در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
پسر ارشد کسایی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: موسیقی ایران در تاریخ 25 خرداد ماه سال 91 بود که کسایی را از دست داد مردی که از همان زمان آغارین در خلق آثار و پیاده کردن آنها در تمام دستگاههای نی پرداخت و همکاریهای پر ثمرهاش با اشخاص به نامی چون: ادیب خوانساری، علی تحویدی، جلیل شهناز، تاج اصفهانی و... نی را رسما در کنار سازهای دیگر قرار داد.
جواد کسایی از آغارین همکاری موسیقایی این استاد را اینگونه بیان کردند: از همان سن کم پدر به اجراهای رادیویی میرفتند و آن زمان تازه رادیو "ایران" تاسیس شده بود و درست چند سال بعد از چندین اجرا در رادیو پدربزرگ برای ایشان یک دستگاه ریل گراندیک خریده و پدر کارها را ضبط کرده و برای رادیو میفرستادند، درست چند سال بعد با افتتاح رادیو ارتش اولین بار ایشان نی را وارد ارکستر میکنند.
او ادامه داد: از همان ابتدا پدر تنها اصرار و دغدغهای که داشتند حفظ اصالت موسیقی سنتی بود و این مسئله را بارها و بارها در مصاحبههاییشان بیان کرده بودند البته ایشان به خلاقیت و و بدعتگذاریها احترام میگذاشتند و آنرا لازمه هر هنری میدانستند اما متاسفانه موسیقی ما برعکس موسیقی کشورهایی مثل هند، ترکیه و یا اعراب که امروه جهانی شدند در همان دههها 40 به خاطر ترکیب با سیاست از آن شکل اصلی خارج شده و به زمان قاجار بازگشت که خود همین مساله بیشترین ضربه را به موسیقیدانها وارد کرد.
کسایی افزود: سه آلبوم در این سالها از پدر منتشر شدند که "پس از سکوت"، "گفتگوی نی و عود" و "گفتگوی نی و تار" بودند و مسئلهای که خیلی ذهن ما را به خود مشغول کرده بود این بود که در این سالها نتوانستیم یک ردیف درست و با کیفیت را منتشر کنیم اما با وجود اصرارهای فراوان دوست داران ایشان بالاخره سال 85 توانستیم ردیف سه تار و آواز پدر را ضبط و سال بعد یعنی 86 آنرا منتشر نماییم.
پسر ارشد کسایی در بخش دیگر صحبتهایش به دوری و سکوت استاد اشاره کرد و گفت: بعد از ازدواج و تشکیل خانواده پدر تمام فعالیت خود را معطوف به رادیو کرده و سرپرستی ارکستر اصفهان را برعهده میگیرند اما درست چند سال بعد به خاطر بی اهمیت جلوه داده موسیقی هنری پدر از این محیطها فاصله گرفته و دقیقا از از مهرماه سال 58 که در دو برنامه با تار آقای شهناز و تمبک جهانگیر ملک و آواز شجریان شرکت میکنند دیگر موسیقی را کنار گذاشته و از آن تاریخ به بعد در سکوت به سر میبرد تا اینکه در سال 78 بالاخره توانستیم ایشان را راضی کنیم و یک سری کارها که نتیجه آن آلبوم " پس از سکوت " را ضبط و منتشر کنیم.
او ادامه داد: پدر در سن 71 سالگی این آلبوم را ضبط میکنند. این نکته را هم باید گفت که نوازندههای سازهای بادی و به خصوص نی که غیر از نفس با فیزیک دندان و دهان و لثه سر و کار دارد و نی که کلید و پردهبندی مشخصی ندارد، معمولا نوازندگان این ساز در سن 50 و یا 60 سالگی، فعالیتشان به شدت کم میشود. من نباید بگویم اما چون همه میدانند میگویم که استاد علاوه بر نبوغ ذاتی و استثنایی، فیزیک بدنی خوبی هم داشتند. چون هیچ هنرمندی را شما سراغ ندارید که ورزشکار باشد و آن هم ورزش را از جوانی به طور جدی پی گرفته باشد. این مطلب را من جایی عنوان نکردم و شاید برای اولین بار باشد که عنوان میکنم؛ ایشان اولین کاپیتان تیم سپاهان در دهه 20 بودند. ایشان در زمینه فوتبال به صورت حرفهای، در شنا و همینطور در زمینه ورزش باستانی هم فعالیت میکردند. حتی در کهنسالی کمتر کسی بود که بتواند پینگ پونگ را از ایشان ببرد.
یکی دیگر از مسائلی که به شدت زمزمه میشد این بود که استاد کسایی در رفاه کامل مالی به سر میبرد و پسر ایشان ضمن تکذیب این داستان گفت: اتفاقا برخلاف این صحبتها پدر از سال 60 دچار یک بحران مالی میشوند و این خانهای هم که میبینید از پدربزرگ بنده به پدر رسیده و ما تا این لحظه که با شما صحبت میکنیم خیلی برای حفظ آن تلاش کردیم چرا که نیمی از آن در طرح تغریض قرار گرفته و اگر چنین اتفاقی رخ بدهد نه تنها برای ما بلکه برای تاریخ موسیقی ایران یک فاجعه محسوب شده چون تک تک دیوارهای این خانه ساز کسایی را شنیده و با آن خاطره دارند از طرف دیگر مسئولان نسبت به این مسئله بی توجه هستند و تنها دغدغه شان تخریب آن است.
وی اضافه کرد: از دیگر اتفاقات مهم در زندگی پدر آشنایی او با مرحوم ابوالحسن خان صبا بود و به قول خودشان با حضور در محضر استاد صبا دریچه دیگری از موسیقی به رویش باز شده بود و اعتقاد داشت که از مرحوم صبا درسهای زیادی گرفته و این مسئله تنها به پدر ختم نمیشود چرا که خود صبا نیز بارها اعلام کرده بود که این جوان ظرافتهایی از کار من دریافته که هیچ یک از شاگردان من تا به امروز درک نکردهاند و همسر مرحوم صبا نیز در دفتر خاطراتش با تاکید روی این مسئله گفته بودند زمانی که زنده یاد صبا ساز کسایی را از رادیو میشندید سرشان را روی دیوار تکیه داده و اشک میریختند، پدرم از همان ابتدا با جلیل شهناز بزرگ و با مکاتب موسیقی آشنا شده بودند و اعتقاد داشتند که صبا درسهای زیادی به من آموخت اما بیشترین گوشه و نغمههای موسیقی را از علی شهناز آموختم.
در پایان خلیل کسایی دیگر فرزند کسایی گفت: پدر اعتقاد زیادی به این داشتند که یک نوازنده خوب باید توانایی این را داشته باشد که بتواند شنونده را با سازش همراه کند و تنها استفاده از سرعت بالا یا تکنیکها ملاک یک نوازنده خوب به شمار نرفته و همین مسئله باعث بروز اختلاف نظر با سنتگرایان این عرصه شده بود، از سوی دیگر پدر اعتقاد داشت هر نوازندهای نمیتواند به تنهایی ساز را فرا بگیرد و باید حتما استادی پشت هر نوازندهای قرار گرفته باشد.
جواد کسایی هم با تایید صحبتهای برادرش افزود: یک جمله جالبی که پدر درباره افرادی که استاد نداشتند به کار می برد این بود که "من حاضر نیستم استاد استاد ندیده را به شاگردی قبول کنم" و روی این مسئله پافشاری زیادی داشتند و خودشان نیز از همان ابتدای کار با اساتید بزرگی مثل تاج اصفهانی یا ادیب خوانساری کار کرده بودند.(هنرآنلاین)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم