
ما اغلب اهل ریا و تزویریم. شاید برای همین همیشه ناچاریم به بهانه حفظ حریم خصوصی، زندگی خانوادگیمان را از نگاه دیگران پنهان نگاه داریم تا نکند تصور کاذبی که از خود برای اغیار ساختهایم با آشکار شدن حقیقت، صدمه ببیند. امام(ره) اما چنین نبود. همان بود که میکرد. گواه این مدعا سیرهعملی ایشان در خانه و با خانواده است. حریمی که نیازی به آشکار شدنش نبود اگر ذرهای تفاوت میداشت با سیره عملی ایشان در اجتماع بیرون. هم بهدلیل رسم رایج در رعایت حریم خصوصی و هم از باب محافظهکاریهای مرسوم در باب حفظ شأن و جایگاه شخصیتهای برجسته اجتماعی. ولی همه چیز بر این حقیقت گواهی میدهد که امام خمینی(ره) در خانه نیز همان امام محبوب در اجتماع بوده است.
نامه محبتآمیز و سرشار از عشق و ارادت حضرت امام به همسرشان نمونهای آشکار در این باره است. خوانده و شنیدهایم که امام تا چه اندازه پاسدار حرمت همسر خود بوده و بدون حضور او لب به غذا نمیزده است. خواندهایم که چقدر وقت برای خانواده میگذاشته و حتی طلبههای متأهل را سفارش میکرده که مطالعهشان را به جای شب، هنگام سحر انجام بدهند و شبها به امور منزل و خانواده بپردازند. امام نه فقط کار خود را به دیگری محول نمیکرد، بلکه انجام کار دیگران را هم وظیفه خود میدانست. خانم نعیمه اشراقی میگوید: در یکی از آن روزها که نوبت شستن ظروف به عهده من بود، احساس خستگی میکردم و از خواهر خود خواستم که به جای من آن مسئولیت را انجام دهد. او ابا کرد. نزدیک ظهر، وقت نماز حضرت امام بود. ایشان برای تجدید وضو رفته بودند که به علت طولانی شدن غیبتشان نگران شده و به جستجویشان به آشپزخانه سر زدم. ناگاه متوجه شدم که امام تمام ظروف را شستهاند و فرمودند: «سخن تو را شنیدم و احساس کردم نوبت من است.» (برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، ج 1، ص 63)
امام علاقه سرشاری به کودکان داشت و نهفقط نوههای خود ایشان، بلکه کودکانی که به حسینیه جماران میآمدهاند هم توجه ایشان را به خود مشغول میداشتهاند. در جایی دیگر از کتاب برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره) به نقل از خانم زهرا اشراقی میخوانیم: «میگفتند: من به حسینیه که میروم اگر بچه باشد حواسم میرود دنبال بچهها؛ اینقدر من دوست دارم بچهها را. بعضی وقتها که صحبت میکنم میبینم که بچهای گریه میکند یا بچهای دارد دست تکان میدهد، یا اشاره به من میکند، حواسم میرود به بچه. » (همان، ج 1، ص 22)
علاقه و توجه امام به خانواده به قدری بوده که ایشان نه فقط به گونهای نماز شب میخواندهاند که مزاحمتی برای دیگران نداشته باشند، بلکه برای نماز صبح هم کسی را بیدار نمیکردهاند مگر آنکه به ایشان سپرده باشند که بیدارشان کنند. خانم زهرا مصطفوی در این باره میگوید: امام اصلاً برنامهشان بر بیدار کردن صبح نبود، یعنی ما اگر خدمت ایشان بخوابیم، چه نماز شب و چه نماز صبح را چنان آرام میخواندند که ما اصلاً بیدار نشویم. هیچوقت امام برای نماز کسی را بیدار نمیکنند، مگر کسی بسپارد. ما مکرر میسپردیم به ایشان که ما را بیدار کنید و ما را بیدار میکردند. چون خانواده شوهر من برنامهشان این بود که صبح بچه را بیدار کنند. به همین جهت همسرم صبحها که دختر من مکلف شد بیدارش میکرد. من عادت نداشتم به این کار و معتقد بودم که این کار درست نیست. اما ایشان معتقد بود که بچه باید عادت کند به بیدار شدن برای نماز صبح. تا زمانی که برنامه بر این شد که برویم نجف ـ آن موقع ایشان در نجف بودند ـ ما وقتی رفتیم نجف، به ایشان گفتم: بروجردی لیلا را بیدار میکند. امام فرمودند: «از قول من به ایشان بگو خواب را بر بچه تلخ نکن.» این کلام تأثیر عمیقی بر روح من و دخترم به جای گذاشت به حدی که بعد از آن دخترم سفارش میکرد که برای انجام نماز صبح بموقع بیدارش کنم. (برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، ج 1، ص 28)
امام خمینی درخصوص تربیت عملی کودکان میفرمایند: «چون اطفال را حشر دائم یا غالب با پدر و مادر است، تربیتهای آنها باید عملی باشد؛ یعنی، اگر فرضاً خود پدر و مادر به اخلاق حسنه و اعمال صالحه متصف نیستند، در حضور طفل با تکلف، خود را به صلاح نمایش دهند تا آنها عملا مرتاض و مربی شوند، و این خود، شاید مبدأ اصلاح خود پدر و مادر نیز شود.» (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 155)
مساله دیگر مورد توجه در کلام حضرت امام دامن مادر بهعنوان نخستین مدرسه کودک است. ایشان با تصریح بر اینکه «اولین مدرسهای که بچه دارد، دامن مادر است» اهمیت رفتار تربیتی مادر را در آینده کودک متذکر شده و دلیل این امر را نزدیکی و علاقه کودکان به مادر عنوان میکنند: «چون بچهها آن علاقهای که به مادر دارند به هیچکس ندارند و در دامن مادر که هستند تمام چیزهایی که دارند، آرزوهایی که دارند خلاصه میشود در مادر و همه چیز را در مادر میبینند، حرف مادر، خلق مادر، عمل مادر، در بچهها اثر دارد.» (بیانات امام در مورد نقش حساس مادران در تربیت فرزند، صحیفه نور، ج 6 ، ص 157)
امام خمینی(ره) در مخالفت با تبلیغات صورت گرفته برای حذف نقش تربیتی زن در اجتماع میفرمایند: «شغل مادری که معالاسف اجانب این شغل را پیش ما مبتذل کردند و مادرهای بچههای ما را از بچهها جدا کردند (نه همه، مقداری را) این شغل بزرگ را مبتذل کردند که از دامن این مادر، بچه، بچه صحیح بیرون نیاید و بعد که به دبستان میرود و بعد که تحت حمایت پدر میآید پدر را هم یک کاری بکنند که توجهش به بچه نباشد، تربیت نکند، بعد هم در دبستان، بعد هم در دبیرستان، بعد در همه جای دیگر، در بالاتر از آن. اینها میخواهند که انسان در این کشورها نباشد. » (بیانات امام در جمع فرهنگیان و دانشجویان، صحیفه نور، ج 6، ص 261 و 262)
امام، منشأ اغلب مفاسد اجتماعی را جدایی فرزندان از دامن مادر عنوان کرده و تصریح میکنند: «بچههایی که از دامن مادر جدا شدهاند و در پرورشگاهها رفتند، اینها چون پیش اجنبی هستند و محبت مادر ندیدهاند، عقده پیدا میکنند، این عقدهها منشأ همه مفاسد... یا اکثر مفاسدی است که در بشر حاصل میشود.» (بیانات امام در جمع اعضای سمینار آموزشی، صحیفه نور، ج 8 ، ص 240)
و بالاخره به عقیده حضرت امام، نقش زن در جامعه، بالاتر از مرد و خدمت مادر به اجتماع بالاتر از خدمت معلم و هر شخص دیگر است، چراکه «بانوان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعال در همه ابعاد هستند، قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت میکنند.» و چون «این امری است که انبیا میخواستند و میخواستند که بانوان قشری باشند که همه آنها تربیت کنند جامعه را و شیرزنان و شیرمردانی به جامعه تقدیم کنند.» (بیانات امام در جمع بانوان عضو موسسه 12 فروردین قم، صحیفه نور، ج 14، ص 131)
محمد کامیار / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان