قاتل زنجیره‌ای زنان را به‌دلیل تنفر از آنها می‌کشت

قتل‌های سریالی دوچرخه‌سوار بهمن‌شیر

فرید بغلانی، قاتل دوچرخه‌سوار آبادان از سال 83 تا 87 زن‌ها را فقط به یک دلیل می‌کشت، زیرا او از زن‌ها بدش می‌آمد. فرید یک کارگر ساده بود. بعد از کار سوار بر دوچرخه در نخلستان‌ها گردش می‌کرد و زنان تنها را شکار می‌کرد. سبک کار او زدن ضربه به سر مقتولان و سر‌به‌نیست کردن جسد آنها دور از محل وقوع قتل بود. نجات معجزه‌آسای یکی از قربانی‌های خوش‌شانس، مهر پایانی بر قتل‌های فرید بود.
کد خبر: ۷۵۷۱۶۴

از سال 83، زنان زیادی گم می‌شدند و جنازه‌شان را چند روز بعد پیدا می‌کردند. بیشتر آنها با زدن ضربه به سر کشته شده بودند. نبود مدرک کافی نتوانست کار قاتل را مختل کند. چهاردهم فروردین 87، آغاز جدی گرفته‌شدن قتل‌های زنجیره‌ای بود. در این روز مردی با مراجعه به اداره آگاهی اعلام کرد که مادر پنجاه ساله‌اش به نام «کامله» از روز قبل که از خانه خارج شده دیگر بازنگشته است. چند روز بعد جسد کامله در یکی از نهر‌های اطراف محل زندگی‌اش پیدا شد. این زن بخت‌برگشته هم در اثر ضربات سختی که به سرش خورده و جمجمه‌اش را له کرده بود، جان خود را از دست داده بود.

در فاصله‌های زمانی کوتاهی از اردیبهشت تا خرداد 87، قتل‌های مشابهی اتفاق افتاد. هنوز اثری از قاتل اصلی پیدا نشده بود تا این‌که بیست‌وششم تیرماه 87، زنی با مراجعه به پلیس اعلام کرد از سوی یک مرد مورد حمله قرار گرفته است. این زن سی‌وسه ساله که فوزیه نام داشت، در شکایتش اعلام کرده بود در منطقه بهمن‌شیر از سوی مردی با چاقو مورد حمله قرار گرفته و مرد بعد از زدن ضربه به او در‌حالی‌که گمان می‌کرد او جان باخته محل را ترک کرده است. فوزیه پس از دیدن تصاویر افراد سابقه‌دار عکسی را نشان داد و ادعا می‌کرد همان فرد ضارب است. عکس متعلق به مردی چهل ساله به نام «فرید بغلانی» بود که پیش از این نیز به‌عنوان مظنون دستگیر شده، اما به‌دلیل نبود شواهد و مدارک کافی آزاد شده بود.

او پس از دستگیری سکوت اختیار کرد و هیچ یک از اتهاماتش را نپذیرفت تا این‌که پس از مواجهه حضوری با فوزیه لب به اعتراف گشود و به زدن ضربه به او اعتراف کرد، اما این تازه آغاز ماجراهایی بود که فرید با دست خودش ساخته بود. هر قدر جلسات بازجویی ادامه پیدا می‌کرد بخش‌های بیشتری از تکه‌های پازل به‌هم‌ریخته قتل‌های سال‌های قبل بهمن‌شیر کنار هم قرار می‌گرفتند و معماهای بسیاری حل می‌شدند.

این قاتل روان‌پریش در اعترافاتش عنوان کرد، 16زن را زمانی‌که پس از کار با دوچرخه در نخلستان‌های اطراف گردش می‌کرده گیر می‌انداخته و با ضربات متعدد به سرشان آنها را به قتل می‌رسانده است. «اولین قتلم را اواخر سال ۸۳، در خرمشهر انجام دادم. زن شصت ساله‌ای به نام «نوریه پورعلی» را هنگامی‌که در نخلستان تنها در حال قدم زدن بود، به قتل رساندم. پس از قتل درحالی‌که بشدت ترسیده بودم، از آنجا گریختم. بعد از این جنایت تا چند روز عذاب وجدان داشتم تا این که برای آرام کردن آتش کینه وجودم، تصمیم به قتل‌های دیگر گرفتم. بنابراین یکم شهریور ۸۴، در حال عبور از نخلستان‌های نزدیک «شط» دختربچه تنهایی را دیدم. همان موقع دختر ده ساله، «ایران دریس» را با ضربه سنگین میله آهنی از پا درآوردم، اما هنگام فرار از آنجا ناگهان متوجه حضور حسین، پسرعموی ده ساله «ایران» شدم. به‌همین‌دلیل شاهد جنایت را نیز به قتل رساندم.»

خدیجه مقدم، لمیعه سواری بیست‌وهشت ساله، فاطمه ناصری دوازده ساله، مریم حدادی یازده ساله، سیده‌عاطفه پورمحمد 9 ساله، ندیمه معارضه چهل ساله، امینه شفیعی چهل‌وپنج ساله، خدیجه رئیسی پنجاه ساله، فاطمه کروشات 9ساله، خدیجه بغلانی دوازده ساله و زنی به نام مهین، قربانیان متعدد این قاتل زنجیره‌ای بودند که در طول چهار سال جان خود را در نخلستان‌های اطراف بهمن‌شیر از دست دادند.

فرید در پایان اعترافاتش گفت: «هیچ‌کدام از طعمه‌هایم را از قبل نمی‌شناختم و آنها را هنگامی‌که در حال کار کردن در نخلستان‌ها، چیدن علف در کنار رودخانه یا دوچرخه‌سواری بودند، انتخاب کرده و به قتل می‌رساندم. میله آهنی را نیز پس از هر قتل در گودالی که ساخته بودم، مخفی می‌کردم.»

او در اعترافاتش گفته بود که مادرش او را بشدت آزار می‌داد و همین باعث شد تا او از همه زن‌ها کینه به دل بگیرد. «من کارگری ساده بودم و در خانه پولدارهای شهر باغبانی می‌کردم. آن دوران بود که به چند زن حمله کردم و به‌همین‌دلیل دستگیر شدم.» فرید دوبار به اتهام آزار زن‌ها دستگیر شد. بار‌ اول محکوم نشد، اما بار دوم به پنج سال زندان محکوم شد. «در همان زندان به این نتیجه رسیدم که باید زنان را بکشم. اگر آنها را فقط کتک می‌زدم و اذیت می‌کردم دوباره به زندان می‌افتادم، اما با کشتن آنها هیچ مدرکی از خود به جا نمی‌گذاشتم.»

فرید بغلانی که روزنامه‌ها به او لقب «قاتل دوچرخه‌سوار» را داده بودند، پس از محکوم‌شدن در دادگاه به 13بار قصاص نفس محکوم شد. تا این‌که عاقبت صبح روز شنبه، بیست‌ودوم آبان 89، در محوطه زندان کارون اهواز به دار آویخته شد و پرونده قتل‌های زنجیره‌ای آبادن با مرگ او برای همیشه بسته شد.

شیدا ملکی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها