«این شب ها» و بررسی نقش خانواده در رفع بحران در جامعه

خانواده مهمترین نهاد تثبیت باورها است

هویت مستقل‌ لازمه دور شدن فرزند دانشجو از خانه

آنچه به‌عنوان مشاور در مراکز مشاوره دانشگاه، شاهد آن بوده و هستیم، این است که متاسفانه اثرات روانی دور بودن فرزندان دانشجو از خانواده و تغییرات آنها بعد از دوران تحصیل، اغلب اوقات مثبت نیست.
کد خبر: ۷۴۷۲۳۰

انتظار این است که وقتی فرد به این دوره از زندگی، یعنی اتمام دوره نوجوانی، می‌رسد در صورت پشت سر گذاشتن مراحل قبل تحول، به‌نحو سالم و صحیح بتواند با هویت کسب شده خود و استقلال ارادی، شخصیتی نسبتا شکل گرفته و ارزش‌های مشخص و تعیین شده توسط خود شخص؛ درست تصمیم گیری کند، در مواقع دشوار حل مساله کند، روابط بین فردی خود را مدیریت کند، نه گفتن را در مواقع لزوم بلد باشد، حریم فردی خود و دیگران را بشناسد و همین‌طور حقوق دیگران را، به حقوق خود و دیگران احترام بگذارد، احساس امنیت و اعتماد اولیه به جهان پیرامون و دیگران داشته باشد و در مواقع لزوم ابتکار عمل به خرج دهد.

اما آنچه که در واقعیت بیرونی مشاهده می‌کنیم متاسفانه کاملا خلاف موارد فوق است. نوجوان ما با هویتی ناموفق از نوع ضبط شده از والدین یا اطرافیان دیگر، یا بدتر از آن هویتی آشفته، پا به این عرصه می‌گذارد؛ ارزش‌هایش یا باری به هر جهت است یا به هر طرف باد بوزد از آن طرف می‌رود یا کاسه چه کنم چه کنم در دست دارد و فکر و چشم و دستش به دیگران است؛ توانایی تصمیم‌گیری صحیح ندارد، تردیدهایش بسیار است و یقین‌هایش اندک، از خودش راضی نیست و عزت نفس کافی برای برخورد با مسائل و مشکلات پیش‌رو را ندارد. آنچه که هست با آنچه که می‌خواهد باشد فرسنگ‌ها فاصله دارد. در واقع نه راه رفتن می‌داند و نه پای رفتن دارد.

قطعا در چنین اوضاع نابسامانی که محصول تربیت غلط و فرزندپروری ناموفق والدین است توصیه این است که اول برای اصلاح موارد فوق قدم برداریم و او را یاری کنیم و بعد در فکر ادامه تحصیل او در شهری دیگر و دور از خانواده باشیم، آسیب در چنین شرایطی آن‌قدر زیاد است که ممکن است جبران‌ناپذیر باشد. بپذیریم نوجوان ما هنوز کودکی را هم پشت سر نگذاشته است، چه برسد به نوجوانی. برای روشن‌تر شدن مساله به مراکز مشاوره دانشگاه‌ها سری بزنید و با متخصصان مراکز صحبت کنید. سوال کنید سال اولی‌های دانشگاه در طول سال سوم و سال چهارم چه تغییراتی داشته‌اند؟ ابتلا به اعتیاد چقدر شیوع داشته؟ سوال کنید دوستی‌هایی که سرانجام‌های بسیار ناگواری داشته چقدر شایع است؟ افسردگی بین آنان چقدر مشاهده می‌شود؟ ازدواج‌های شتاب‌زده و بی‌تامل و بدون آینده‌نگری چقدر اتفاق می‌افتد؟ درگیری‌های خوابگاهی ناشی از نبود سازگاری بین دانشجویان چه میزان وجود دارد؟

اگر ما دانشجویی داشته باشیم که هویت مستقل موفق داشته باشد، عزت نفس بالایی داشته باشد و برای حفظ آن نیاز به همرنگی با جماعت نداشته باشد، اگر فرزند ما ارزش‌هایش را خودش انتخاب کرده باشد، اتفاقا چنین تجربه‌ای برای پختگی، خودکفایی و استقلال شخصیتی وی می‌تواند مثبت باشد. مشابه چنین شرایطی را در خدمت سربازی پسرانمان داریم. همه ما دیده‌ایم که برخی افراد پس از دو سال خدمت سربازی بسیار مستقل، پخته و بالغ می‌شوند و در مقابل برخی دیگر که متاسفانه تعدادشان کم هم نیست در خلال دشواری‌های این دوره به اختلالات روانی مبتلا می‌شوند، زیرا زمینه قبلی آن را داشته‌اند. آسیب‌پذیری بالا، نبود مقابله کارآمد با مشکلات و تحمل ناکامی پایین، ویژگی بارز این افراد است؛ در چنین شرایطی ممکن است این سوال مطرح شود که تا چه زمانی باید فرزندان را مراقبت و حمایت کنیم و مگر می‌شود همیشه ما بالای سرشان باشیم تا مشکلی نداشته باشند؟ همان‌طور که ذکر شد در صورتی که در سال‌های اولیه کودکی احساس امنیت لازم را به کودک بدهیم، او خودش جسارت و جرات اکتشاف پیرامون را خواهد داشت، اگر عزت نفس لازم را به آنها بدهیم و به آنها مستقل بودن را بیاموزیم، اگر اجازه ابتکار عمل و خودمختاری را در سنین پایین‌تر به آنها بدهیم و کنارشان باشیم و آنها را همراهی کنیم، در این دوره تحول می‌توانیم تا حد زیادی مراقبت و نظارت خود را نامحسوس کنیم و از دور حمایت و نظارت خود را داشته باشیم. سوال دیگر این‌که اگر فرزند ما تا این زمان، این شرایط را نداشت و تاکنون درست عمل نکردیم، حال چه کنیم؟ توصیه کارشناسی در این شرایط این است که شخصیت و سلامت روان فرزندتان بسیار مهم‌تر از ادامه تحصیل وی است. شما در این شرایط سعی کنید در کنار یک روان‌درمانگر ماهر به برطرف کردن مشکلات ایجاد شده بپردازید و با صمیمیت، صبوری و تغییر سبک خود، به او کمک کنید مشکلات شخصیتی‌اش راحل کند، مقابله با مشکلات را بیاموزد، همراهی‌اش کنید تا ارزش‌هایش را بشناسد و برای خود، خانواده و باورهایش ارزش قائل شود. لازم به ذکر است رفتار شما نیز باید الگویی شایسته باشد و خودتان عامل به تغییرات جدید باشید، والدین مضطرب، ناپخته، افسرده، سست اراده، وابسته، بی‌عزت نفس، آسیب‌پذیر و به‌طور کلی شخصیت‌های ناسالم، نمی‌توانند الگوی خوبی برای فرزندشان باشند.

دکتر نرگس رازقی

روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها