در این رابطه باید به چند نکته توجه کرد.
اول، اینکه تغییرات به وجود آمده یا درحال به وجود آمدن در رژیم صهیونیستی، هیچ جای توجیهی برای انجام این عملیات باقی نمیگذارد. زیرا از یک طرف هنوز ترکیب فرماندهی نظامی اسرائیل روشن نشده و از سوی دیگر دولت بنیامین نتانیاهو سقوط کرده یا دورهاش به پایان رسیده و در انتظار انتخابات زودهنگام است. بنابراین هیچیک از این تغییر و تحولات بیانگر آن نیست که صلاحیت انجام چنین حملهای را داشته باشند. از این رو باید دید این حمله در چه رابطهای بوده و تا چه میزان موفقیتآمیز بوده است؟
دوم، اینکه باید اشاره کرد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر فعلی اسرائیل خواسته است از موقعیت خود در رابطه با نزاع موجود در سطح سیاسی و نزدیک شدن به انتخابات و شرایط جناح راست استفاده کند. البته اینها نمیتواند توجیهی مستقیم برای این حمله به سوریه باشد. درست است که نتانیاهو از زمان خاصی بهرهبرداری کرده است اما اصل این تصمیمگیری و تجاوز به سوریه در چارچوب همان جنگ با حزبالله و مقاومت لبنان مطرح میشود، زیرا اسرائیل از قدرت گرفتن این جبهه در هراس است. بقیه دلایل و عوامل نیز در همین رابطه قابل ارزیابی است.
سوم، تلآویو بخوبی میداند در چارچوب تنگ و محدودی قدرت مانور دارد و این چارچوب اکنون فقط محدود به قلمرو سوریه است. اسرائیل نمیتواند در سایر قلمروها بخصوص لبنان دست به چنین فعالیتی بزند. درگذشته این اقدام را آزمود و نتیجهاش را هم دید. یک بار دیگر اسرائیل میخواست میدان عمل خود در لبنان را به سوریه متصل کند و برهمین اساس به یکی از مواضع مقاومت در نزدیکی بقاع حمله کرد اما با واکنش شدیدی مواجه شد، بهگونهای که تلآویو را از ادامه حملات بازداشت، زیرا تلآویو در معرض خطر قرار میگرفت.
در این مورد خبرنگار کانال 10 تلویزیون اسرائیل در گزارشی درباره اهدافی که در سوریه مورد حمله قرار گرفت، گفت: « اگر این حمله در لبنان انجام میگرفت معادله بسیار پیچیدهتر از اینها میشد» یا در مقالاتی که بهدنبال این حمله در اسرائیل منتشر شد، عامر ربابورت، یکی از تحلیلگران نظامی این رژیم نوشت: «سوریه آری... اما لبنان نه.»
چهارم، برخی تحلیلگران عرب و لبنانی که میگویند حمله اسرائیل به نزدیکی دمشق توانست از قدرت بازدارندگی مقاومت در مزارع شبعا و جاهای دیگر بکاهد اشتباه میکنند. دلیل این اشتباه به آن برمیگردد که این دو قلمرو جداگانه را در نظر نمیگیرند و از قدرت بازدارندگی فعال حزبالله در برابر اسرائیل غافل هستند. حال آنکه قدرت بازدارندگی حزبالله تاکنون توانسته است جلوی هرگونه تجاوز اسرائیل به لبنان را مهار کند. طبعا بین تجاوز رژیم صهیونیستی به سوریه با معادله بازدارندهای که حزبالله برقرار کرده نمیتوان تناسبی برقرار کرد.
پنجم، اینکه آیا اسرائیل موفق شده است در این حمله جلوی افزایش قدرت نظامی حزبالله را بگیرد؟ حملهای که باید آن را هشتمین نوع آن ظرف دوسال گذشته به حساب آورد؟ برای پاسخ به این پرسش میتوان اظهارات متعددی را نقل کرد اما بهتر است به رسانههای خود رژیم صهیونیستی مراجعه شود که خود به نتایج آن اقرار کردهاند.
یوفال اشتاینتس، وزیر امور استراتژیک اسرائیل در دولت نتانیاهو به صورت غیرمستقیم به شکست خوردن این عملیات اشاره کرده و میگوید: «ما تا حد امکان به حملات خود ادامه میدهیم و نمیگذاریم قدرت نظامی حزبالله افزایش پیدا کند.» همین «تا حد امکان» خود بیانگر ناتوانی و شکست این رژیم است.
ران بن یشای، یکی از تحلیلگران امور امنیتی اسرائیل نیز در روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت: «با وجود حملاتی که تاکنون در خاک سوریه انجام شده و هدفش کاهش قدرت حزبالله بوده است، ارزیابیها نشان میدهد تعداد نامشخصی کامیون مشابه همانهایی که هدف قرار گرفت در عمل به لبنان انتقال داده شده و سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل نیز تاکنون نتوانستهاند آنها را ردگیری کنند.»
همچنین در سرمقاله یدیعوت آحارونوت آمده بود : «بهرغم همه اتفاقاتی که تاکنون افتاده است باید پرسید اسرائیل از طریق این گونه عملیات چه سودی یا زیانی دیده است. زیرا حزبالله تاکنون موفق شده است انواع سلاحهای موجود در زرادخانههای ارتش سوریه را تقریبا به مخازن خود انتقال دهد. تصور کلی در ارتش اسرائیل این است که جنگ سوم در صورت وقوع، نشان خواهد داد اسرائیل با تشکیلاتی مواجه است که توان کامل یک دولت را دارد. مسالهای که جنگ آینده را به یک جنگ بسیار پیچیده تبدیل خواهد کرد.»
در همین رابطه فرمانده جبهه شمالی ارتش اسرائیل و رئیس آینده ستاد کل نیروهای مسلح اسرائیل در سخنانی که ماه ژوئن سال 2010 در مرکز مطالعات امنیت ملی در تلآویو بیان کرد گفت: «درسهای گرفته شده از گذشته نشان میدهد جلوگیری از سازمانها و گروههای مستقل کار بسیار دشواری است. بخصوص اگر منظور ما از این سازمانها گروهی نظیر حزبالله لبنان باشد.» وی در همین سخنرانی اعتراف کرد: «اسرائیل قدرت بازدارندگی در برابر حزبالله را دارد اما در این رابطه باید یادآور شد که جلوگیری از رشد قدرت این تشکل برای ما بسیار دشوار است. به همین دلیل باید تلاشهای بازدارندگی اسرائیل پیوسته و مستمر ادامه داشته باشد.»
با توجه به همه آنچه گفته شد اکنون میتوان پرسید آیا رژیم صهیونیستی بار دیگر حملهای در این رابطه نخواهد داشت؟ پاسخ به این پرسش قطعا خیر است. اما آیا اسرائیل از این حمله مانند دیگر حملههای مشابه سودی برده است؟ باز هم پاسخ قطعا خیر خواهد بود.
منبع: العهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گو با دکتر محمدهادی همایون روند«ظهور» را از آغاز تاریخ تا بازه کنونی بررسی کرده ایم
عزیز حسنویچ، مفتی اعظم کرواسی در گفتوگو با «جامجم»مطرح کرد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد