پس از 11 سال توانسته پسری را پیدا کند که شبیه علی است و منتظر است تا پزشکی قانونی با آزمایش «دی.ان.ای» نسبت آنها را مشخص کند.
زن جوان در گفتوگو با جامجم از سختیها و چشم انتظاری یازده سالهاش گفت و این که امیدوار است این بار هم امیدش ناامید نشود.
درباره گم شدن علی بگویید.
روزهای پایان مرداد سال 82 بود که همراه شوهر و فرزندانم اصفهان را به قصد زیارت بارگاه امام رضا(ع) ترک کردیم. چند روز آنجا بودیم تا این که روز بیستوهفتم مرداد وسایلمان را جمع کردیم تا به اصفهان برگردیم. چمدانها را در حیاط گذاشتیم، اما نفهمیدیم چطور شد علی به خیابان رفت و ناپدید شد. بچهها را صدا زدم که ناگهان متوجه شدیم خبری از علی نیست. سراسیمه به خیابان آمدیم و همه جا را گشتیم، اما خبری از پسرم نبود. زمانی که به سمت مسافرخانه بازگشتیم نگهبان آنجا مدعی شد دو زن را دیده که پسر خردسالی را همراه خود از مسافرخانه خارج کردند. با اطلاعاتی که تنها شاهد حادثه به ما داد به پلیس آگاهی مشهد رفتیم و ماموران عکس علی را از ما گرفتند. حتی آن زمان عکسش را در روزنامههای محلی چاپ کردیم تا شاید ردی از او پیدا شود. هشت ماه در این شهر ماندیم و همه جا را جستجو کردیم، اما تلاشهایمان بینتیجه بود. آرام و قرار نداشتیم و نمیدانستیم علی کجاست، چه میخورد، کجا میخوابد. حالش چطور است؟
در این مدت هیچ سرنخی از او به دست نیاوردید؟
شب را به امید این که روز بعد از پسرم خبری شود، صبح میکردیم. صدای علی مدام در گوشم بود و دلنگرانش بودم. در این مدت افرادی با شماره تلفنهایمان تماس میگرفتند و برخی میگفتند بچهمان را در شهرهای مختلف دیدهاند و برخی نیز مدعی میشدند اگر پولی به آنها بپردازیم محل نگهداری پسرمان را میگویند، اما زمانی که گفتههای آنها را بررسی میکردیم، همه دروغ بود. پس از هشت ماه زمانی که ردی از علی پیدا نکردیم و آخرین امیدهایمان قطع شد، تصمیم گرفتیم به خانه نزد دیگر فرزندانمان بازگردیم. دیگر امیدی برای یافتن وی نداشتیم، اما احساسی به من میگفت پسرت زنده است و ناامید نشو. همه میگفتند دیگر پسرت را نمیبینی و باید فراموشش کنی، اما من و شوهرم همچنان امید داشتیم که یک روز خبری از او به ما میرسد و این دلتنگیها پایان میگیرد. هر روز به امید این که او را میبینم به زندگیام ادامه میدادم.
در آن سال جسد کودکی که شبیه علی بود در مشهد پیدا شد، اما شما اصرار داشتید جسد متعلق به علی نیست. از کجا مطمئن بودید؟
زمانی که در جستجوی پسرم در شهرستان مشهد بودیم، کارآگاهان جنایی احتمال دادند پسرم کشته شده است. بنابراین چند آلبوم که تصاویر افراد کشته شده بدون هویت در آن بود را به من نشان دادند که در میان آن تصویر پسر خردسالی دیده میشد که جسد وی در نزدیکی مسافرخانه محل اقامت ما پیدا شده بود و به دلیل این که خانوادهاش شناسایی نشد، بدون هویت دفن شده بود.
این کودک شباهت کمی به پسرم داشت. همه میگفتند این پسر شماست که کشته شده، اما با دیدن این عکس احساس مادرانهام میگفت این جسد متعلق به فرزندم نیست و او زنده است. بنابراین قبول نکردم جسد متعلق به علی است. حسی به من میگفت باید صبر کنم. او زنده است و بزودی ملاقاتش میکنم. با این امید که یک روز او را میبینم به زندگیام ادامه دادم. هر بار که زنگ خانهمان به صدا درمیآمد سراسیمه به خیابان میآمدم تا شاید خبری از علی برایم بیاورند، اما انگار دیدار فرزندم یک رویا شده بود. این 11 سال بسختی برای من و خانوادهام سپری شد.
حالا مطمئنید این پسر سیزده ساله، علی است؟
اوایل دی امسال روزنهای از امید در دلمان روشن شد. زمانی که باخبر شدیم ردی از علی در شهرستان چابهار پیدا شده، بلافاصله به این شهر سفر کردیم.
زمانی که برای دیدن پسرم به اداره بهزیستی رفتم، او بسیار نحیف و آرام بود. علی به دیگر بچههایم و شوهرم شباهت زیادی داشت. خواستم او را بغل کنم، غرق بوسهاش کنم و از این همه سال تنهایی برایش بگویم و ناگفتههایش را بشنوم که از من فرار میکرد و چشمانش را میدزدید. زمانی که گفتم 11سال پیش تو از من دور شدی. باورش نمیشد و غریبانه به من نگاه میکرد. از این که او را یافتم خیلی خوشحال بودم.
آیا آزمایش دی.ان.ای هویت پسرتان را تائید کردهاست؟
آزمایش دی.ان.ای را انجام دادیم، اما تا سه ماه دیگر برای جوابش باید صبر کنم. نمیدانم جواب این آزمایش چیست. احساسم به من میگوید این پسر همان گمشده من است. عاجزانه از مسئولان پزشکی قانونی میخواهم تا این پروسه را به نتیجه برسانند. از رئیس سازمان پزشکی قانونی میخواهم که با دستور رسیدگی سریع به پرونده ما، به 11 سال چشمانتظاری یک مادر پایان دهد. علی در این مدتی که متوجه شده احتمال دارد والدینش باشیم، آرزو میکند نتیجه آزمایش دی.ان.ای مثبت باشد و همراه ما به خانهمان بازگردد.
اکنون تحقیقات برای شناسایی عامل اصلی این کودکربایی ادامه دارد.
یادآور میشود اوایل دی امسال ماموران اداره آگاهی شهرستان چابهار با دریافت گزارش مردمی مطلع شدند زنی میانسال از پسر سیزده سالهای نگهداری میکند که هیچ شباهتی به وی ندارد. در تحقیقات از آنها مشخص شد این دو نفر با هم نسبتی ندارند و زن میانسال، پسر نوجوان را شش سال پیش از مردی در شهرستان مشهد تحویل گرفته است. با کشف این سرنخ، روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحله جدیدی شد و در ادامه تحقیقات کارآگاهان متوجه شدند مشخصات این کودک با پسر یک زوج اصفهانی که 11 سال پیش او را در شهرستان مشهد گم کردهاند، شباهت دارد.
با ارسال پرونده قضایی به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، بازپرس دستور داد تا زوج اصفهانی و پسر نوجوان آزمایش دی.ان.ای را انجام دهند تا مشخص شود آنها با هم نسبتی دارند یا نه.
معصومه ملکی - گروه حوادث
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد
ورزش ایران در سال ۱۴۰۳ روزهای خوبی را تجربه کرد