
البته و به طور طبیعی شمارشان در اقشار مرفه جامعه بیشتر است، اما اینکه این پدیده را مختص پولدارها بدانیم، شاید زیاد صحیح نباشد. چراکه این روزها برند بازی یعنی استفاده از هر چیزی که بالاخره نام و نشانی ازآن سوی آبها داشته باشد، در کنار اسامی عجیب و غریبش که شاید خیلی معنی و مفهوم و فلسفه وجودیاش را هم ندانیم، اما همین قدر کافی است که نام و نشانی به زبانهای دیگر یا علائم روی کفش، لباس، کیف، کاپشن، ساعت و هر آنچه مصرف میکنیم، باشد تا از استفاده از آن خشنود باشیم و به دیگران فخر بفروشیم. اینچنین است که این روزها برند بازی بخش مهمی از شخصیت و جایگاه اجتماعی و کلاس ما را مشخص میکند. هر چه برندبازتر و هر چه برنددارتر، بهتر و باکلاستر. حالا اگر کسی اصولا اهل این حرفها نبوده یا در خرید وسایلش توجهی به فلان برند نداشته باشد در نگاه بسیاری از ما کلاسش در معرض خدشه قرار گرفته است! به این ترتیب برند جزئی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی این روزهای ما شده است.
البته اگر برندخری درحد نرمال و متعارف و به قصد خرید کالای با کیفیت که البته در بسیاری برندهای اصل وجود دارد، باشد معیاری قابل قبول است. اما وقتی برندبازی و میزان استفاده از برندها به معیاری برای شخصیتسازی در افراد تبدیل شده و ویژگی خوب یابد و بودن افراد را تعیین کند، احتمالا باید از آن به عنوان یک آسیب اجتماعی نام برد.
تصور کنید یکی از معیارهای اصلی ما در قضاوت نسبت به یک فرد، میزان استفاده وی از یک یا چند برند باشد. به این ترتیب شما خواسته یا ناخواسته نخستین تصوری از شخص خواهید داشت که شاید با شخصیت و منش اصلی او فرسنگها فاصله داشته باشد. وقتی معیار انتخاب افراد، داشتن گوشی اپل یا مارک فلان ساعت، لباس و ادکلن باشد و جایی که فخرفروشی به خاطر نوع برند، معیار ارزشگذاری آدمها باشد باید نگران بود. برندبازی همچنین به شکاف طبقاتی دامن میزند و باعث ازهمگسیختگی اجتماعی و رواج خشونت است.
به خاطر دارید همین چند ماه پیش راه افتادن یک صفحه در برخی شبکههای اجتماعی با موضوع بچه پولدارها چه واکنشهای منفی را در دیگر اقشار برانگیخت؟ چراکه گردانندگان صفحه نوع و برند لباس، ساعت، عینک، ماشین و دیگر کالاهای مصرفیشان را به گونهای به نمایش گذاشته بودند که ممکن بود حس حسادت یا حتی تحقیر گروهی دیگر را برانگیزد و این امر برای نظم یکپارچگی اجتماعی سمی مهلک است.
این امر بیشتر نسل جوان را تحتتاثیر قرار میدهد. آنجا که یک نوجوان یا جوان درخواست خرید لباس یا گوشی تلفنهمراه یا ساعت میلیونی از خانوادهاش دارد و اگر این تقاضا به هر دلیل از جمله نبود امکانات مالی برآورده نشود، خود منشأ ناهنجاریهایی است که امروز نمونههای متنوعی از آن در جامعه قابل مشاهده است.
در این میان اگر جوانی یا هر شخص دیگری از قشر متوسط یا پایین به لحاظ مالی، برای شبیهشدن به اقشار مرفه، با برندهایی تقلبی خودرا بیاراید و بعد مورد تمسخر قرار گیرد، مصداق از چاله به چاه افتادن و یک مشکل اجتماعی است که اثرات بدتری از نفس عدم دسترسی شخص به برندهای مصرفی به دنبال خواهد داشت.
سید علی دوستی موسوی / گروه اقتصاد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان