سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
نگاهی داریم به نمونههای موفق جوانگرایی در فوتبال ایران در چهار دهه اخیر، البته فراموش نشود که پیش از انقلاب هم ما این جوانگرایی را در تیم ملی داشتیم، بهعنوان مثال زمانی که حشمت مهاجرانی از تیم ملی جوانان به تیم ملی بزرگسالان منتقل شد، بازیکنانی مثل حسن روشن و ابراهیم قاسمپور را درحالی در تیم ملی بازی داد که حتی در تیمهای باشگاهی خود بازی نمیکردند. نگاهی داریم به موفقترین نمونههای جوانگرایی.
نسل دهداری: سال 1365 آن روزها که پرویز دهداری، هدایت تیم ملی را به عهده داشت، از 20 بازیکن تیم ملی، 14 بازیکن باتجربه و بزرگ به علت اختلاف با دهداری و دستیارانش از حضور در تیم ملی استعفا کردند. ستارگان فکر میکردند مسئولان فدراسیون فوتبال از آنها حمایت کرده و کادر فنی تیم ملی فوتبال را کنار میگذارند و مربیان جدیدی به جای آنها منصوب میکنند. اما این اتفاق هیچگاه رخ نداد و مسئولان فدراسیون، مربیان تیم ملی را ابقا کردند. دهداری به جای آن بازیکنانی که از دست داد، نسل تازهای را به فوتبال معرفی کرد؛ نسلی که باروری آن را خود پرویزخان ندید، نسلی که خیلی زود تبدیل به یکی از خاطرهانگیزترین نسلهای فوتبال ایران شد و بعد ستون قهرمانی ایران در بازیهای آسیایی 90 را همراه مستعفیهای بازگشته را ساختند. آن استعفای 14 نفره باعث شد نامهای تازهای به فوتبال ایران اضافه شود؛ نامهایی مانند احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه، صمد مرفاوی و... و فرصت برای بازی کردن جوانانی همچون مجتبی محرمی و دیگران باز شود.
نسل مایلیکهن: فوتبال ایران روزهای بدی را سپری میکرد، نرسیدن به جامجهانی 1994 پس از آن نمایش اسفبار در جام ملتهای 1992 و حتی بازیهای آسیایی فاجعهبار، نیاز به یک تغییر را در تیم ملی حس میکرد. نیازی که مبدا آن محمد مایلیکهن شد؛ او که پیش از سرمربیگری تیم ملی فوتبال، یک بار فوتسال ایران را تا مقام چهارم جهان پیش برده بود. پس ازآن که فدراسیون فوتبال نتوانست با مربیان خارجی به توافق برسد، حکم سرمربیگری تیم ملی ایران را دریافت کرد. مایلیکهن در جام ملتهای آسیا 1996 با ترکیبی تازه به میدان رفت. ترکیبی که سمبل آن دو بازیکن بزرگ بودند و خداداد عزیزی و علی دایی چشمها را به خود خیره کردند. تیم ملی ایران در آن جام ملتها با ناداوری کامل به مقام سوم رسید ولی هم بهترین بازیکن و بهترین گلزن از ایران بود. همان جا بود که راه حضور بازیکنان ایران به لیگهای اروپایی باز شد و مثلث طلایی فوتبال ایران(دایی، باقری و عزیزی) به فوتبال آلمان رفتند. این نسل که با جوانانی مثل مهدی مهدویکیا کامل میشد، بدون مایلیکهن به جامجهانی رسید و دو خاطره بزرگ تاریخ فوتبال ایران یعنی پیروزی مقابل استرالیا در هشتم آذر و برد مقابل آمریکا در جامجهانی را رقم زد.
نسل برانکو ایوانکوویچ: پس از آن که تیم ملی با میروسلاو بلاژویچ به جامجهانی 2002 نرسید و پیروزی یک بر صفر مقابل ایرلندجنوبی برای صعود کافی نبود، فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت برانکو ایوانکوویچ را به جای استادش انتخاب کند. اولین فرصت برانکو بازیهای آسیایی پوسان بود که به مقام قهرمانی رسید، سپس برای جامملتهای 2004 آماده شد. تیمی با معدل سنی مناسب که فقط چهار بازیکن از جام قبلی نگه داشته و البته دو لژیونر هم در لیگهای اروپایی. برانکو خدمت بزرگی به فوتبال ایران کرد البته که او با یک نسل طلایی در فولاد مواجه شد که توانست شاکله تیمش را بر اساس آنها بچیند و مسابقات را شروع کند.
از نظر نتیجهگیری هم این بهترین نتیجه در دورههای اخیر است. یعنی جوانترین تیم ایران بهترین نتیجه را هم گرفت. البته برانکو خیلی بدشانس بود که سه مهره اصلی خط هافبکش را دقیقا در شش ماه مانده به مسابقات از دست داد. کاویانپور، نویدکیا و نیکبخت واحدی سه ستارهای بودند که تیم برانکو را بسیار ویژهتر میکردند. ایران 2004 اما براحتی کرهجنوبی را شکست داد و در نیمه نهایی به داوری و میزبان باخت. این نسل راحتترین صعود تاریخ فوتبال ایران به جامجهانی را داشت.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد