بلندگوی نمایشگاه اعلام میکند میزگردی آزاد بین خوانندگان و اعضای تحریریه هفتهنامه پرتیراژ کشور برگزار خواهد شد و این اعلان ولولهای در بین بازدیدکنندگان از بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها به وجود میآورد. خبرنگاران خوشحالند و هر یک پشت کانتر یکی از غرفهها نشستهاند و با اشتیاق با خوانندگان ثابتی که هر روز پیامکها و تلفنهای آنها را در روزنامه جواب میدهند حالا از نزدیک روبهرو شدهاند. عدهای در گوشهای از نمایشگاه عکاس یک نشریه را گیر آوردهاند و درباره یکی از عکسهای روی جلد نشریه که حسابی گل کرده بود نظر میدهند و از او میپرسند چطور آن عکس را گرفته. سردبیر یک نشریه دیگر، حسابی بین چند خواننده عصبانی گیر افتاده که دلایل او برای حذف یکی دو جمله از یک مصاحبه داغ با نویسنده کتابی پرفروش را نمیپذیرند و از روند جدید نشریه که به نظر آنها زیادی محافظهکارانه است گلایه میکنند. پسرهای دبیرستانی که از طرفداران یک مجله ورزشی هستند از اینکه قبل از ساعت 12 تمام نسخههای مجله تمام میشود گلایه دارند و خواستار بالا رفتن تیراژ هستند. چند خواننده پابهسن گذاشته یک مجله قدیمی هم از تغییرات گرافیکی جدید نشریه ناخشنودند و تلاش دارند مدیر هنری مجله را متقاعد کنند بیش از اندازه به نسل جدید خوانندگان مجله باج داده و قدیمیها را نادیده گرفتهاند... خب دیگر بس است! افت فشار خونتان جبران شد؟! از اینکه مطبوعاتیها چنین نمایشگاه باحالی دارند حسودیتان شد؟ علاقهمند شدید شغل پردرآمدتان را رها کنید از فردا بروید سر کلاسهای روزنامهنگاری بنشینید تا در نمایشگاه چند سال دیگر شما هم بخشی از این جشن بیکران و خواستنی و جذاب باشید؟!
دست نگه دارید! خودتان را بدبخت نکنید! همه آن چیزی که خواندید خالیبندی بود! توی نمایشگاه مطبوعات آخرین چیزی که نمایش داده میشود مجله و روزنامه و هفتهنامه و کلا هرچیز کاغذی است. نمایشگاه مطبوعات جایی است برای نمایش آخرین مدل کتوشلوارهای خاکستری و روشن نهچندان گرانقیمت مسئولان دولتی؛ گرفتن عکس یادگاری با محمد دادکان، رویانیان، دیدن صادق زیباکلام که برای بار هزارویکم در حال مناظره با عباس سلیمینمین است، دیدن مدیرکل فلان سازمان دولتی که با ده بادیگارد و همراه شیرجه میزند توی غرفهای که چندتا خبرنگار اخمو که امروز قرعه چرت زدن در نمایشگاه به نام آنها افتاده؛ بیفتند توی رودربایستی و یک مصاحبه زورکی از ایشان بگیرند. بلندگوی نمایشگاه هم مدام اعلام میکند فلان نماینده مجلس و مدیرکل بازنشسته اداره منطقه 3 تهران منت گذاشته و وارد نمایشگاه شدهاند تا مبادا خبرنگاران و اهالی مطبوعات، خدای نکرده این فرصت طلایی را برای گفتوگوهای داغ و چالشی با آنها از دست دهند! نمایشگاه مطبوعات جایی است برای نمایش چندباره کسانی که در تمام طول سال هم کل ستونها و صفحات نشریات را پر کردهاند.
آنهایی که نه خودشان از نمایش چهرهشان در رسانهها سیر میشوند و نه مطبوعاتیها حاضرند دست از سر آنها بردارند. نمایشگاه مطبوعات اصلا جای این نیست که خبرنگارها بنشینند و باهم گپی بزنند یا خدای ناکرده از خود بپرسند چرا اوضاع تیراژ اینگونه است یا چرا کسی مطالب ما را نمیخواند یا چه میدانم دوران این حقوقهای دهه شصتی کی تمام خواهد شد؛ از تکنولوژیهای جدید گرافیکی بگویند از اینکه از سیستم ارتباط با خواننده فلان نشریه سر در بیاورند و تجربیات خود را با هم به اشتراک بگذارند. درباره مدلهای جدید توزیع و فروش نشریات صحبت کنند. خوانندهای هم نیست یا اگر هست دل و دماغ آمدن به نمایشگاه را ندارد. اگر روزنامهنگار باشید بیستمین نمایشگاه مطبوعات کلی ای کاش برای شما به جا خواهد گذاشت.
یکی از این ای کاشها را به عنوان نمونه تقدیم و پرونده نمایشگاه مطبوعات را مختومه اعلام میکنم. ای کاش برای نمایشگاه مطبوعات قانون میگذاشتند و گرفتن هرگونه گفتوگو و عکس از مسئولان را قدغن میکردند. فقط گفتوگو با اهالی مطبوعات آزاد بود و عکس انداختن با آنها. جایی بود برای دیده شدن آنها؛ کارهایشان، خواستههایشان، کمبودهایشان، جایی برای ارتباط با خوانندگانشان؛ جایی شبیه نیمه اول همین مطلب.
رضا جمیلی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد