جاشوا را چند قطره آب لو داد! خودش رفته بود مدرسه و مادرش، ملیسا، مشغول تمیز کردن اتاقش به روال هر روز بود که چند قطره آب کنار تخت آبی اش پیدا کرد و به خیالش رسید که شاید تخت آبی سوراخ شده است. به همین خاطر مادر مشغول وارسی آن اطراف شد و وقتی دید که تخت آبی بسته است فکر کرد احتمالا جاشوا می دانسته که تخت سوراخ شده و برای این که به دردسر نیفتد آن را بسته و به مدرسه رفته است .
او در همین هنگام سعی کرد تخت را از هم باز کند که ناگهان دستش با جسم سرد مدئا، دختربچه همسایه که از 7 روز پیش گم شده بود برخورد کرد. تا مدت ها، والدین و اهالی محل زندگی جاشوا باور نمی کردند او قاتل باشد شاید چون پسری سر به زیر و آرام به نظر می رسید یا شاید به این خاطر که خودش هم در گروه تجسس، همراه بقیه آدم های محله ، دنبال مدئا گشته بود.
( جاشوا فیلیپس در بزرگسالی)
جاشوا در دادگاه گفت که چوب بیس بالش، اتفاقی به چشم دخترک خورده است و او از ترس لو رفتن ماجرا مدئا را به خانه کشانده و سعی کرده با سیم تلفن خفه اش کند و وقتی موفق نشده بارها و بارها به او چاقو زده است. این داستان اما هرگز از سوی هیات منصفه پذیرفته نشد و حالا جاشوا محکوم به حبس تا پایان عمر بدون بخشش شد.
ترجمه و تالیف : مریم یوشی زاده - خبرنگار جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: