این نشریه در یکی از مقالات خود در اینترنت به قلم "عماد کیایی" نوشت زمانیکه نامه سری باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به آیت الله خامنهای رهبر معظم ایران به رسانهها درز کرد، واکنشها قابل پیش بینی بود: اسرائیل به شدت خشمگین و عربستان سعودی از عصبانیت سرخ شد؛ میت رامنی، نامزد پیشین حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز حیرت زده شد.
نویسنده در این گزارش آورده است؛ درخواست اوباما از آیت الله خامنهای برای همکاری نزدیک دو کشور برای مبارزه بر ضد داعش، تلاشی برای پر کردن این شکاف راهبردی است و از درک این مسئله حکایت دارد که بدون کمک های تهران، ائتلاف ضد داعش قطعاً شکست خواهد خورد.
اکنون باید دید که چرا (همکاری) ایران برای دستیابی به هرگونه راه حل ماندگار اینقدر حیاتی است؟ اولاً ایران نخستین کشوری بود که حکومت آن به یاری بغداد شتافت و نیروهای قدس را برای فرستاد تا به نظامیان عراقی که با داعش مبارزه میکنند، آموزش دهد؛ موفقیت های بیشتر در میدان نبرد عراق نیز نقش سازنده ایران را در این زمینه ثابت میکند. نبرد اخیر بر سر شهر راهبردی "آمرلی" در شرق عراق که در آن نیروهای قدس در کنار پیشمرگ های کرد مبارزه می کردند و آمریکا نیز داعش را بمباران هوایی و وادار به عقب نشینی کرد، یکی از مهمترین نبردها در این کارزار است. پیروزی در میدان جنگ آمرلی، نمونهای از همکاری ایران و آمریکا است که با حل و فصل مسئله هستهای میتوان آن را تقویت کرد. ایران همچنین قادر به ایفای نقشی دیپلماتیک است که آمریکا نمیخواهد یا نمیتواند آن را ایفاء کند؛ تهران به عنوان حامی اصلی دولت سوریه میتواند با "بشار اسد" وارد گفتگو شود. از سوی دیگر، علقه بین شیعیان ایران و عراق، نقطه قوت مهم ایران در دستیابی به توافق ها است که واشنگتن تنها می تواند به آن رشک بورزد.
بدون شک، همان طور که دولت اوباما نیز اطلاع دارد، ایران با نفوذ ریشه دار خود در حوزه های متفاوت درگیری در منطقه میتواند سنگ بنای امنیت و ثبات در سراسر خاورمیانه باشد. اکنون زمان تنش زدایی فرارسیده است و اوباما فرصت تاریخ دارد که با بستن پرونده هستهای ایران و حرکت در مسیر عادی سازی روابط ایران و آمریکا، به دستاورد بزرگی در عرصه سیاست خارجی آمریکا نائل شود. گرچه یک شبه نمی توان به سه دهه بی اعتمادی پایان دارد، همکاری های گذشته ایران و آمریکا در عراق و افغانستان و مذاکرات جدی و بی سابقه در سطح وزرای امور خارجه (محمد جواد ظریف و جان کری) نقش بسزایی را در تعامل مستقیم برای رسیدگی به مسائل مهم منطقه داشته است. با وجود این، زمان چندانی برای تعامل باقی مانده و پنجره فرصت ها به تدریج بسته می شود و کشورها باید هر چه زودتر برای جلوگیری از ادامه افراط، فرقه گرایی و تروریسم در منطقه خاورمیانه اقدام کنند.
در بخشی دیگر از این مقاله آمده است از دیدِ اسرائیل، هر گونه همکاری ایران و آمریکا بر ضد داعش، توانایی غرب را برای گرفتن امتیازات حداکثری از ایرانیان در ادامه مذاکرات هستهای بر سر برنامه هسته ای این کشور، کاهش خواهد داد. گرچه تعامل اوباما با ایران قطعاً هزینه گزافی را در عرصه سیاست داخلی آمریکا برای او (و چه بسا حزب دموکرات وی) به همراه خواهد داشت، هر نوع گشایش در مذاکرات هستهای ظرفیت آن را دارد که چشم انداز ژئوپولتیک کل منطقه خاورمیانه را که به باتلاقی برای اوباما و پیشینیان او تبدیل شده است، تغییر دهد. چنین گشایشی حتی می تواند نتیجه بازی را تغییر دهد.
قدرت های جهانی (متشکل از چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلیس و آمریکا) بعد از یک دهه مذاکرات هسته ای شکست خورده، سرانجام یکسال پیش با ایران، توافق موقت هستهای امضاء کردند. از زمان دستیابی به توافق موقت تاکنون نیز دیپلمات های حاضر در دورهای بعدی مذاکره کوشیده اند تا پیش از مهلت تعیین شده در بیست و چهارم نوامبر به توافق نهایی برسند. دور اخیر مذاکرات که با حضور مقامات آمریکا، اتحادیه اروپا و ایران، به عنوان آخرین تلاش ها، در کشور عمان برگزار شد، کوشید به چیزی دست یابد که بتوان آن را پیشرفت شایان توجه دانست.(باشگاه خبرنگاران)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد