در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای هر رنگ باید نخ مورد نیاز را پیشبینی میکردی. نخ قرمز برای بدنه ماهی و رنگ آبی برای آبی که داخل تنگ را پر کرده است. اگر نخ قرمز رنگی که داخل سوزن کردهای کم میآمد مجبور بودی از پشت آن را گره بزنی و دوباره از نو شروع کنی. تعداد گرهها مشخص میکرد که تو کوبلندوز قهاری هستی یا نه. بعضیها که تجربه بیشتری داشتند اینقدر با ظرافت گره میزدند که پشت و روی کوبلن را نمیشد از هم تشخیص داد.
کاربرد کوبلن در مراسم خواستگاری
کوبلن دوزی پیر و جوان و کودک و زن و مرد نمیشناخت. همه اقشار در این مراسم هنرمندانه و سرگرمکننده شرکت میکردند. کوبلن وسیلهای مناسب برای همه سنین خانواده بود. در برخی خانهها که وارد میشدی پدر و مادر و دختر در کنار هم کوبلن میدوختند. ماحصل هنرشان را قاب میکردند و میکوبیدند به دیوار. وقتی برای دختران دم بخت خواستگار میآمد مادر سرش را بالا میگرفت و با افتخار میگفت: این کوبلنهایی رو هم که میبینین به دیوار زدیم؛ دختر گلمون زحمتش رو کشیدن!
در واقع وقتی میگفتند عروس خانم از هر انگشتش یک هنر میریزد، هنر ثابت یکی از انگشتان کوبلن دوزی بود و شما باید به دنبال 9 هنر متغیر دیگر میگشتید.
همراه پسران در دوران سربازی
پسرهایی که عازم خدمت سربازی میشدند در اولین روز خدمت دوخت یک کوبلن را شروع و تا پایان دوره تکمیلش میکردند. طوری پیش میرفتند که در آخرین روز خدمت پروژه کوبلن به بهرهبرداری برسد. آنها وقتی کارت پایان خدمت را دریافت میکردند، هم اتمام خدمت را جشن میگرفتند و هم از تماشای کوبلن آماده شده لذت میبردند. معمولا زیر کوبلن اسم خودشان را هم با نخ میدوختند و امضایی هم به یادگار میزدند. چون فاصله نقاط سوراخ شده از یکدیگر زیاد بود معمولا اسامی که در پایین نقش میبست به خطوط میخی شبیه میشد! مثلا وقتی حرف «جیم» را میخواستی بدوزی باید کلی زحمت میکشیدی تا بتوانی نیمدایره پایین را دربیاوری. البته این مشکل فقط به حروف فارسی محدود نمیشد. در مجموع قوسها و کمانها در کوبلن شکل زیبایی پیدا نمیکردند. دایرهها ظرافت دایره را نداشتند و به یک چند ضلعی منتظم شبیه بودند. حتما میدانید که دایره یک چند ضلعی منتظم است که تعداد اضلاعش به سمت نامحدود میل پیدا میکند، اما مشکل کوبلن این بود که تعداد اضلاع خیلی محدود بود و نمیتوانست بیشتر از صدتا و دویست تا باشد. برای همین وقتی به سر یک دختربچه نگاه میکردی میفهمیدی که این سر تقریبا حالتی مربعی دارد. چاره کار این بود که از کوبلن فاصله بگیری و از مسافتی دور تماشایش کنی. این طوری خطوط متقاطع دایره دیده نمیشد و سر دختربچه واقعیتر به نظر میرسید. عکاسها اصطلاحی به نام DPI دارند که تعداد پیکسل موجود عکس در واحد طول را نشان میدهد. اگر بخواهیم به زبان عکاسها صحبت کنیم باید بگوییم کوبلنها DPIبسیار بسیار ضعیفی داشتند و کیفیتشان پایین بود، اما مردم دوران قدیم این طرحهای بیکیفیت را عاشقانه دوست داشتند؛ چون برای به بار آوردنش شبانهروزی زحمت کشیده بودند.
از اسب ترکمن تا پلنگ صورتی
ما بچههای دیروز خاطرات زیادی از کوبلن دوزی داریم. خیلی وقتها سوزن کوبلن توی انگشتمان میرفت و کار به چسب زخم میکشید. گاهی سوزن گم میشد و از ترس اینکه سوزن توی پای کسی برود همه دچار اضطراب میشدند. گردندردهای ناشی از دوخت و دوز را به یاد میآورید؟ برای رنگ گرفتن کردن کوبلن اینقدر انرژی میگذاشتیم که یادمان میرفت چند ساعت است سر و گردن را تکان ندادهایم. با وجود این نگاه کردن به نخهای رنگارنگ حالمان را خوب میکرد. نخها پشت سر هم به صف ایستاده بودند تا هر کدام در جای مخصوص به خودشان بنشینند. کوبلنهای خام را معمولا در خرازیها و مغازههای لوازمالتحریر میفروختند. وقتی وارد مغازه میشدیم با توجه به کوبلنی که نامزد کرده بودیم نخهای مورد نیاز را میخریدیم. معمولا اوایل تابستان و بعد از تعطیلی مدارس بازار خرید و فروش کوبلن داغ میشد. بعضی از کودکان و نوجوانان هنوز کوبلن قبلی را کامل نکردهبودند؛ ولی کفش و کلاه میکردند و همراه مادرشان برای خرید یک طرح جدید راهی بازار میشدند. طرحهای روی کوبلن تنوع زیادی داشتند و به سلیقه اقشار مختلف جامعه پاسخ مثبت میدادند.
روی کوبلنها همه جور طرحی دیده میشد. از دختر ونیزی و گل رز و اسب ترکمن گرفته تا تصاویر ساحل دریا و پلنگ صورتی و تام و جری. این طرحها را در سایزهای کوچک و بزرگ میتوانستی بخری. بچهها سراغ کوبلنهایی میرفتند که اندازه کف دست بود. بزرگترها هم گاه در رقابت چشم و هم چشمی شرکت میکردند و کوبلنهایی میخریدند که چندمتر در چند متر طول و عرض داشت.
احسان رحیمزاده / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد