طبقه دوم، حدس میزنم همان جایی است که باید باشم. حدود 15 غرفه که در هر غرفه چند پوستر نصب شده است که فعالیتهای موسسه، پژوهشگاه یا انجمن خاصی را توضیح میدهد. چند محصول و کتاب هم بر پیشخوان غرفه چیده شده که محصولات نهادهای مذکور است. چند نفری هم هستند که غرفهها را بازدید میکنند که عمدتا افراد غرفههای دیگرند که مشغول بازدید و گپوگفت با همسایهها هستند. از دوست مسئول غرفهام میپرسم با دکتر... (مسئول یکی از انجمنهای علمی کشور) کاری دارم، احتمالش هست بیاید؟ میخندد و میگوید مگر بیکار است؟! این جملهاش خیال و خاطرم را یکراست میبرد به یک سال پیش همین موقعها، جمعه 29 نوامبر 2013.
پرده دوم: جمعه 29 نوامبر 2013 شب بلند علم در ینا، شهر کوچکی در آلمان با جمعیتی حدود صدهزار نفر. چند هفتهای بود که در شهر و تابلوهای دانشگاه، اعلامیه برنامه را میدیدم: «جمعه از ساعت 6 عصر تا 12 شب، شب بلند علم در ینا». دانشگاه ینا، کمپانیهای زایس، فرانهوفر و موسسههای علمی ـ پژوهشی بسیار معتبری مثل ماکس پلانک و به عبارتی همه مراکز علمی - تحقیقاتی شهر، استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی و محققانشان را به صف کرده بودند تا با کودکان پنج ـ شش ساله و افراد عادی از علم و فناوری بگویند؛ نه فقط بگویند، در پیشرفتهترین آزمایشگاههای جهان آنها را با فعالیتها آشنا کنند.
در همهجا هم باز بود، از صنایع هایتک اپتیک آلمان، تا آزمایشگاهها و کارگاههای مکاترونیک دانشگاه. عجیب بود برایم چطور یک استاد برجسته دانشگاه در کمپانی زایس برای یک کودک شش ساله اینچنین از سر ذوق، گزارش آخرین برنامههای پژوهشیاش را میدهد! با چه انگیزه و شوقی تیم تحقیقات ویژن زایس یک پیرمرد هشتاد ساله را دوره کردهاند و برایش توضیح میدهند که چطور اپتیک به یاری پزشکی آمده و دقیقا الان آنها مشغول چه کاری هستند. آن شب دیدم ظاهرا ترویج علم آنقدرها هم جنبه تزئینی ندارد و کار تشریفاتی نیست! همه از استاد و مدیر و سیاستگذار ملتفتاند که ارتباط علم با بدنه جامعه چقدر برای پیشبرد علم و توسعه تفکر علمی در یک کشور حیاتی است.
برگردیم به برج میلاد؛ این که به هر حال ما به اهمیت موضوع پی بردهایم و هفتهای داریم به نام هفته ترویج علم و در این هفته در کشور اقداماتی صورت میگیرد اتفاق مبارکی است.
همچنین فرصتی است که فعالان عرصه علمی کشور در حوزههای ترویجی گوناگون از فعالیتهای یکدیگر با خبر میشوند. این گونه ارتباطات، نقش اساسی در پیشبرد علم دارد، اما این فرآیند، لزوما ترویج علم نیست. شاید جدیترین نقد به مراسم هفته ترویج علمی که در حال برگزاری است، مکان آن است. برج میلاد تهران جایی نیست که عموم مردم کوچه و بازار با آن سروکار داشته باشند. موضوع بعد بیتوجهی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز علمی کشور به این رویداد است که ناشی از جدی نبودن موضوع ترویج علم در ناخودآگاه جامعه علمی کشور است. نبود تبلیغات کافی و ضعیف بودن اجرای برنامه که به سبب کمبود سرمایه مالی و انسانی است، باز هم یادآور جدی نگرفتن موضوع است. از آن کارهای ضعیفی که نمونههایش کم نیست. سمینار و همایش و نمایشگاهی برای حفظ صورت کار با خالی کردن آن از محتوا، هدف و روح اصلی آن؛ کاریکاتوری تقلیدی از آنچه در کشورهای توسعه یافته انجام میپذیرد!
ترویج علم یعنی درگیر کردن عموم مردم با فعالیتهای علمی و نشان دادن نقش حیاتی علم در زندگی روزمره. نشان دادن شکوه کار علمی و جذابیتهایش برای کودکان و دانشآموزانی که نسل آینده دانشگران کشور از آنها سر بر میآورند. و از همه مهمتر، ترویج تفکر و سبک زندگی علمی و عقلانی در کشور؛ آن هم در کشور ایران در منطقهای از جهان که سخت درگیر نزاعهای قومی است و بشدت محتاج تفکر علمی و عقلانی.
امیرحسن موسوی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد