استعفا هاگل برای چیست؟

در پاسخ به این پرسش دو محور اصلی قابل توجه است. نخست آنکه نتایج انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا برابر با پیروزی جمهوریخواهان و ناکامی دموکرات‌ها بود. با توجه به اینکه جمهوریخواهان روابط نزدیکی با شرکت‌های تسلیحاتی دارند و از سوی دیگر نگاهشان بیشتر در چارچوب نظامی است، حضور نماینده آنها در رده‌های بالای نظامی برایشان اهمیت بسیاری دارد. با توجه به این شرایط برکناری هاگل می‌تواند اقدامی برای جلب نظر جمهوریخواهان باشد. به عبارتی می توان گفت که اوباما اجباراً تغییرات در کابینه را آغاز کرده است که به دلیل حساسیت جمهوریخواهان بر پست وزارت دفاع ابتدا از این بخش آغاز کرده تا شاید بتواند سطح مطالبات جمهوریخواهان را کاهش داده تا سایر وزارت‌ خانه‌ها با تغییر همراه نشود.

نکته دوم آنکه کارنامه نظامی آمریکا در جهان نشان می دهد که این کشور در دوران ریاست هاگل بر پنتاگون دستاورد چندانی نداشته است چنانکه در افغانستان همچنان ناآرامی ادامه دارد، در قبال عراق و سوریه نیز آمریکا نتوانسته کارکرد چندانی داشته باشد چنانکه طرح آمریکا و متحدانش برای سلطه بر عراق و سرنگونی نظام سوریه ناکام مانده است. در دیگر نقاط جهان نیز که آمریکا وارد شده عملاً کارنامه موفقی نداشته است.

با توجه به این شرایط اوباما برای ترمیم ساختار نابسامان ارتش گزینه‌ای جز تغییر هاگل ندارد خصوصاً اینکه نظامیان از کهنه سربازان گرفته تا رده‌های فرماندهی از عملکرد هاگل ابراز نارضایتی کرده‌اند.

افزایش آمار خودکشی در میان نظامیان و استعفا بسیاری از رده‌های فرماندهی گواهی بر این امر است. اوباما امیدوار است که با تغییر در ساختار پنتاگون کمی به شرایط نابسامان ارتش سامان داده تا شاید از آن برای انتخابات 2016 دموکرات‌ها بتواند بهره برداری سیاسی داشته باشند. عدم اقتدار هاگل موجب شده تا ناتو نیز چندان توجهی به مطالبات آمریکا نداشته باشد لذا اوباما با تغییر وی سعی دارد تا ضمن بهبود جایگاه آمریکا در ناتو طرح خط و نشان کشیدن برای چین و روسیه را نیز محقق سازد.

در نهایت می توان گفت که استعفای هاگل در اصل برکناری بوده که به دلیل شرایط سخت اوباما در عرصه داخلی و جهانی صورت گرفته است در حالی که برای حفظ ظاهر از واژه استعفا استفاده شده و اوباما نیز تقدیر ویژه‌ای از هاگل داشته است.

قاسم غفوری - جام جم آنلاین