کیهان:انتظار انتقام حزبالله برای اسرائیل کشندهتر از خود انتقام است
روزنامه کیهان نوشت: نویسنده و روزنامهنگار سرشناس عرب تاکید کرد، ترسی که اکنون به دلیل انتظار در دل صهیونیستها افتاده است، بسیار دردناکتر از خود انتقام است.«عبدالباری عطوان» در روزنامه رایالیوم درباره پاسخ حزبالله لبنان به رژیم صهیونیستی نوشت: انتقام حزبالله حتمی است و اسرائیل هزینه سنگینی را خواهد پرداخت؛ پاسخ حزبالله تکاندهنده و بزرگ و سریعتر از آن چیزی بود که بسیاری تصور میکنند.
سیدحسن نصرالله رهبر مقاومت لبنان یک سال قبل وعده داد که جبهه جولان را میگشاید و فکر نمیکنیم که این تیم از فرماندهان ارشد لبنانی و ایرانی برای تفریح در آنجا بودند؛ بلکه آنان در حال آمادهسازی این جبهه به عنوان نقطهای برای عملیات بودند، مانند آنچه که در جنوب لبنان و غزه روی داد؛ شاید شاهد آن باشیم که این جبهه تقریبا فراموش شده شعلهور شود؛ آن هم به صورتی که حتی به ذهن اسرائیلیها و همپیمانان آن نخواهد رسید
عطوان ادامه میدهد: اسرائیل از هر زمان دیگری نگرانتر است، زیرا زمان و نوع سلاح مورد استفاده در پاسخ به این جنایت را نمیداند؟ آیا از جنوب لبنان صورت میگیرد و یا از بلندیهای اشغالی جولان و یا خارج از فلسطین؟ و این عملیات چگونه صورت خواهد گرفت، با موشکها یا پهپادهای «ایوب» و یا بمبهای کاشته شده در مرزهای شبعا و یا تونلهای سری مرزی مانند آن کاری که نیروهای مقاومت غزه انجام دادند؟
رایالیوم خاطرنشان کرد: ترسی که اکنون به دلیل انتظار در دل اسرائیل افتاده است، بسیار دردناکتر از خود انتقام است؛ هنگامی که ژنرال محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه میگوید اسرائیل باید منتظر صاعقهای ویرانگر باشد و سپاه به حمایت گسترده از مبارزان و مجاهدان در منطقه تا پاک شدن جرثومه فساد از جغرافیای سیاسی منطقه ادامه میدهد، اسرائیل حق دارد که در ترس و نگرانی باشد.
اظهارات یک مسئول اسرائیلی که گفته بود «ما قصد ترور ژنرال اللهدادی را نداشتیم و فکر میکردیم که سرنشینان دو خودرو گروهی از مبارزان عادی حزبالله هستند» بیانگر این مسئله است که این رژیم از دست زدن به این جنایت پشیمان شده است.
به گزارش العالم، عطوان نوشت: انتظار برای اجرای حکم اعدام از خود اعدام ترسناکتر است؛ ایستادن در برابر چوبه دار، به ویژه آنکه این انتظار طولانی شود. فرد مجرم نمیداند که چه زمانی او را برای ایستادن در برابر دار بیدار میکنند. این همان وضعیتی است که اسرائیل در آن قرار گرفته است. همانطور که گفتم، مشکل از نظر اسرائیلیها این است که احتمالات برای نحوه انتقام گرفتن زیاد است؛ اما بارزترین آنها احتمال وجود تونلهای سری زیر مرزهای لبنان است. من دو سال قبل از موزه مقاومت و جنگ سال 2006 در ملیتا در جنوب لبنان دیدن کردم و نمونهای از این تونلهای مقاومت را دیدم. همچنین مقبره تانکهای مرکاوا را که افتخار صنایع نظامی اسرائیل است، مشاهده کردم.
وی خاطرنشان کرد: در جریان تجاوز اخیر اسرائیل به غزه این تونلهای مقاومت را به یاد آوردم؛ هنگامی که مردان قسام شاخه نظامی جنبش حماس از زیر زمین و وسط یک پایگاه نظامی اسرائیلی خارج شدند و همه کسانی را که در آن بودند از پا درآورده و کل عملیات را تصویربرداری کردند و پس از غنیمت گرفتن سلاحها، سالم به پایگاههایشان بازگشتند.رایالیوم در پایان نوشت: اگر این دستاورد شاگردان بود، پس دستاورد اساتیدی که به مردان حماس ساختن این تونلها را آموختهاند چه خواهد بود؟ اسرائیل روزهای دشوار و پرخطری را در پیش رو دارد، سران این رژیم ابتکار عمل را در دست ندارند. اکنون کسانی که مقابل اسرائیل ایستادهاند، به دنبال شهادت هستند و از آمادگی و سلاح بیشتری برخوردارند.
لوموند: راهپیمایی پاریس نمایش جنایتکاران جنگی بود
کیهان آورده است: چند تن از روشنفکران فرانسوی راهپیمایی سران برخی رژیمهای غربی به حمایت از نشریه شارلی ابدو را راهپیمایی جنایتکاران توصیف کرده و آنان را آتشنشانان آتشافروز خواندند.لودیوین باتینی (مورخ)، امانوئل بوردو (منتقد سینما)، فرانسوا کرسه (مورخ و نویسنده)، سدریک دوران (اقتصاددان)، اریک هازان (ناشر) رازمیگ کوشیان(جامعهشناس)، تییری لابیکا (مورخ)، مروان محمد (جامعه شناس)، اولیویه نوو(مورخ هنر) ویلی پلتیه (جامعهشناس)، اوژنی رنزی (منتقد سینما)، گییوم سیبرتن بلان (فیلسوف)، ژولین تری(مورخ)، رمی تولوز (ناشر) و انزو تراورسو(مورخ) با انتشار یک متن مشترک خاطر نشان کردند: ما بهت و اندوه ناشی از سوء قصد علیه امضای مجله شارلی ابدو را میفهمیم اما در قبال صدور فرمان سوءاستفاده از این قتلها سرگیجه گرفتهایم. ما احساس همدردی میکنیم اما آتشنشانان آتشافروزی این تظاهرات را مصادره کردند که برای اعاده حیثیت خود با استفاده از جنازههای قربانیان، از هیچ وقاحتی فروگذار نیستند. مانوئل والس، فرانسوآ اولاند، نیکولا سارکوزی، بریس هورتفو، ژان - فرانسوا کوپه، آنگلا مرکل، دیوید کامرون، ژان - کلود یونکر، ویکتور اوربان، بنیامین نتانیاهو، آویگدور لیبرمن، نفتالیبنت، فرستادگان اردوغان و... همه صف دورویان فرومایه را تشکیل میدهند.
در این یادداشت که توسط لوموند منتشر شده خاطر نشان گردیده است:این مضحکه زشت مشکل میتواند هزاران کشته غزه را به فراموشی بسپارد، غزهای که آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه اسرائیل حتی در فکر پرتاب بمب اتمی بود هنگامی که نفتالی بنت با بادی در غبغب میگفت که عربها را کشته است؛ یک میلیون قربانی که محاصره اقتصادی در عراق به بار آورده است، از یادها بزداید. کسانی که در صف نخست تظاهرات پاریس دیده شدند، در نقاط دیگری دستور کشت و کشتار مشابهی دادهاند.والس (نخستوزیرفرانسه) با سر دادن فریاد در مورد «آزادی» و «روامداری» اعلام کرد که «همه میتوانند در تظاهرات شرکت کنند». همان فردی که تظاهرات علیه کشتار فلسطینیان را ممنوع کرده و با گاز اشکآور کارکنان اعتصابی راهآهن را پراکنده میکند و دانشآموزان پشتیبان خارجیان اخراجی بدون پروانه اقامت را در هم میکوبد، به ما درس آزادی بیان میدهد.
نویسندگان این بیانیه تصریح میکنند: ما در این اتحاد مقدس (!) شرکت شانتاژ نخواهیم کرد. در گذشته دیدهایم که اینگونه اتحادها چه قصابیهایی میتوانند به بار آورند. فعلا، شانتاژ به ایجاد اتحاد مقدس کمک میکند تا خشم اجتماعی و طغیان علیه سیاست چندین ساله دولتها را خنثی کنند. والس به ما تلقین میکند که «همه ما شارلی هستیم» و «همه ما مامور پلیس هستیم». نه، ما شارلی نیستیم. اگر چه ما از مرگ گرافیستها و روزنامهنگاران شارلی غمگین هستیم، ما نمیتوانیم مشغله ذهنیای را که در این مجله علیه مسلمانان ریشه کرده و آنها را به تروریسم، به «ابلهها»، به مساعدهگیرها تشبیه میکرد، به حساب خود بنویسیم. ما پلیس نیستیم. مرگ سه مامور پلیس رویدادی غمانگیز است. اما، این حادثه ما را به سر دادن سرود نهاد پلیس وانخواهد داشت. کنترلهای بر پایه چهره افراد، دستگیری جمعی خارجیان بدون جواز اقامت، تحقیر روزمره، کتککاری گاهی مرگبار در کلانتریها، استفاده از فلاشبالها که معلول میکند، پرتاب نارنجکهای تهاجمی که میکشد، ما را برای همیشه از این کار منع میکند. در کشوری که ثروتهای بیشرمانه با فقر کمرشکن در هم آمیخته، بیآنکه قادر باشیم به طور جمعی ابراز انزجار کنیم. ما همچنین شمعهایی برای شش بیمسکن (کارتون خواب) که در هفته کریسمس 2014 در فرانسه درگذشتند، روشن خواهیم کرد.
لوموند در یادداشت دیگری خاطر نشان کرد: آیا ما مسئول مرگهای ژانویه جاری هستیم؟ در این صورت، در مورد روشنفکران و روزنامههایی که از مداخله نظامی آمریکا در سال 2003 در عراق که موجب مرگ دهها هزار نفر شد، حمایت کردند، چه بایدگفت؟ آیا بین سیاست کشورهای غربی و رشد گروههای افراطی و متعصب (فناتیک) ارتباطی وجود دارد؟ یک واقعیت ساده را یادآوری کنیم. در سال 2003، هنگام تهاجم آمریکا به عراق، در این کشور خبری از القاعده نبود و این جریان در همه جا در حال عقبنشینی بود؛ القاعده در هیچ کشوری، پایگاه زمینی نداشت. بیست سال پس از آغاز «جنگ علیه تروریسم»، سازمان داعش، سرزمین گستردهای را در عراق و سوریه در دست دارد.
میوه سعدآباد مزه کرد جک استراو طرح حمایتی داد
وزیرخارجه اسبق انگلیس گفت: غرب باید به واسطه توافق هستهای با ایران، دولت روحانی را در مقابل سایر نهادها تقویت کند!در نشست مجلس عوام انگلیس که با حضور «توبیاس الوود» وزیر مشاور دولت انگلیس در امور خاورمیانه برگزار شد، شماری از نمایندگان مجلس عوام دیدگاهها و نقطهنظرات خود را مطرح کردند.جک استراو در این نشست اظهار داشت: ایران با جمعیت 77 میلیون نفری پس از مصر در خاورمیانه بزرگترین کشور است با این تفاوت که این کشور بسیار شکوفاتر از مصر است. این کشور در فهرست تولید ناخالص ملی سازمان ملل در میان کشورهای با درآمد متوسط قرار دارد و از بلغارستان که عضو اتحادیه اروپاست، جلوتر است.به گزارش بولتننیوز جک استراو افزود: برخلاف روابط پیچیده و دشوار با انگلستان، آمریکا و دولتهای غربی، نگاه اول ایران جهت ساختن آیندهای بهتر همواره به غرب معطوف بوده- و نه شرق یا جنوب. اگرچه افراد بسیاری در نظام ایران هستند که وضع کنونی را ترجیح داده، لکن تعداد بیشماری خواهان برقراری روابط عادی با غرب هستند. این نیاز به برقراری رابطه با غرب بود که منجر به پیروزی غیرقابل باور دکتر روحانی در انتخابات سال 1392 شد. همچنین در کابینه کنونی ایران تعداد افرادی که از دانشگاههای آمریکایی درجه دکترا دارند، از کابینه آمریکا بیشتر است.
وزیرخارجه اسبق انگلیس میافزاید: درباره مذاکرات جاری میان ایران و گروه 5+1 خبر خوب این است که هر دو طرف به هم اعتماد دارند(!) اما این نکته نیز سری نیست که دولت ایران نمیتواند توافق کند مگر آنکه آن توافق شامل ادامه غنیسازی برای اهداف صلحآمیز باشد و ابعاد برنامه به قدری محدود نشود که ایران مجبور به کنار گذاشتن بخش قابل توجه دانشمندان خود باشد.استراو گفت: هر چقدر بیشتر بتوانیم توافق بکنیم - البته با مفاد قابل پذیرش- دولت ایران قویتر خواهد شد و ما نیز بهتر خواهیم توانست به راهحلی برای سایر موارد شامل حقوقبشر دست یابیم. عکس این امر نیز صادق است.
وی گفت: اگر توافقی منعقد نشده و مذاکرات به دلیل خطوط قرمزی که برخی یا همه ترسیم کردهاند به شکست انجامد، با گذر زمان اجماع نیز از بین خواهد رفت. ابتدا چین و سپس روسیه کنار خواهند کشید و بعد از آن احتمالا ارزیابی مجددی درباره خطمشی در اتحادیه اروپا انجام خواهد گرفت که تحریمهای آمریکا علیه ایران تاثیر بیشتری در خارج از این کشور بر بانکها و نهادهای تجاری اروپا دارد.
استراو آنگاه تأکید میکند: یکی از مشکلات غرب در ایران این است که قوهقضائیه انتخابی نیست. با انجام توافق هستهای میتوان دولت را در برابر دیگر نهادها تقویت کرد و سپس به مسئله حقوقبشر پرداخت. تنها راه برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، تقویت نیروهای خیر و تضعیف مخالفان تغییر و حفظ وضع موجود است. با این حال، عدم توافق با ایران عکس این وضعیت را به وجود میآورد.وی میگوید: با توجه به حقایق عینی در این منطقه که در حال وقوع هستند نقش ایران در حال گسترش است و این به معنای آن است که باید با ایران کار کرد و نه اینکه در مقابل آن قرار گرفت.یادآور میشود استراو از سال 2002 تا 2006 وزیر خارجه انگلیس بود و در شروع مذاکرات هستهای حضور داشت. وی پس از توافق سعدآباد گفته بود ما میوه جنگ عراق را در مذاکرات سعدآباد چیدیم!
پنجه بکس بازی مدعیان روشنفکری در فضای مجازی
کیهان نوشت: شدت لمپنیزم و بیسوادی مدعیان روشنفکری در فضای مجازی صدای روزنامه زنجیرهای را درآورد.
روزنامه اعتماد نوشت: شاهد آن هستیم که از پیوند نامقدسی که میان اینترنت، شبکههای اجتماعی و پدیده کامنتگذاری در رسانههای الکترونیک به وجود آمده، نسل جدیدی از جاهلها ظاهر شدهاند که نوعی از جاهلیسم روشنفکرانه و گاه عقیدتی را باب کردهاند که قهرمانان خودش را نیز دارد؛ کسانی که در جمع روشنفکران شهرت بدان دارند که «صراحت لهجه» دارند و «مستقیم هدف را نشانه میگیرند»؛ «فرانکفورتیهای میدان اعدام و ساکن فرشته». این جاهلهای نوین، اغلب جوان هستند و اطلاعات اندکی به صورت شفاهی از جلسات روشنفکرانه جمعآوری میکنند و در کامنتهای رسانهای به صورت گستردهای با اظهارنظرهای کوتاه اما «کوبنده» و «شهامتآمیز» به نویسندگان و کسانی که از آنها نظری نخواستهاند، تحمیل میکنند. آنها در شهامت و تبحری که در استفاده از کلمات به مثابه «چاقو» و «پنجهبکس» دارند و سپس در بیتوجهی و ندادن کوچکترین اهمیتی به آینده خود، بدین معنا که کمترین تصوری از آن ندارند که روزی به موقعیتی برسند که ناچار باشند پاسخی در برابر این جاهلبازیهای دوران جوانی بدهند، بینظیرند.
ناصر فکوهی در این مقاله ادامه میدهد: بهترین نمونهها وبلاگهای جاهلهای «ملیگرا» یا «شوینیستهای قومی» هستند. جاهلها خیالشان آسوده است. اینکه مطمئن هستند رفتار آنها به دو واکنش بیشتر نمیتواند منجر شود که هر دو به نفعشان است. یا طرف مقابل که معمولا آدم معروفی است یا دستکم بیآبرو نیست، شکایتی نمیکند اما هر بار کسی اسم او را جستوجو کند، اسم آن جاهلها هم، از گوگل درمیآید و دوم اینکه، اگر شکایتی هم از آنها بشود، به شهرتی غیرمنتظره و آرمانی دست مییابند. احضار به دادگاه برای آنها آرزویی اتوپیایی است. در این شرایط است که جاهل بازی در محیط روشنفکرانه از نوع رسانهای و به ویژه اینترنتی آن، بدل به قاعده و اصلی میشود که راههای سریع به شهرت رسیدن را فراهم میکند.
آنچه در مقاله این روزنامه زنجیرهای مسکوت مانده، جاهلمسلکی و منطقستیزی طیف گستردهای از همکاران نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی در 15-20 سال گذشته است به نحوی که برخی از آنها با رفتارهای رادیکال و جلب توجه، مقدمات معروفیت و سپس پناهندگی به آمریکا و انگلیس و برخی کشورهای اروپا و همکاری با رسانههای غربی را فراهم کردند.
ایران: پیشنهادی برای تعیین هویت سیدجمال
روزنامه ایران نوشت: فرماندار اسدآباد برای رفع اختلاف بین ایران و افغانستان بر سر هویت سید جمالالدین اسدآبادی گفته است: تنها راه پایان اختلاف اثبات اصالت وی با انجام آزمایش دی.ان.ای از بقایای جسد سیدجمال و اقوامی است که در اسدآباد ساکن هستند.به گزارش ایرنا، «مسعود بکائی» در ستاد هماهنگی برگزاری همایش سیدجمالالدین اسدآبادی، افزود: متأسفانه سال گذشته سیدجمالالدین اسدآبادی به عنوان میراث افغان در یونسکو به ثبت رسید.
انتقاد ده نمکی از حمله به تابلو «نوفل لوشاتو»
ایران آورده است: مسعود ده نمکی با انتشار عکسی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام با انتقاد از حاشیههای تجمع اعتراضی مقابل سفارت فرانسه در تهران نوشت: «شرف المکان بالمکین شرافت مکانها به انسانهایی است که در آنجا زیستهاند، شرافت نوفل لوشاتو به خاطر امام و تاریخ انقلاب بود نه فرانسه بودن.» عکس یاد شده یکی از معترضان را نشان میدهد که میخواهد تابلوی نوفل لوشاتو را از خیابانی به همین نام در تهران بکند.
دروغ آشکار علیه روزنامه ایران
ایران نوشت: روزنامه کیهان مدعی شده که روزنامه ایران خبر «تجمع اعتراضآمیز مردم و دانشجویان مقابل سفارت فرانسه» را سانسور کرده است. به گزارش ایران، این روزنامه که در غالب خبرهای ویژه خود روزنامه ایران را در کنار روزنامههای اصلاحطلب قرار داده و «زنجیره ای» میخواند در شماره دیروز خود مدعی شده است: در حالی که روز دوشنبه تجمع باشکوهی مقابل سفارت فرانسه در حمایت از ساحت پیامبر اعظم(ص) و اعتراض به جانبداری دولت فرانسه از توهینکنندگان برگزار شده بود، روزنامههای آرمان، ایران، شرق، آفتاب یزد و... حاضر نشدند این اقدام غیرتآمیز برای عرض ادب به ساحت پیامبر(ص) را در صفحه اول خود پوشش داده و عکس یا کوچکترین تیتری منتشر کنند.
این در حالی است که روزنامه ایران در سومین صفحه از نسخه روز سهشنبه خود گزارشی در این باره منتشر کرده بود. روزنامه کیهان همچنین مدعی شده که این طیف از نشریات پیش از این نیز در رویداد عظیم راهپیمایی 20 میلیونی اربعین به سانسور این اتفاق دشمنشکن پرداختند. این در حالی است که روزنامه ایران در شماره 23 آذرماه خود علاوه بر تیتری که از این راهپیمایی عظیم در صفحه نخست خود با عنوان «شور اربعین از تهران تا کربلا» منتشر کرد، در چهار صفحه داخلی روزنامه نیز به این موضوع پرداخت.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد