گفت‌وگو با فرشاد افشین‌پور، مستندساز

دوربین‌ها را گذاشتیم و از دست گرگ‌ها فرار کردیم

وقتی مستند‌های «زندگی در قلب دنا» و «سفر به سرزمین برف و آفتاب» را در مرکز کهگیلویه و بویراحمد ساخت کسی با دیدن آنها باورش نمی‌شد این فیلم‌ها توسط گروهی ایرانی و با کمترین تجهیزات ممکن تولید شده است؛ مجموعه‌ای از تصاویر بکر و باکیفیت که راوی بخشی از حیات‌وحش دیده نشده آن استان بود.
کد خبر: ۷۵۶۴۱۷
دوربین‌ها را گذاشتیم و از دست گرگ‌ها فرار کردیم
سفر به سرزمین برف و آفتاب موفقیت‌هایی را در بخش مستند جشنواره فجر و سینما حقیقت به دست آورد، اما فرشاد افشین‌پور با تولید مستند سفر به آمادای اثبات کرد مستندهای قبلی محصول یک اتفاق نبوده و خود را به عنوان یکی از مستندسازان جوان و موفق به عرصه هنری و رسانه‌ای معرفی کرد. به بهانه کسب جایزه ویژه هشتمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت که اختتامیه آن بتازگی برگزار شد با این هنرمند حوزه سینمای مستند کشورمان که آثارش را سیمای استان‌های رسانه ملی تهیه و تولید می‌کند گپ کوتاهی زده‌ایم.

‌ خودتان هم اهل سرزمین باصفای بویراحمد هستید؟

بله، من متولد شهری نسبتا کوچک به نام گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد هستم.

در کارنامه شما آثار مستند قابل توجهی به چشم می‌خورد. دوست دارم از آغاز فعالیت‌ها و فیلمسازی‌تان برایمان بگویید.

من پیش از این سه فیلم به نام‌های ‌دنا‌ به سفارش گروه مستند شبکه چهار (‌ ‌89)، ‌زندگی در قلب دنا‌ (‌‌90) و ‌پرندگان در سرزمین برف و آفتاب‌ (‌ ‌91) با همکاری شبکه استانی دِنا ساخته‌ام که هر سه در جشنواره‌های پیشین سینماحقیقت حضور داشته‌اند و در این اثنا فیلم پرندگان در سرزمین برف و آفتاب موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم علمی و زیست محیطی از هفتمین دوره این جشنواره شده است.

موضوع آخرین مستندتان‌سفر به آمادای‌ چیست؟

فیلم ‌سفر به آمادای‌ در حقیقت چهارمین فیلم من است که در جشنواره هشتم سینماحقیقت شرکت داشت. پیش از هر چیز باید بگویم ‌آمادای‌ به معنای محل تجمع مادهاست. موضوع این فیلم تاریخی نیست و این نام زیبا بهانه‌ای برای آغاز یک سفر رویایی به این سرزمین باستانی است. باید گفت گرچه آوازه این سرزمین به علت تاریخ کهن آن است ولی جاذبه طبیعی و متنوع آن نیز از جایگاه مهمی برخوردار است. این استان از یک‌سو کوهی باشکوه به نام الوند با بلندای 3584 متر را در خود جای داده و از سویی دیگر دشت‌ها و بیابان‌های وسیع فلات داخلی ایران را در پیش روی خود دارد. این طیف وسیع زیستگاه‌ها که از مناطق مرتفع کوهستانی تا سرزمین‌های پست تغییر می‌کند فرصتی کم‌نظیر برای حیات موجودات مختلف فراهم آورده تا تابلویی سحرانگیز از حیات‌وحش در این گوشه فلات ایران ترسیم شود.

چطور شد استان همدان را برای ساخت این فیلم انتخاب کردید؟

من در مرکز سیمای استان‌ها با دو فیلم قبلی شناخته شده بودم و بر اساس نمره‌هایی که در ارزیابی سازمان کسب کردم و همین‌طور رتبه‌هایی که در دو جشنواره متوالی فجر و سینماحقیقت به دست آوردم، مورد توجه مدیران شبکه‌های مختلف استانی واقع شدم و از من دعوت شد‌ در آن استان‌ها فعالیت کنم. من پس از بازدید کوتاهی که از استان همدان داشتم، متوجه شدم زمینه و استعداد زیادی برای ساخت فیلم وجود دارد و به همین دلیل به پیشنهاد شبکه استانی همدان پاسخ مثبت دادم.

تولید ‌سفر به آمادای‌ از زمان آغاز پژوهش تا تدوین نهایی چقدر طول کشید؟

فیلم از اسفند 91 کلید خورد و پروسه ساخت آن تا مهر‌ 93 به طول انجامید. یعنی ما 20 ماه درگیر اجرای این پروژه بودیم. این فیلم درواقع یکی از سنگین‌ترین و پرخرج‌ترین فیلم‌های سینمای مستند ایران بوده است. کار تصویربرداری این فیلم 12 ماه و مراحل نگارش متن و تدوین آن نیز هشت ماه به طول انجامیده است.

به نظرتان چه ویژگی‌های بارزی در فیلم مستند شما وجود دارد؟

در این فیلم تصاویر هوایی منحصر به‌فردی از طبیعت به نمایش گذاشته شده که تاکنون در هیچ فیلم ایرانی سابقه نداشته است. چیز دیگری که در فیلم ما دارای اهمیت است، تصاویری خوب از گونه‌هایی مانند گرگ خاکستری و عقاب طلایی است که پیش از این وجود نداشت و ما توانسته‌ایم تصاویر بسیار‌ خوبی از مراحل تولد و پرورش توله‌ها و جوجه‌های این دو گونه را ثبت کنیم. حتی تصاویری ناب را که ممکن است در مستند های دنیا هم سابقه نداشته باشد ‌ به ثبت رسانده‌ایم؛ از جمله تصویر جدال دو جوجه عقاب و کشته‌شدن یکی توسط دیگری!

با توجه به این‌که در کشور ما ساخت آثار مستند شرایط دشواری دارد، آیا صرفِ مدت‌زمان 20 ماه برای تولید یک مستند، کمی طولانی نیست؟

ببینید 20 ماه کار برای ساخت یک مستند حیات‌وحش، زمان غیرمعقولی نیست. اگر به فیلمسازهای بزرگ دنیا مانند ‌دیوید آتنبرو‌ نگاه کنید متوجه می‌شوید ‌ گاهی پس از سه چهار سال فیلم تولید می‌کنند. پس جای نگرانی نیست که تولید فیلم ما طولانی شده است. اگر فیلم در کمتر از این زمان ساخته می‌شد، باید به کیفیت آن شک کرد.

برخی کارشناسان معتقدند فیلم‌های شما از ابتدا تاکنون سبک و سیاق خاصی را دنبال می‌کند؛مثلا در متن ‌ یا ساختار شباهت‌هایی به فیلم‌های خارجی دارد. قبول دارید؟

من همیشه در مصاحبه‌هایم گفته‌ام عاشق آثار ‌دیوید آتنبرو‌ ـ مستندساز انگلیسی ـ هستم که به اعتقاد من بهترین و کامل‌ترین فیلم‌های حیات‌وحش دنیا را می‌سازد. من ایشان را الگوی خودم قرار داده‌ام. گرچه تا رسیدن فیلم‌هایم به استانداردهای بین‌المللی کمی فاصله وجود دارد اما با اطمینان به شما می‌گویم که من و گروهم تمام نیرو و قدرت خود را به‌کار خواهیم گرفت تا در مستند حیات‌وحش ایران تحولی ایجاد کنیم. این سرزمین یکی از بکرترین مناظر طبیعی دنیا را در اختیار دارد و جا دارد کارهای استاندارد و جهانی درخور شان آن انجام گیرد. در ضمن من نباید با کسی مقایسه شوم، من دیوید آتنبروی آینده خواهم بود...

معمولا تولید فیلم مستند، آن هم از نوع حیات وحش با رویدادهای غیرقابل پیش‌بینی همراه است. دوست دارم این گفت‌وگو را با یکی از همین خاطرات تمام کنیم.

ما مصمم بودیم از گرگ‌ها تصویر بگیریم، در غروب یکی از روزها، گرگ‌ها که نظاره‌گر نزدیک شدن ما به لانه‌شان بودند ناگهان تاب تحمل بریدند و به سمت ما حمله آوردند. پنج قلاده گرگ سراسیمه به سمت ما آمدند و ما چاره‌ای جز فرار نداشتیم. خوشبختانه در میان راه از تعقیب دست کشیدند و ما جان سالم به‌در بردیم. جالب اینجاست که ‌ هنگام فرار تمام‌ تجهیزات و دوربین‌های خود را روی زمین رها کردیم و فردای آن روز به محل مراجعت کردیم.

فرشید شکیبا ‌/‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها