در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
مخاطب روزنامه دیواری دانشآموزان مدرسه بودند و طبعا در این روزنامه چیزهایی نوشته میشد که برای این قشر جذاب باشد. در حال حاضر معلمان و مدیران مدارس بچهها را تشویق به درست کردن این محصول رسانهای میکنند، ولی بازار روزنامه دیواری مثل قدیم داغ نیست و طرفداران زیادی ندارد. در دورهای که بیشتر بچهها با جی تاک و وایبر و اینستاگرام سر و کار دارند و در این فضاها برای دوستانشان فیلم و عکس میفرستند دیگر درست کردن و خواندن روزنامه دیواری چه جذابیتی میتواند داشته باشد؟
جشنواره بهترین روزنامه دیواری در دهه فجر
روزنامه دیواریهای قدیمی را میتوان در دو گروه دستهبندی کرد؛ گروه اول روزنامههایی بود که به مناسبت خاصی تهیه میشدند مثلا در دهه فجر، هفته بسیج، هفته دفاع مقدس، روز معلم و میلاد ائمه(ع) معلمان پرورشی از بچهها میخواستند که یک روزنامه دیواری درست کنند. طبعا چارچوب موضوعی این روزنامهها مشخص بود و بچهها مجبور بودند مطالبی با حال و هوای مناسبت تهیه شده گردآوری کنند. خاطره روزنامههای تولیدشده برای دهه فجر هیچگاه از ذهن دانشآموزان دهه شصتی پاک نمیشود. در ایام جشنهای پیروزی انقلاب چهره مدارس عوض میشد و همه معلمان و دانشآموزان برای برگزاری باشکوه این مناسبت به تکاپو میافتادند. سقف و دیوار کلاسها را با انواع بادبادک و شرشره تزئین میکردند؛ رقابتی که بین بچهها ایجاد میشد، به آنها برای زیباتر کردن فضای کلاس و مدرسه انگیزه میداد. در مدارس دخترانه و پسرانه مسابقات طنابکشی و فوتبال برگزار میشد؛ مسابقاتی که هیجانش از بازیهای جامجهانی بیشتر بود و همه دانشآموزان را درگیر خودش میکرد. دانشآموزانی که اهل ادب و فرهنگ بودند و به جنب و جوش زیاد علاقهای نداشتند در این ایام انرژی خودشان را با تهیه روزنامه دیواری تخلیه میکردند. درست کردن روزنامه دیواری پای ثابت ویژه برنامههای دهه فجر بود. گروههای دو و سه نفره دور هم جمع میشدند و هر کس گوشهای از کار را به عهده میگرفت.
بازنشر گلآقا و کیهانبچهها توسط دانشآموزان
در ایام دهه فجر بچهها در روزنامههایشان حتما گزارشی از اتفاقات رخداده در مدرسه ارائه میکردند. مثلا مینوشتند که فلان مسابقه فوتبال بین این کلاس و آن کلاس برگزار شد و در آن چه اتفاقاتی افتاد. در اینجور روزنامههای مناسبتی معمولا چند تصویر ثابت وجود داشت. تصویر حضرت امام خمینی(ره) که از پلههای هواپیما پایین میآیند. کاریکاتوری از شاه پهلوی و نقاشیهایی که در آن دختربچهها و پسربچهها در تظاهرات شرکت کرده و دارند شعار میدهند. در دهه 60 چون خبری از اینترنت نبود، بچهها این تصاویر را از روزنامهها جدا میکردند و روی مقوا میچسباندند. اصلا یکی از آفتهای روزنامه دیواریهای آن زمان این بود که بیشتر دانشآموزان اهل «کپی ـ پیست» بودند. مطالب را از روزنامهها و هفتهنامههایی چون کیهان و کیهانبچهها و اطلاعات و گلآقا قیچی میکردند و روی یک مقوا کنار هم میچسباندند. از آنجا که توان اقتصادی دانشآموزان پایین بود و همهشان نمیتوانستند روزنامه و مجله بخرند، همین مطالب هم برایشان تازگی داشت. کاریکاتورهای گلآقا را بارها و بارها تماشا میکردند و لذت میبردند. در روزهای آخر دهه فجر مدیران مدارس از تهیهکنندگان بهترین روزنامه دیواری قدردانی میکردند. آنهایی که خلاق بودند سراغ دوستانشان میرفتند و میخواستند هر کدام یک لطیفه تعریف کنند. لطیفهها را گردآوری میکردند و در ستونی مخصوص مینوشتند. جدول کلمات متقاطع هم در بیشتر روزنامههای دیواری دیده میشد. زیر جدول مینوشتند هر کس موفق به حل جدول شد جایزهاش را از فلان دانشآموز در فلان کلاس دریافت کند. جایزه در مدارس دخترانه گل سر و جوراب بود و در مدارس پسرانه چیزی در حد یک توپ پلاستیکی!
روزنامههایی که از قانون مطبوعات پیروی نمیکردند
گروه دوم روزنامههای دیواری آنهایی بود که به صورت غیرمناسبتی تولید میشد. مشکل اصلی این روزنامهها این بود که مطالبشان انسجامی نداشت و بچهها در آن از هر دری سخنی میگفتند. سرمقاله، کاریکاتور، خبر، گزارش، چیستان و لطیفه از جمله بخشهای ثابت روزنامه دیواری بود. فردی که خطش از همه بهتر بود مسئولیت نوشتن مطالب را به عهده میگرفت. معمولا تیترها را با قلم و مرکب و خط نستعلیق مینوشتند تا روزنامه جذابیت ظاهری بیشتری داشته باشد. دانشآموزی که بلد بود نقاشیهای زیبایی بکشد مسئول صفحهآرایی میشد و در لابهلای نوشتهها گل و بلبل میکشید. در این بخش دانشآموزان از ابتکار خودشان استفاده میکردند و گاه طرحهای خلاقانهای میزدند. مثلا بخشی به عنوان «سرگرمی» در نظر میگرفتند و نقاشی مردی را میکشیدند که دارد سرش را روی بخاری گرم میکند! گاهی هم خلاقیت با چاشنی جسارت ترکیب میشد و کار دست دانشآموزان میداد. بچههایی که افکار آرمانی داشتند در اخبار و مقالاتشان مشکلات مدرسه و معلمان را زیر تیغ نقد میبردند و از آقا یا خانم مدیر میخواستند چارهای بیندیشد. روزنامههای دیواری از قانون مطبوعات پیروی نمیکردند؛ بنابراین مدیر مدرسه حق داشت که محتوای این روزنامه را قبل از انتشار (نمایش روی دیوار) بخواند و هر جایش را که خواست حذف و اصلاح کند. مدیرانی که انتقادپذیر بودند اجازه میدادند مشکلات مدرسه در روزنامه دیواری منعکس بشود؛ ولی گاه مدیران از تکنیک «توقیف» استفاده میکردند و بچهها مجبور بودند یک مقوای دیگر بخرند و کار را از نو شروع کنند.
آموزش کار گروهی در زنگ تفریح و ورزش
روزنامه دیواری هیچ خاصیتی که نداشت، حداقل امتیازش این بود که سر دانشآموزان تهیهکنندهاش را گرم میکرد. سه چهار دانشآموز دور هم جمع میشدند و یاد میگرفتند چطور یک کار گروهی را به سرانجام برسانند. این افراد همیشه کنار هم بودند و درباره ایدههای جدیدشان حرف میزدند. زنگ تفریح و زنگ ورزش روزنامه را به مدرسه میآوردند و بخشی از کار را همان جا انجام میدادند. گاهی هم کلاس درس را با اجازه معلم میپیچاندند و کارهای عقب مانده روزنامه دیواریشان را تکمیل میکردند. آنهایی که خلاقیت بیشتری داشتتند قطع مقوا را هم تغییر میدادند. مثلا وقتی موضوع روزنامه دیواری ورزشی بود مقوای دایرهای شکلی طراحی میکردند و روی پسزمینهاش طرح توپ فوتبال میزدند. بسیاری از افرادی که این روزها در تحریریه روزنامههای بزرگ کشور مشغول کار هستند همانهایی هستند که دیروز ایدههای خامشان را روی روزنامههای دیواری اجرا میکردند.
احسان رحیمزاده
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: