ریحانه قاتل یک پزشک بود که شواهد نشان میداد از ریحانه خواسته به عنوان یک طراح دکوراسیون، مطب او را طراحی کند که این خواسته در نهایت به مرگش منتهی شد.
دادگاه رسیدگی به پرونده ریحانه جباری هفت سال طول کشید و او در همه این سالها بر یک انگیزه برای قتل پافشاری کرد و آن دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی بود.
ریحانه ادعا داشت روزی که برای طراحی مطب دکتر سربندی به ساختمان مورد نظر رفته، مقتول قصد تجاوز به او را داشته که او نیز در دفاعی مشروع از خود، او را کشته تا عفتش لکهدار نشود.
ریحانه هفت سال این حرف را تکرار کرد، بیآنکه ادله و مدارک، ادعای او را تائید کند، ولی این ادعا تا روز مرگ همراه ریحانه بود و در همه روزهای دادرسی و اقامتش در زندان، هالهای از معصومیت در اطراف او تنید تا خیلیها قاتل بودنش را باور نکنند.
این شک و دودلی نسبت به بیگناه بودن ریحانه، هم در داخل وجود داشت و هم در خارج که البته آتش مدافعان خارج از کشور تندتر از داخلیها بود.
در واقع بیم از تجاوز جنسی با سابقهای که در ذهن مردم نسبت به آن وجود دارد، نزد افکار عمومی این حق را به هر زنی میدهد که ماجرا را با مرگ متجاوز ختم کند، که عدهای نیز با استفاده از همین آمادگی ذهنی، تفاسیری را ارائه کردند که خواسته نهفته در آن عفو و بخشش قاتل بود.
اما آنچه در این هفت سال ابتدا در مراحل بازپرسی، سپس در دادگاه کیفری استان تهران و پس از آن در دیوان عالی کشور مشخص و تائید شد، وقوع قتل عمد به دست ریحانه بود. حتی دیروز چند ساعت بعد از مرگ ریحانه، دادستانی تهران اطلاعیهای را منتشر کرد که مجموعهای از ادله بر گناهکار بودن او بود، از جمله این که ریحانه دو روز قبل از جنایت چاقویی خریده و بارها بر آن اقرار کرده، این که ریحانه چند روز قبل از حادثه به یکی از دوستانش پیامکی با این محتوا داده که «فکر کنم امشب بکشمش» و بالاخره وارد آمدن ضربه چاقو میان دو کتف مقتول آن هم در حالت خواندن نماز که ثابت میکند قتل در حالت دفاع از خود رخ نداده است.
این گزارش امروز در حالی خوانده میشود که ریحانه در آرامگاه ابدیاش آرمیده و مرتضی سربندی هفت سال از مرگش میگذرد، اما پرونده زندگی این دو نفر حاوی نکاتی است که میتواند برای همه آنهایی که قصد پادرمیانی در پروندههای قتل یا مانور دادن پیرامون آن را دارند، درس عبرت باشد.
چه شد که بخشش اتفاق نیفتاد؟
این را که چرا ریحانه جباری بیست و هفت ساله را از امروز به بعد باید مرحوم جباری بنامیم، میشود از چند زاویه بررسی کرد؛ اول اینکه او براساس شواهد و قراین مستدل، قاتل است و طبق قانون، قاتل قصاص میشود. دوم اینکه خانواده مقتول در این هفت سال نتوانستهاند به بخشش ریحانه رضایت دهند؛ آن هم در حالی که طبق گزارش ایرنا، جلسات صلح و سازش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول تا بیست و یکم مهر نیز ادامه داشته، ولی به نتیجه نرسیده است.
خانواده مقتول برای رضایت دادن یک خواسته داشت و آن اینکه ریحانه انگیزه اصلی خود برای قتل را بگوید و رازهایی را که در دل نگه داشته، برملا کند که این خواسته گواه خوبی است بر مشکوک بودن آنها به برخی اظهارات ریحانه. مهمترین بخش نیز ادعای همیشگی قاتل مبنی بر بیم او از تجاوز جنسی از سوی مقتول بود که گرچه هیچ گاه از سوی قضات تائید نشد، اما آبروی خانواده سربندی را بسختی تحت تاثیر قرار داد.
این نیاز به احیای آبروی ازدسترفته خانوادگی را میشد خیلی خوب از لابهلای مصاحبههای مختلف اعضای خانواده مقتول با رسانهها لمس کرد، بویژه گفتوگوی فرزند ارشد مقتول با یکی از روزنامهها که بصراحت گفت از حمایتهای بیش از حد از ریحانه و تلاش برخی رسانهها برای جلب مخاطب از طریق حمایت از قاتل آزردهاند. این خانواده درواقع نگران وجهه خود بود و بیمناک از این که بخشش ریحانه مساوی با گناهکار بودن مقتول تلقی شود، ضمن اینکه اولیای دم خواهان شنیدن همه حقیقت از زبان ریحانه بودند و چون این اتفاق هیچ گاه رخ نداد، حکم قصاص برای دختر جاری شد.
دشمنی یا دوستی خاله خرسه؟
اما در کنار این دلایل، نقشی که برخی رسانهها و افراد در اصرار اولیای دم بر قصاص داشتند، نقشی غیرقابل انکار است. اینها میکوشیدند تا دفاع مشروع را عامل رهایی ریحانه از چوبه دار قرار دهند؛ غافل از اینکه قضات بررسیکننده پرونده نه به این فشارها و خواستهها که به ادله استناد میکنند.
با این حال، این فشارها گرچه در رای نهایی تاثیرگذار نبود، اما در موضعگیری خانواده مقتول و پافشاری آنها بر قصاص نفس موثر بود، تا آنجا که بیست و هفتم مهر، شش روز مانده به روز اعدام، رئیس دادگستری استان تهران در گفتوگو با خبرگزاری میزان، نقش رسانههای بیگانه را در رضایت ندادن اولیای دم تاثیرگذار دانست و توضیح داد که تحریکات این رسانهها نتیجهگیری در پرونده را با مشکل مواجه کرده که اگر فضا آرام بود، امید به نتیجه رسیدن بیشتر بود.
ولی با این حال رسانهها از دامن زدن به موضوع کوتاه نیامدند و برخی افراد از آتشافروزی دست برنداشتند که البته هر دو گمانشان این بود که به نفع ریحانه تلاش میکنند.
یکی از این افراد، وکیل سابق ریحانه بود؛ وکیلی که اکنون در خارج از کشور پناهنده شده و بظاهر برای دفاع از موکل سابقش، ولی در عمل به ضرر او با رسانههای خارجی مصاحبه میکرد که همین مصاحبهها در شعلهور شدن آتش خشم خانواده مقتول و خودداری آنها از بخشش ریحانه موثر افتاد.اقدامی که برخی ناظران «کاسب کاری سیاسی» این وکیل توصیف کرده اند.
در واقع هیچکدام از این حرفها و بظاهر دفاعیات در زندگی ریحانه اثر مثبت نداشت، که میشود گفت این دادگاههای برگزار شده در سایه، در حکم دادگاههایی فرعی بود که فقط به تلاشهای دادگاه اصلی و قاتلی که میکوشید از مرگ نجات یابد، ضربه زد.
بهروز مهاجری از قضات دادگستری نیز چنین نظری دارد. او در کسوت یک کارشناس که بارها شاهد پروندههای اینچنینی بوده، در گفتوگو با جامجم، فشارهای افکار عمومی در پروندههایی از این دست را به این علت منفی میداند که فشارها بیشتر از روی احساسات است تا منطق و عدالت. او معتقد است خیلی وقتها افکار عمومی و رسانهها براساس شایعات و اطلاعات ناقص قضاوت میکنند که نمیتواند قضاوتی واقعبینانه باشد و چهبسا در پرونده ریحانه جباری اگر این قضاوتها و فشارها و موضعگیریها نبود، اوضاع به ضرر ریحانه تمام نمیشد.
مهاجری در توضیح گفتههایش میگوید: وقتی شرایط در جهتی پیش میرود تا افکار عمومی، مقتول را گناهکار و قاتل را بیگناه بدانند، خانواده مقتول برای به دست آوردن وجهه از دست رفته خویش چارهای جز اجرای حکم قصاص ندارند، چون از یکسو عزیزی را از دست دادهاند و از سوی دیگر برای حفظ حرمت این عزیز و تکذیب اتهامات وارده، باید تا پایان راه که اجرای حکم اعدام است، پیش بروند.
این قاضی دادگستری البته وساطت در این پروندهها را رد نمیکند، حتی به نقش موثر این پادرمیانیها اذعان دارد، ولی به شیوهای درست، معقول و منطقی که به جریحه دار شدن اولیای دم منجر نشود و از مرزهای انصاف نگذرد.زندگی ریحانه جباری تمام شد، او قاتلی است که قصاص شد، اما داستان زندگی مردان و زنانی که دست به خون یک انسان آلوده میکنند، تمامشدنی نیست. اما آنچه بر ریحانه جباری و خانواده مقتول گذشت، درسی است برای آنهایی که میکوشند از ناحق دفاع کنند و ناخواسته به دو طرف پرونده آسیب میزنند.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد