حسین خواجه امیری ( ایرج ، خواننده سرشناس قدیمی) در دوران اوجش به داشتن صدایی شش دانگ و بالاترین حد حنجره مشهور بود و با هر اثر جدید غوغایی به پا می‌کرد. او از جایی به بعد گرچه هنوز می‌خواند، اما ترجیح داد صدای خسته‌اش را به صدای شاداب و باطراوت پسر جوانش پیوند بزند و صدا و نام خواجه‌امیری در کالبدی تازه به حیات پربارش ادامه دهد.
کد خبر: ۷۷۰۹۳۴

خوشبختانه پسر جانشین خلف و شایسته‌ای برای پدر بود و هست. استعداد خدادادی و میراث پدری احسان خواجه امیری با فهم و درک موسیقایی او تکمیل و باعث ارتقای جایگاه او میان طرفدارانش شده است. بر همین اساس او حضور جدی و پررنگی در برخی از تیتراژهای سریال‌های موفق تلویزیونی به عنوان خواننده دارد، مساله‌ای که نام او را بیش از پیش بر سر زبان‌ها انداخت.حالا چنین صدای زیبایی با این پیشینه شخصی و خانوادگی، این توقع و انتظار را به وجود می‌آورد که خواننده محبوب و دوست‌داشتنی چون او در یک کنسرت و اجرای زنده نیز در وضعی ایده‌آل ظاهر شود.

اما متاسفانه اجرای زنده این خواننده در جشنواره موسیقی فجر که شامگاه شنبه در سالن همایش‌های برج میلاد و با حضور انبوه دوستداران موسیقی و طرفداران او برگزار شد، چنگی به دل نزد و احسان خواجه‌امیری نتوانست همان حس و حال و زیبایی آهنگ آلبوم‌ها و قطعات دوست‌داشتنی‌اش را به مخاطبان ارائه کند. البته پرواضح است که اجرای زنده تفاوت‌هایی اساسی با فضای استاندارد و پیرایش شده آهنگ‌های ضبط شده دارد، اما بحث اینجاست که خواجه‌امیری با صدای همیشگی و آماده‌ای که از او سراغ داریم روی صحنه نرفت. در واقع به جای این‌که او برگ برنده کنسرت خودش باشد، مخاطبان با نوازنده‌های گروهش ارتباط برقرار کردند. اندک رضایت و خشنودی حاضران در سالن هم به خاطره خوشی که از آهنگ‌های شنیده شده از خواجه امیری داشتند، برمی‌گشت، وگرنه این خواننده جوان بخصوص در گام‌های بالای آواز نمی‌توانست کارش را بخوبی گذشته انجام دهد. صدای خواجه‌امیری در بیشتر آهنگ‌ها بخوبی او را یاری نمی‌کرد، به همین دلیل او سعی می‌کرد در گام‌های بالا صدایش را بشکند و به چند قسمت تقسیم کند یا با زیرکی بیشتر بار خوانندگی را روی دوش طرفدارانش می‌گذاشت تا به بهانه همراهی، او را در خواندن ترانه‌ها یاری کنند.

متاسفانه این مساله فقط مربوط به خواجه‌امیری نیست، بلکه باید مورد را به تفاوت خوانندگی در نسل او و نسل پدرش، ایرج مربوط دانست. خواننده‌های جوان، حتی آن بااستعدادها به قدری با نرم‌افزارهای رایانه‌ای خو گرفته‌اند که توقع و انتظار خود و ما را از خوانندگی بالا برده‌اند و وقتی روی صحنه به جای صدایی صیقل یافته و پرقدرت با حنجره‌ای کم‌توان و دور از انتظار روبه‌رو می‌شویم، نمی‌توانیم سرخوردگی‌مان را پنهان کنیم.

احسان خواجه‌امیری برای این‌که ضعف صدای خسته و کم‌طراوتش را جبران کند، مجبور بود انرژی مضاعفی خرج کند، چند بار به صورت عرضی صحنه را طی کند و گاهی روی پنجه‌های پاهایش بایستد تا توان کافی را برای خواندن در گام‌های بالا و تحریرها جمع کند. او مثل آهنگ من یه پرنده امِ پدرش همچون پرنده خسته‌ای بود که بارها عزم خودش را برای پرواز جزم کرد، اما بال‌های خسته‌اش یاری‌اش نمی‌کرد که نمی‌کرد.

علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها