ایرانیان برای اولین بار قطع رابطه سیاسی را با انگلیس در دوره نخست وزیری مصدق تجربه کردند. بعد از اینکه ماجرای ملی شدن صنعت نفت پیش آمد انگلیسیها از هر فرصتی برای کارشکنی استفاده کردند و تلاش خود را به کار بستند تا از راه شکایت در مجامع بینالمللی ضمن نادیده گرفتن تصمیمات دولت و مجلس ایران، بار دیگر مدیریت تولید و استخراج و صدور نفت ایران را به دست گیرند. این تکاپوها، یک بار پانزدهم خرداد 1330 و بار دیگر در ششم مهر همان سال با ارسال شکایت به شورای امنیت سازمان ملل پیگیری شد و انگلیسیها در این دو شکایت ملیشدن صنعت نفت ایران را تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه خواندند.
در واکنش به این اقدام، مصدق در جلسه شورای امنیت که بیستویکم مهر 1330 برای بررسی شکایات انگلستان تشکیل شد حضور یافت و طی سخنانی ضمن رد ادعای انگلستان در مورد به خطر افتادن صلح منطقهای به تشریح سوءاستفادههای آن دولت و شرکت ملی نفت انگلیس از منابع طبیعی و ثروتهای ملی ایران پرداخت. در ادامه این روند، بیست و هفتم مهر نیز جلسه دیگری در شورای امنیت سازمان ملل برگزار شد و در آن پیشنهاد دولت فرانسه دال بر احاله مسئولیت تصمیمگیری در مورد شکایت انگلستان به دیوان لاهه به تصویب رسید. دیوان مزبور نیز سیویکم تیر 1331 با 9 رأی مخالف در برابر 56 رأی موافق، حکم بر عدم صلاحیت خود در رسیدگی به شکایت انگلستان صادر کرد. این حکم بیستوهشتم مرداد همان سال توسط دبیرکل سازمان ملل به اطلاع شورای امنیت رسید.
دولت بریتانیا که نمیتوانست از راههای حقوقی ادعاهای خود را پیگیری کند به تحریکات نظامی روی آورد و کشتیهای جنگی خود را به خلیج فارس و دریای عمان فرستاد. تهدید نظامی جدی بود و باید با واکنش همزمان ایران مواجه میشد.
در اولین اقدام دکتر مصدق دستور اخراج 4500 کارشناس متخصص انگلیسی را در آبادان صادر کرد. با این وصف نوع رفتار دولت و دربار در برابر تهدیدات انگلیسیها هماهنگ نبود و شاه و اطرافیان او روش نرمتری را برای مواجهه با انگلیس در پیش گرفتند. در این زمان مصدق از شاه خواست اختیار وزارت دفاع را به او واگذار کند که با مخالفت محمدرضا پهلوی روبهرو شد و نخست وزیر در اعتراض به این برخورد، استعفا کرد.
شاه گویا منتظر فرصت بود و بلافاصله احمد قوام را مامور تشکیل کابینه کرد. موج نارضایتی، مردم و نیروهای ملی- مذهبی را فراگرفت و کشتی نخست وزیر جدید به ساحل ننشسته غرق شد و مصدق بار دیگر ریاست دولت را به دست گرفت و این بار با تصدی او بر وزارت دفاع موافقت شد.
نخست وزیر بعد از قدرتگیری مجدد، در واکنشی به اقدامات بریتانیا دستور داد همه کنسولگریهای انگلیس را در کشور تعطیل کنند. به موازات این اقدام، امتیاز بانک شاهنشاهی که از دوره قاجار به انگلیسیها داده شده بود نیز ملغی اعلام شد و روابط دو کشور به پایینتر سطح خود رسید. انگلیسیها هم در اقدامی متقابل داراییهای ایران را در بانکهای لندن توقیف کردند.
مصدق میخواست مساله نفت میان دو کشور از طریق مذاکره حل شود و از این رو با ارسال پیام برای سفارت بریتانیا در تهران از دولت انگلیس خواست برای حل مساله نفت دو کشور با هم وارد گفتوگو شوند. انگلیسیها که خشمگین از اقدامات نخست وزیر ایران بودند با هماهنگی دولت آمریکا مشترکا پیامی برای ایران فرستادند و شرایط دشواری را برای ادامه مذاکرات مطرح کردند. این خواستهها با بیاعتنایی مصدق مواجه شد. ماموران انگلیسی در داخل کشور با هماهنگی سفارتخانه این کشور توطئههایی را برای تضعیف دولت مصدق طراحی کردند و دولت به منظور مقابله با این اقدام دستور تعطیلی سفارت انگلیس را در ایران صادر کرد و به این ترتیب روابط سیاسی میان دو کشور پایان یافت.
سیام مهر 1331 دکتر حسین فاطمی، وزیر امور خارجه ایران طی یادداشتی خطاب به سفارت انگلیس در تهران و با اشاره به خودداری انگلستان از کمک به حل مشکل نفت و نیز تحریکات و مداخلات مأموران و نمایندگان رسمی آن کشور در ایران تصمیم دولت ایران مبنی بر قطع روابط سیاسی خود را با دولت انگلیس به دولت اعلام کرد. یک روز بعد هم مجلس شورای ملی به انحلال مجلس سنا، که سخت بر ضد نهضت ملی ایران تحریک و دسیسهگری میکرد، رأی مثبت داد.
فردای آن روز، روزنامه اطلاعات نوشت: بعدازظهر دیروز آقای افشار، رئیس اداره سوم سیاسی وزارت امور خارجه با تلفن به سفارت انگلیس اطلاع داد برای تسلیم یادداشتی که تهیه شده است ساعت ۳ بعدازظهر انتظار میدلتون، کاردار سفارت و جفری، دبیر اول سفارت را دارد. ساعت ۳ و 15 دقیقه ماشین شماره ۲ سیاسی سفارت برای آخرین بار به طور رسمی جلوی وزارت امور خارجه توقف کرد و میدلتون و جفری از ماشین پیاده شدند و یکسره به اتاق آقای افشار رفتند. ملاقات افشار و میدلتون نیم ساعت بیشتر طول نکشید. اگرچه از مذاکرات بین آنان اطلاع کاملی در دست نیست ولی گفته میشود ضمن تسلیم یادداشت مربوط به قطع رابطه مذاکراتی در مورد نحوه رسیدگی به امور سفارتخانههای ایران و انگلیس صورت گرفته است.
اللهیار صالح، سفیر کبیر ایران در آمریکا و یکی از یاران مصدق، یک جلسه مطبوعاتی در واشنگتن تشکیل داد و گفت: «امروز دولت ایران، قطع روابط سیاسی با دولت انگلستان را اعلام کرد. این اقدام برای اعتراض نسبت به روش خصمانهای که دولت انگلستان برای تحمیل خواستههای شرکت نفت سابق به دولت ایران پیش گرفته بود، انجام شد. دکتر مصدق در 18 ماه گذشته، با وجود این روش نامساعد انگلستان، از هر اقدام ممکن برای تشویق دولت انگلستان در همکاری با دولت ایران، در پیدا کردن راهحل، کوتاهی نکرد.
در مقابل، دولت انگلستان، در روش خود، به این طریق پافشاری نمود: محاصره اقتصادی و مسدود کردن اعتبارات ایران، جلوگیری از آمدن کشتیها به بنادر ایران، تهدید خریداران احتمالی نفت ایران و سعی در مضطرب نمودن دولت ایران به وسیله کشاندن ایران به شورای امنیت و دیوان دادگستری بینالمللی؛ در صورتی که هر دو این دستگاهها از طرفداری درخواستهای انگلستان خودداری نموده و رای دادند که اختلاف مابین دولت ایران و یک شرکت خصوصی است نه بین دو دولت ایران و انگلستان. این سیاست تحمیلی، باعث سختیهای اقتصادی فراوانی برای ملت ایران و بر هم زدن نظم سیاسی کشور شد.
در پی این رویداد رادیو تهران سیام مهر 1331 به نقل از اطلاعیه وزارت امور خارجه، قطع روابط سیاسی تهران و لندن را اعلام کرد و از سفیرکبیر و همه کارکنان سفارت انگلستان در تهران خواست طی 10 روز خاک ایران را ترک کنند. قطع روابط ایران با انگلستان تا بیستوچهارم آذر 1332 که سرلشکر زاهدی نخستوزیر کودتا اقدام به تجدید روابط با انگلستان کرد، ادامه یافت.
شهاب سلیمی / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: