آمده است؟ آیا این عنوان هم توانسته از تار چسبناک تاریخ جان سالم به در برده و تازه بماند؟ باید بگوییم نسخه‌ بازپرداختی گریم فاندانگو از نظر داستان، فضاسازی و کیفیت روایی، هنوز از بهترین آثار موجود است، اما از نظر معماها، گیم‌پلی و بعضی ملزومات ظاهری، همان حس ناخوشایند قدمتداری را برای بازیکن تداعی می‌کند.

جاودان‌ترین عنصر حیات، فکر است. روایت هم از این عنصر نخ می‌گیرد. اگر اهل بازی‌های داستانی و کلنجار رفتن با شوخی‌های مغزدار و هوشمندانه هستید، گریم فاندانگو با شوخی‌های فرهنگی و اشارات نغزاش به مسائل سیاسی، هوش از سرتان می‌برد. مانوئل کالاورا به‌اجبار در شرکتی مشغول به کار است که خدمات سفر در زمان را به مشتریان خود ارائه می‌کند. مانوئل در معرض اخراج قرار دارد و باید هر چه زودتر مشتریان جدیدی دست و پا کند. او با زرنگی یکی از مشتریان همکارش را قاپ می‌زند. با فرستادن این خانم به سفر جدید، مانوئل درمی‌یابد که سیستم سازمان فاسد است و مشتریانش را دودستی تقدیم جنایتکار بزرگ، هکتور لمانز می‌کند. لمانز هم بلیت برگشت آنها را با قیمتی گزاف به آنها می‌فروشد. مانوئل که می‌داند در زمان حال کاری از دستش برنمی‌آید، با کمک دوستانش سعی در متوقف کردن هکتور از راهی دیگر می‌کند.

ظاهر هنری بازی پس از این همه سال هنوز هم به دل می‌نشیند. دنیایی که از ذهن خلاق تیم شفر تراویده، جز این نمی‌تواند باشد. مشکل اینجاست که مدل‌ها ارتقا یافته و با رزولوشن‌های امروزی هماهنگ‌تر شده‌اند، اما پس‌زمینه‌ها که از پیش رندر شده‌اند، با رزولوشن‌های بالا تطبیق ندارد که این برای چشمان سختگیر چندان خوشایند نیست.

در مقابل، مدل‌ها به‌خوبی ریتکسچر شده و به یمن نورپردازی بهبود یافته خیلی بهتر به نظر می‌رسد (البته در منوی اصلی می‌توانید بین مدل‌های جدید و قدیمی سوئیچ کنید). رابط اشاره ـ کلیک تازه‌ای به بازی افزوده شده که در صورت تمایل، بعضی از مشکلات قدیم را مرتفع می‌کند. همچنین یک بخش تفسیر صوتی خیلی جذاب در این نسخه وجود دارد که اطلاعات باارزشی را از پیشینه‌ بازی و فرآیند ساخت آن در اختیار بازیکن می‌گذارد.

در کنار داستان، گرافیک و موسیقی خوب، شاید ایراد بزرگ بازی، سیستم منقضی معماهایش باشد. پس از این همه سال و حرکت محسوس بازی‌ها به سمت منطقی شدن، درگیری با معماهایی که بندرت از منطق خاصی پیروی می‌کنند، می‌تواند بشدت آزاردهنده باشد. ذکر این نکته ضروری است که زمان عرضه‌ گریم فاندانگو، چنین سبک معمایی در بازی‌های ماجرایی کاملا پذیرفته شده بود، اما با سلیقه و عادت امروزی، حتی گیمری که گریم فاندانگو، ادیسه‌ زیبای دوران نوجوانی‌اش بوده هم ممکن است احساس دلزدگی کند.

سوای اینها، جای خالی ذخیره‌ خودکار، بهبود Inventory و یک سیستم راهنما حس می‌شود. با همه‌ این تفاسیر، گریم فاندانگو برگی مظلوم از تاریخ بازی‌های رایانه‌ای است که عاشقانی سینه‌چاک دارد. وجود این عاشقان هم حتما دلیلی دارد. اگر اهل بازی‌های ماجرایی و داستانی هستید، به هیچ عنوان این الماس خوش‌تراش را از دست ندهید.

سیاوش شهبازی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها