روزنامه خندان

دولت هم سیستم بست

روزنامه خندان

تیمی برای خنده و شادی

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۵۹۸۹۴
تیمی برای خنده و شادی

کیهان: زورو (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: آقای زیباکلام در نامه‌ای به سفارت سوئد پیشنهاد کرده است که جایزه صلح نوبل را به آقای علی مطهری بدهند!

گفت: بدجوری به علی مطهری اهانت کرده چون جایزه صلح نوبل از بدنام‌ترین جایزه‌هاست و تاکنون به افرادی نظیر شیمون پرز، اسحاق رابین، مناخیم بگین، انورسادات و... داده شده است.
گفتم: از این گذشته اعطای جایزه صلح نوبل را کشور «نروژ» برعهده دارد و نه «سوئد»، ضمن آن که پارلمان نروژ این جایزه را می‌دهد و نه وزارت خارجه و دولت آن کشور!

گفت: آقای زیباکلام با این همه هوش و سواد و دانش سیاسی باید مواظب باشد که مراکز بزرگ آکادمیک دنیا ایشان را ندزدند... تازه این آقا استاد علوم سیاسی هم هست!
گفتم: چه عرض کنم؟! از یارو پرسیدند اسب سفید رستم چه رنگی بود و مال کی بود؟! یارو مدتی فکر کرد و گفت؛ آهان! فهمیدم؛ سیاه بود و مال زورو بود!

سیاست روز: تیمی برای خنده و شادی

سخنگوی وزارت ورزش: در سال چیزی حدود ۵۰۰ میلیارد تومان برای فوتبال هزینه می‌شود، حتی اگر فساد شامل حال کل این مبلغ هم شود، باز هم به اختلاس ۳ هزار میلیاردی نخواهد رسید. برای من جای سوال است که چرا باز هم می‌گویید که فوتبال فاسد است.
ما از این انشا نتیجه می‌گیریم که:
الف) اختلاس زیر سه هزار میلیارد تومان، اختلاس نیست. بچه‌بازی است.
ب) اختلاس زیر سه هزار میلیارد تومان را جلو بچه بگذاری، قهر می‌کند.
ج) اختلاس زیر سه هزار میلیارد تومانی «بچه اختلاس» است و تا این رقم به سه هزار میلیارد تومان نرسد دل آقایان به درد نمی‌آید.
د) هر سه گزینه فوق صحیح است.

معاون اسبق سازمان تربیت بدنی: وقتی ما در مقدماتی ۹۸ مقابل قطر اخلاق را هم باختیم و نتیجه آن این شد که امروز شاگرد، استاد را به زندان می‌اندازد.
با توجه به استدلال فوق کدام یک از گزینه‌های زیر صحیح است؟
الف) وقتی قیمت نان بالا می‌رود معلوم است که در فرانسه خبرنگاران را به رگبار می‌بندند.
ب) وقتی دمای هوا در اردبیل به زیر صفر می‌رسد قطعا روابط دولت‌های کره شمالی و کره جنوبی تیره‌تر می‌شود.
ج) وقتی جایزه نوبل را به یک دختر هندی می‌دهند مشخص است که در مجلس، چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد.
د) از وقتی شقایق‌های کوهی در دامنه آلپ روییدند نباید شک کرد که‌... بگذریم.

سرمربی تیم‌ملی امید: همیشه دوست دارم که خنده را بر لبان مردم ببینم. خوشحالم که در تیمی عضویت داشتم که باعث خنده و شادی مردم شد.
منظور از «خنده و شادی» در عبارت فوق کدام یک از گزینه‌های زیر است؟
الف) گل «علی‌اکبر استاد‌اسدی» به «احمدرضا عابدزاده» که در این حادثه هجده نفر از خنده مردند و یکصد و هفتاد نفر هم به شدت مصدوم شدند.
ب) وقتی «ابراهیم تهامی» از جمع یازده بازیکن حریف، پانزده نفرشان را دریبل زد، هفتاد تن از شهروندان عزیز از شدت خنده جان به جان‌آفرین تسلیم کردند و روده یازده تن دیگر از چند قسمت پاره شد.
ج) وقتی «علی پروین» اعلام کرد که تیم هفتاد درصد آماده است و انشاالله چهل درصد دیگر هم آماده می‌شود که به آمادگی صد درصد برسد، پنجاه هموطن آنقدر خندیدند که خفه شدند و سیصد تن دیگر به بخش سوانح سوختگی منتقل شدند که حال بیست و پنج نفر آنان وخیم است.
د) وقتی «َشیث رضایی» حماسه آفرید و همه او را با انگشت به یکدیگر نشان دادند و دیگر کسی وارد معقولات نشد!

آرمان: چشمک بزن پرداخت کن

آیا تا به حال برای دریافت وام به یکی از بانک‌های کثیرالانتشار مراجعه کرده‌اید؟ آیا کلا وام دوست دارید؟ آیا از اندام خود ناراضی هستید؟(قبول دارم این یکی ربطی نداشت، اما زندگی طنزنویس‌ها هم خرج دارد!) آیا دوست دارید جز بدهکاران بانکی باشید اما بدهکاران بانکی دوست ندارند شما جز آنها باشید؟! آیا سوالات زیادی در مورد عدم تعلق وام به شما در ذهن تان وجود دارد؟ پس گفت‌وگو بنده با رئیس یکی از بانک‌ها را حتما بخوانید.
مصاحبه با یک رئیس بانک
من: می‌فرمودید!
رئیس: آره جونم برات بگه که من بودم حاجی پونصد... چی رو می‌فرمودم؟ سوال نپرسیدی که!
من: خب اجازه بدید از وام ازدواج شروع کنیم.
رئیس: به نام خدا توصیه می‌کنم افرادی که پدرشان در قید حیات هستند سربازی نرفته‌اند، دانشجو هم نیستند و بالای ۲۰ سال سن دارند جهت دریافت وام ازدواج به بانک مراجعه نکنند. اعتماد به نفس آدمی‌که با این شرایط اصرار هم داره زن بگیره رو اگه سنجاب داشت تا حالا سلطان جنگل شده بود.
من: مگه میشه یه نفر قبل از بیست سالگی هم دانشجو باشه هم سربازی رفته باشه؟!
رئیس: این مشکل منه؟! شما خودت به همچین آدم آس و پاسی دختر می‌دادی؟!
من: نخیر! شرایط وام مسکن را می‌فرمایید؟!
رئیس: نه، حس‌اش نیست، یه شرایطی داره که خودمم نمی‌دونم چیه فقط می‌دونم که کلا تعلق نمی‌گیره برو بعدی.
من: وام قرض الحسنه؟!
رئیس: خوبه سلام داره خدمت تون.
من: جعاله؟
رئیس: خودتی،بی ادب بی نزاکت فحاش!
من: سپرده کوتاه مدت؟
رئیس: ببین یادت باشه خودت سر شوخی رو باز کردی‌ها.
من: وام سپرده بلند مدت؟
رئیس: این یکی همه رقمه موجوده، مثلا شما با پنج میلیون تومان اینجا حساب سپرده باز می‌کنید و اعتماد شما هم که سرمایه ماست، سرمایه شما هم که سرمایه اونهاست، سرمایه ما و شما و اونها هم که اساسا نداریم...
من: چرا انقدر حرف رو می‌پیچونی؟ آخرش چی میشه؟!
رئیس: بعد از پنج سال، پنج میلیون تومن بهتون وام می‌دیم و اون پنج میلیون تومن خودتونم به عنوان ضمانت نگه‌می‌داریم برو حالشو ببر!
من: خیلی زحمت می‌کشید، دست شما درد نکنه، اینکه همون پول خودمونه.
رئیس: نه پس، توقع داری پول ما باشه ؟ نون بازوت رو بخور.
من: کلا بانک شما چه خدماتی رو ارائه میده؟
رئیس: پرداخت الکترونیکی، پرداخت اینترنتی،پرداخت تلفنی، طرح آپ کن پرداخت کن، طرح چشمک بزن پرداخت کن، طرح حالشو ببر پرداخت کن، سپرده طلایی واریز کن دریافت نکن.
من: این آخری رو توضیح میدی؟!
رئیس: یعنی اگه تا ۱۰ سال بعد از افتتاح حساب،دور و بر بانک رویت بشی و قصد پس گرفتن سپرده ات رو داشته باشی متصدی چنان با پشت دست میزنه تو دهنت که بری با برف سال آینده بیای پایین!
من: زحمت می‌کشید. حرف پایانی دارید؟!
رئیس: حرف که زیاد داشتم اما الان همکارم از اون پشت اشاره کرد که بانک ما بعد از ۲۰ سال فعالیت درخشان بانکی به دلیل عدم داشتن مجوز تعطیل شده، برو ان‌شاالله خدا روزیت رو جای دیگه بده! بفرما...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها