قصه کتابهای پرفروش و پرخواننده دنیای ادبیات، این روزها به صورت یکی از منابع اصلی دنیای سینما درآمده و این موضوع، چندان هم عجیب نیست. این کتابها قبل از این امتحان خود را پس داده و نمره قبولی خوبی از سوی مردم عادی (و اهالی کتابخوان) گرفتهاند.
این مساله بیانگر این نکته است که در صورت تولید فیلمی سینمایی از این کتابها، میتوان به موفقیت بالای مالی آن امید داشت. در حقیقت این موفقیت ظرفیت لازم را برای موفقیت سینمایی این آثار ادبی فراهم میکند. حتی در مراسم سالانه اسکار هم یکی از رشتههای مهم آن، رشته فیلمنامه اقتباسی است.
در دو دهه اخیر، فیلمنامههای اقتباسی که سوژه و قصههایشان را از کتابهای موفق و پرخواننده نوجوانانه گرفتهاند، رشد قابل توجهی داشتهاند. اهل فن میگویند تهیهکنندگان سینمایی که معمولا اهل کتاب خواندن نیستند، مدتهاست اخبار دنیای ادبیات را با دقت دنبال میکنند و جویای دریافت اطلاعات درباره میزان موفقیت کتابهای ژانر کودک و نوجوان، در بین مردم عادی و بویژه کودکان و نوجوانان هستند. میزان موفقیت این کتابها، حرف اصلی را در تصمیمگیری کمپانیهای فیلمسازی و تهیهکنندگان سینما میزند.
تازهترین فیلمی که یک اقتباس سینمایی از یک کتاب پرخواننده کودکانه است و بزودی وارد مرحله تولید میشود، «بیزمان» نام دارد. کارلوس سالدانا، فیلمساز آرژانتینی برای کارگردانی آن انتخاب شده است. این فانتزی ماجراجویانه و اکشن خانوادگی، تلفیقی از انیمیشن و اجرای زنده خواهد بود. در کنار بازیگرانی که در تعدادی از نقشهای اصلی فیلم بازی میکنند، هنر جلوههای رایانهای هم به کمک قصه میآید و صحنههای کارتونی آن را شکل میدهد.
کمپانی فوکس قرن بیستم که تولید این فانتزی ماجراجویانه را بهعهده دارد، امیدوار است با آن موفقیت مجموعه فیلم «هری پاتر» را تکرار کند. کتاب بیزمان هم یک مجموعه کتاب چندجلدی است و قرار است هر سال (یا دو سال یک بار) یک جلد آن جلوی دوربین رفته و به فیلمی سینمایی تبدیل شود.
شنیدهها حکایت از آن میکند که شرکت پیکسار و کمپانی والت دیزنی هم در تولید قسمت اول فیلم همکاری و مشارکت دارند. حضور چند کمپانی سرشناس فیلمسازی به عنوان سرمایهگذار فیلم، توجه رسانههای گروهی را به خود جلب کرده و آنها مینویسند باید منتظر یک فیلم خاص و ویژه بود.
کتاب سه جلدی بیزمان به صورت یک سهگانه تهیه و توزیع خواهد شد، اما بعید نیست مثل تعدادی از آثار موفق نوجوانانه سالهای اخیر، جلد سوم آن به فیلمی دو قسمتی تبدیل شود و این سهگانه، فیلمی چهار قسمتی شود!
آرماند بالتازار، نویسنده کتاب است و شنیده میشود در نگارش فیلمنامه آن، همکاری نزدیکی خواهد داشت. ریدلی اسکات، فیلمساز مطرح انگلیسی که یکی از تهیهکنندگان فیلم است، برای مجاب کردن بالتازار چند بار با او ملاقات کرد. در جریان این ملاقاتها بود که وی توانست بالاخره این نویسنده را مجاب کند که امتیاز برگردان سینمایی اثرش را بفروشد. نزدیکان بالتازار میگویند وی علاقه چندانی برای تولید فیلمهای سینمایی از کتاب سهجلدیاش نداشته و بر این باور بوده که خود کتابها تمام حرفها را درباره قصه و حال و هوای آن میزند و دیگر نیازی به تصویری شدن این قصهها احساس نمیشود.
خط اصلی قصه کتاب بیزمان در شهر شیکاگو اتفاق میافتد. این شهر توانایی آن را دارد که اهالی خود را در سه زمان گذشته، حال و آینده به حرکت درآورد و تلفیقی از زمانهای مختلف را در خود ارائه دهد. در چنین شرایطی، یک پسر دوازده ساله باید دوستان خود را از زمانها و دوران مختلف و متفاوت با هم متحد کند. هدف پسر از جمعآوری این دوستان، پیدا کردن پدر گمشدهاش است.
پدر او از سوی یک ژنرال ارتش روم باستان دزدیده شده است. هر سه جلد کتاب بالتازار، موضوع دوست شدن پسربچه با آدمهای مختلف و تلاش برای پیدا کردن پدرش را دنبال میکند. بالتازار نویسنده کتاب با دنیای سینما (و بویژه انیمیشن) بیگانه نیست. او قبل از این با سه انیمیشن کمپانی والت دیزنی «شاهزاده مصری»، «شاهزاده خانم و قورباغه» و قسمت دوم «ماشینها» همکاری کرده است.
در همین حال، کارلوس سالدانا با بیزمان وارد دنیای زندهها میشود. او تا به حال فیلمهای انیمیشن «عصر یخی»، «ریو» هر دو در چند قسمت و «روباتها» را کارگردانی کرده است. این فیلمساز که یک کتابخوان حرفهای است، از بیزمان به عنوان یک اثر ویژه ادبی یاد میکند که قابلیت و ظرفیت زیادی برای تبدیل شدن به یک مجموعه فیلم موفق سینمایی را دارد.
قبل از این اعلام شده بود سالدانا برای سال جاری میلادی «راست» را جلوی دوربین میبرد. این فیلم قرار بود براساس قصه نوول گرافیکی رویدن لپ به همین نام ساخته شود. اما با مطرح شدن بحث تولید بیزمان، وی کارگردانی این انیمیشن / زنده را به عهده میگیرد. فیلمبرداری فیلم اوایل سال جدید میلادی در شهر شیکاگو کلید زده میشود تا برای نمایش عمومی در ایام تعطیلات کریسمس 2016 آماده شود.
بحث تولید بیزمان پس از موفقیت بالای مالی چند فیلم سینمایی مطرح میشود که اقتباسهایی از قصه کتابهای موفق نوجوانانه قدیمی و جدید بودهاند. صنعت سینما پس از استقبال بالای تماشاگران (و بویژه کودک و نوجوان) از مجموعه فیلم «هری پاتر»، تولید فیلمهای نوجوانانه بر اساس قصه کتابهای مختلف را در دستور کار خود قرار دادند. زمانی که سال 2001 اولین قسمت این مجموعه فیلم روی پرده سینماها رفت، چند جلد از کتاب هری پاتر منتشر شده و با استقبال خوب کتابخوانها روبهرو شده بود.
جی.کی رولینگ، نویسنده انگلیسی این مجموعه کتاب هفتجلدی، نه تنها به صورت یک چهره مهم ادبی درآمد؛ بلکه در دنیای سینما هم به شهرت زیادی رسید. او در کار نوشتن فیلمنامههای اقتباسی هری پاترها هم شرکت و روند تولید فیلمهای آن را زیر نظر داشت. آخرین جلد کتاب هری پاتری او به صورت فیلمی دوقسمتی درآمد و این در حالی بود که تمام قسمتهای این مجموعه فیلم، با فروش خوبی در جدول گیشه نمایش سینماهای جهان روبهرو شدند. گرچه هزینه تولید هری پاترها بالا بود، ولی استقبال تماشاگران از آنها سود بالایی نصیب تهیهکنندگانش کرد. این مجموعه فیلم در آمریکای شمالی به تنهایی بالای یک میلیارد دلار فروش کرد.
اگر مجموعه کتاب هری پاتر، اثری امروزی و معاصر بود، ولی کتاب سهجلدی «ارباب حلقهها» یک اثر ادبی کلاسیک است که عمر آن به بیش از صد سال میرسد. با وجود این، کلاسیک بودن اثر مانع از آن نشد که پیتر جکسن سراغ تولید فیلمی سه قسمتی بر اساس آن نرود. این فیلمساز استرالیاییتبار ساخت فیلمهایی بر مبنای قصه کتابهای تحسین شده جی.آر.آر تالکین را یکی از آرزوهای بزرگ خود معرفی کرده بود.
«ارباب حلقهها» اولین فیلم بزرگ و پرخرج جکسن بود. تماشاگران استقبال خوبی از هر سه قسمت فیلم در فاصله سالهای 2001 تا 2003 کردند و این در حالی است که جکسن در طول ساخت تریلوژی خود، اختلافات زیادی با شرکت فیلمسازی نیولاین (تهیهکننده فیلم) داشت.
از سوی دیگر وراث تالکین هم درباره امتیاز تولید فیلمهای سینمایی از روی کتابهای این نویسنده، یک دعوای حقوقی با تهیهکنندگان «ارباب حلقهها» پیدا کردند، اما وجود اختلاف بین طرفهای مختلف فیلم، مانع از آن نشد که آنها بر سر تولید نسخههای سینمایی «هابیت» با یکدیگر به توافق و تفاهم نرسند. فروش دو میلیارد دلاری سهگانه ارباب حلقهها دلیل خوبی برای کنار گذاشتن اختلافها و رسیدن به مواضع مشترک تازه برای تولید یک مجموعه فیلم موفق دیگر بود.
کتاب دو جلدی «هابیت» قبل از ارباب حلقهها توسط جی.آر.آر تالکین نوشته شده بود و قصهاش، پیشدرآمدی بر قصه کتاب ارباب حلقهها بود، اما صنعت سینما چندسالی است که مشکل تقدم یا تاخر قصه فیلمها را حل کرده و فصل تازهای در تولید فیلمهای دنبالهدار باز کرده است. تولید فیلمهایی که پیشدرآمدی بر قصه فیلمهای موفق هستند، مدتی است به صورت مد روز درآمده است. در این حالت، فیلمهای جدید قصههای خود را به دورانی قبل از شروع قصه فیلمهای قدیمیتر پرفروش میبرند و کل داستان به صورت یک فلاشبک طولانی تعریف میشود.
تماشاگران سینما هم با این موضوع کنار آمده و آن را پذیرفتهاند. به همین دلیل، آنها معنی «پیشدرآمد» را بخوبی میفهمند و زمان تماشای فیلمی مثل هابیت مشکلی با قصه، شخصیتها و زمان رخداد آنها ندارند. اولین قسمت هابیت سال 2012 روی پرده سینماها رفت و تهیهکنندگانش گفتند قسمت بعدی آن در سال 2013 اکران عمومی خواهد شد، اما طولانی شدن زمان دومین قسمت، آن را به فیلمی دو قسمتی تبدیل کرد. به این ترتیب قسمت سوم و پایانی فیلم در آخرین روزهای سال جاری میلادی اکران عمومی خواهد شد. جالب است که استقبال تماشاگران از هابیتها کمتر از سه قسمت اربابحلقهها بود و نتوانست توقع تهیهکنندگانش را برآورده کند.
منتقدان سینمایی میگویند تهیهکنندگان سینما در زمان برگردان سینمایی قصه کتابهای کودکان و نوجوانان، سودی دوطرفه میبرند که در برگردان سینمایی کتابهای بزرگسالان وجود ندارد. فیلمهای نوجوانانه هم تماشاچی نوجوان را با خود دارند و هم تماشاچی بزرگسال را. به گفته منتقدان، از آنجا که بچهها نمیتوانند به تنهایی به دیدن فیلمهای سینمایی بروند، حتما یک بزرگسال هم باید همراه آنها باشد. در این حالت، به جای یک بلیت، دو بلیت فروخته میشود و فروش فیلمهای موردنظر بالاتر میرود. همین نکته باعث شده تا دنیای سینما روی خوش بیشتری به کتابهای نوجوانانه نشان دهد. این روند با گذشت زمان، شدت بیشتری به خود میگیرد.
امپایر آنلاین / مترجم: کیکاووس زیاری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد