این حساسیتها بویژه پس از آن شدت گرفت که برخی رسانههای داخلی از مخالفتهای داخلی تندروهای واشنگتن در مسیر برنامههای رئیسجمهور ایالات متحده سخن گفته و تصریح کردند که با برتری رقبای اوباما در انتخابات اخیر کنگره ، باراک اوباما قادر به عمل به همه تعهدات خود در قبال لغو تحریمهای ایران نیست.
در چنین شرایطی، افکارعمومی ایران با این پرسش روبهرو شده است که قدرت اصلی در ایالات متحده در دست کیست و رئیسجمهور آمریکا تا چه اندازه میتواند نماینده این کشور در جریان گفتوگوهای دیپلماتیک همچون مذاکرات هستهای باشد؟ این پرسش در کنار پیچیدگیهای حقوقی و سیاسی در آمریکا باعث شده تا در آخرین روزهای گفتوگوهای هستهای در چارچوب تمدید ضربالاجل طرح اقدام مشترک ژنو با دکتر سید محمد مرندی به گفتوگو بنشینیم و از وی بپرسیم تحولات سیاسی اخیر در آمریکا چه تاثیری بر فرجام مذاکرات هستهای خواهد گذاشت و دستاوردهای مذاکراتی ایران و 1+5 تا چه اندازهای متاثر از تغییرات سیاسی در ترکیب کنگره آمریکاست؟
دکتر سیدمحمد مرندی متولد ۱۳۴۵ در شهر ریچموند ویرجینیای آمریکاست. او دیپلم خود را از دبیرستان علوی تهران دریافت کرده و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی خود را از دانشگاه تهران و دکترای ادبیات انگلیسی و شرقشناسی را از دانشگاه بیرمنگام بریتانیا گرفته است. وی هماکنون دانشیار دانشگاه تهران و رئیس دانشکده مطالعات جهان است.
او در گفتوگو با جامجم، ضمن بررسی معادلات داخلی ایالات متحده، تاکید میکند که دموکراتها و جمهوریخواهان در مواجهه با پرونده ایران اختلاف اساسی نداشته و باراک اوباما نیز تاکنون شخصیتی فاقد توان تصمیمگیری قاطع درباره مسائل مهم جهان امروز نشان داده است.
آقای دکتر، پس از برگزاری انتخابات اخیر کنگره آمریکا و شکست دموکراتهای متحد باراک اوباما در این انتخابات، برخی در واشنگتن درباره اینکه رئیسجمهور ایالات متحده ابزار کافی برای به نتیجه رساندن توافق جامع هستهای با تهران داشته باشد، ابراز تردید کردند. بهعنوان اولین پرسش میخواهم بدانم اصولا رئیسجمهور آمریکا چه جایگاهی در ساختار سیاسی این کشور دارد؟
اگر بخواهم بهطور کلی اشاره کنم، باید بگویم رئیسجمهور در آمریکا قدرت زیادی داشته و بهرغم برخی اظهارنظرها، قدرت آن از قوه مقننه به مراتب بیشتر است. با این حال با توجه به پرسشی که شما مطرح کردید، باید این موضوع را بررسی کرد که آیا باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا مایل به استفاده از این اختیارات هست یا نه؟
روسای جمهور در آمریکا روحیات مختلفی دارند و متاثر از فشارها و لابیهای گسترده، از اختیارات خود یا استفاده میکنند یا آن را نادیده میگیرند. بنابراین مثلا در بحث تحریم ایران باید ببینیم رئیسجمهور آمریکا تا چه اندازه میخواهد از اختیاراتی که دارد استفاده کند.
شما به موضوع مذاکرات هستهای اشاره کردید. فکر میکنید مانع اصلی پیشروی باراک اوباما برای عمل به تعهدات احتمالی در چارچوب این مذاکرات، موانع حقوقی است یا موانع سیاسی؟
فقط قوانین مانع است...
فشارهای سیاسی هم میتواند بر تصمیم رئیسجمهور و دستگاه دیپلماسی این کشور اثر بگذارد...
لابی اسرائیل و لابی عربستان در واشنگتن هستند، فعال هم هستند و با اصلاح رویه آمریکا مخالفت میکنند...
بنابراین تغییرات سیاسی در آمریکا میتواند کار اوباما برای حل و فصل پرونده هستهای کشورمان را مشکل کند...
من بهگونهای دیگر به این موضوعی که شما اشاره میکنید، نگاه میکنم. واقعیت این است که ما نمیدانیم نیت آمریکا در مساله هستهای چیست. برای همین هم نمیشود گفت که مثلا خواست کنگره به گونه ای فاحش در مقابل خواست رئیسجمهور آمریکاست و آنها مانعتراشی میکنند. شما به عملکرد اوباما در شش سالی که در راس دولت این کشور بوده و مذاکرات هستهای هم دنبال میشده است، نگاه کنید. آیا بجز افزایش تحریمها چیزی میبینید؟ حتی در همین یک سال که توافق ژنو نیز امضا شده بود، باز هم روند افزایش تحریمها ادامه داشت و برخلاف توافقنامه، افراد و شرکتهای تازهای تحریم شدند. خب، در این مدت که تغییری در ترکیب کنگره آمریکا از نظر حزبی و سیاسی ایجاد نشده بود؛ پس دلیل افزایش تحریمها نمیتوانست فشار جمهوریخواهان به رئیسجمهور آمریکا باشد. این واقعیات نشان میدهد که در عمل، آنچه رئیسجمهور آمریکا انجام داده، نشاندهنده حسن نیت این کشور در قبال تهران نیست. این وضع باعث میشود ما با یک سوال جدی مواجه شویم و آن اینکه آیا رئیسجمهور آمریکا از موضوع جمهوریخواهان به عنوان ابزاری برای امتیازگیری بیشتر در جریان مذاکرات هستهای استفاده نمیکند؟ این پرسش وقتی بهطور جدیتر مطرح میشود که بدانیم دیدگاه دموکراتها و جمهوریخواهان در قبال نظام تحریمها علیه ایران تاکنون متفاوت نبوده است.
با این حال لااقل در سطح رسانهای اختلاف مهمی در بیان مواضع میان دموکراتها و جمهوریخواهان دیده میشود...
اصلا فرض بگیرید که جمهوریخواهان تندرو هستند و در قبال ایران موضعی متفاوت از دموکراتهای همحزبی اوباما دارند؛ خب این مشکل آنهاست. این اختلاف نباید به گفتوگوهای هستهای با ایران ارتباط داده شود. ما نباید از حقوق و منافع خودمان هزینه کنیم که مثلا در آمریکا این حزب کنگره را در اختیار دارد یا آن حزب. برعکس تیم مذاکرهکننده ما باید امتیازات بیشتری را مطالبه و تاکید کند که ما نمیتوانیم به شما اعتماد داشته باشیم. ما نمیتوانیم به رئیسجمهور که به دلیل مخالفت داخلی قادر به توافق نیست، اعتماد کنیم.
برخلاف دیدگاه شما، برخی بر این عقیده هستند که باراک اوباما از ابتدای روی کار آمدن در آمریکا، راهبرد دیپلماسی را در مقابل جنگطلبی منتقدان داخلیاش در پیش گرفته و به همین خاطر در صورتی که مخالفان او مانع دستیابی به توافق نشوند، میشود با دولت کنونی آمریکا به توافق رسید. با وجود تغییر محسوس ادبیات اوباما نسبت به روسای سابق جمهور آمریکا مثلا جورج بوش در قبال ایران، چرا شما همچنان قائل به تفاوت میان دولت دموکرات آمریکا با جمهوریخواهان در این رابطه نیستید؟
باراک اوباما از احساسات ضد جنگ مردم آمریکا در انتخابات استفاده کرد. اما تحریم های ضدایرانی او دست کمی از جنگ گرم علیه ایران نداشت.اوباما همیشه از تحریم به عنوان یک موفقیت یاد کرده و میگوید که این اثرگذار بودن تحریمهاست که باعث شده ایران پای میز مذاکره حاضر شود. بنابراین هیچگاه اینطور نبوده که تحریمها به اوباما تحمیل شده باشد و برخلاف میل او ایران تحریم شود.
البته بگذارید این مساله را روشن کنم که منظور من از تردید در اهداف واقعی آمریکا در مواجهه با ایران، زیرسوال بردن مذاکرات در حال انجام نیست. اما حرف من این است که عاقلانهترین راه برای اینکه بتوانیم نسبت به رفتار طرف مقابل واکنش نشان دهیم، توجه به عملکرد آمریکاست و نه بسنده کردن به برخی حرفها و اقدامات نمایشی. بهنظر من، ما باید تضمینهای کافی در اختیار داشته باشیم که آمریکا به تعهدات خود عمل کند و تا این تغییرات عملی در رفتار حاصل نشود، نمیتوان به صرف اینکه ادبیات اوباما متفاوت از جورج بوش پسر است، گفت که او در قبال ایران رفتار بهتری نسبت به رئیسجمهور پیشین آمریکا دارد.
یعنی شما هیچ تفاوتی میان عملکرد اوباما و بوش در قبال ایران نمیبینید؟
واقعیت این است که پرونده هستهای ایران در بین مردم آمریکا چندان اولویت ندارد. بر همین اساس دموکراتها و جمهوریخواهان تفاوت اصولی در اینباره با یکدیگر نداشته و مثلا اینطور نیست که دموکراتها بگویند برای برخورد با این پرونده باید از جاده «الف» رفت و جمهوریخواهان بگویند، باید در جاده «ب» حرکت کرد.
به هر حال اختلاف در بیان مواضع، نشاندهنده تفاوت خطمشیهاست. بنابراین نمیشود تفاوت ادبیات این دو حزب در قبال کشورمان را نادیده گرفت...
حتی در بیان هم اینطور نبوده که اینها خیلی با هم تفاوت داشته باشند. البته اختلافنظر دموکراتها و جمهوریخواهان روی فرد اوباما به معنی اختلاف بر سر پرونده هستهای ایران نیست. ولی ممکن است از این پرونده برای مسائل داخلی استفاده شود. بنابراین بهنظر من آنها که در داخل کشورمان فکر میکنند دموکراتها و جمهوریخواهان در رابطه با ایران فرق اساسی دارند، سادگی میکنند.
شما تاکید کردید دموکراتها و جمهوریخواهان اختلاف بنیادینی در قبال مواجهه با ایران ندارند. آیا این همنظر بودن دو حزب اصلی آمریکا در رابطه با برخورد با ایران به معنی وحدتنظر داخلی روی اصول سیاست خارجی است یا نشان از اهمیت پایین موضوع ایران برای جریانات سیاسی داخلی ایالات متحده دارد؟
اصولا در بحثهای حزبی در داخل آمریکا، موضوعات سیاست خارجی اهمیت کمتری دارد. اختلافات حزبی در آمریکا و بیشتر بحثهای آنها درباره اختلاف بر سر مهاجرت، تامین اجتماعی، بیکاری و مسائلی از این دست است. البته به این نکته هم توجه کنید که ورای افکارعمومی، برای حکومت آمریکا موضوع ایران اهمیت دارد و اینطور نیست که بگوییم موضوع ایران فاقد اهمیت است. وضع روبه افول اقتصادی آمریکا در قبال رقبایی چون روسیه، برزیل، چین یا هند که رشد اقتصادی شتابانی دارند، باعث شده تا آنها به موضوع ایران و بازار آن توجه ویژه کنند.
علاوه بر این اختلاف واشنگتن با پکن بر سر دریای جنوبی چین یا تیره شدن روابط با مسکو بر سر اوکراین، اهمیت ثبات خاورمیانه و در نظر گرفتن نقش ایران در این خصوص را افزایش داده است. بخصوص اینکه بیثباتی کنونی میتواند اروپا را نیز متاثر از خود کرده و اقلیت بزرگ مسلمانان اروپا را تحتتاثیر خود قرار دهد. مجموعه این شرایط باعث شده تا آمریکا در شرایط نامطلوبی قرار گیرد و نیاز پیدا کند که با ایران به تفاهم برسد.
پس شما چطور میگویید که در عملکرد آمریکا در قبال ایران تغییری دیده نمیشود؟
بهنظرم تا این لحظه لابیها اراده تغییراساسی را از آمریکاییها گرفتهاند و شاید هم تکبر آنها اجازه نمیدهد دستکم تاکنون گام عملی مهمی برای بهبود مناسبات با ایران بردارند.
من وقتی با آمریکاییها حرف میزنم، میبینم بسیاری از آنها میپذیرند که موضوع هستهای ایران باید حل و فصل شود، اما تابه حال ارادهای در حاکمیت برای تحقق این بایدها دیده نشده است. البته باید منتظر بود و دید که در روزهای آینده چه اتفاقی در گفتوگوهای هستهای ایران و 1+5 رخ میدهد، اما نباید از یاد برد که شرایط در لبنان، عراق، افغانستان، سوریه و یمن اوضاع را به نفع ایران تغییر داده است و وابستگی عقیدتی داعش به عربستان سعودی باعث شده تا سیاستمداران آمریکایی در این نکته تردید کنند که تداوم نزدیکی واشنگتن به ریاض به نفع آمریکاست.
برخی صاحبنظران میگویند شکافهای داخلی در آمریکا میتواند مبنایی برای امتیازگیری در مذاکرات باشد. شما فکر میکنید تیم مذاکرهکننده کشورمان در جریان گفتوگوهای هستهای با 1+5 چگونه میتواند از این فرصت بهسود منافع کشورمان بهرهبرداری کند؟
به دلیل شرایط خاص منطقه، بسیاری از استراتژیستهای آمریکایی بهگونهای دیگر به نقش ایران در منطقه نگریسته و درباره همکاری با ریاض ابراز تردید میکنند. بنابراین باید با همه کسانی که در هر اتاق فکری و در هر سطحی بهطور عقلایی درباره شرایط منطقه و جایگاه ایران در خاورمیانه میاندیشند، تعامل کنیم و چنان تاثیرگذار باشیم که فشارهای آنها باعث شود تا تصمیمات واشنگتن عقلانیتر شود. بنابراین اگر مراد از استفاده مثبت از اختلافات داخلی ایران، این نوع اثرگذاری است، من هم موافقم که باید موضع عقلای آمریکایی را تقویت کرد.
اما ورای آن، واقعیت روابط بینالملل این است که آنچه باعث میشود تا منافع ما در قبال آمریکا حفظ شود، فقط اقتدار کشورمان است. شما این اصل مهم تاریخی را از یاد نبرید که هیچ امپراتوری، هیچگاه حق کسی را داوطلبانه نمیدهد. اگر کشوری توان این را نداشته باشد که از حق و منافع خود دفاع کند، امیدی به اعطای این حق نیست و بنابراین ایران هم برای دفاع از منافع خود در هر سطحی باید به توان خود بیفزاید.
مصطفی انتظاری هروی / گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد