آسیب‌شناسی افزایش تعداد مناطق آزاد و ویژه

مناطق آزاد، سکوی صادرات یا دروازه واردات

با این‌که ایران هفت منطقه آزاد تجاری و صنعتی دارد و تسهیلات ویژه و معافیت‌های مالیاتی و گمرکی و تسهیلات و امکانات دیگر برای سرمایه‌گذاری در این مناطق در نظر گرفته شده است، اما بسیاری از سرمایه‌گذارانی که خارج از کشور فعالیت دارند حاضر به حضور در این مناطق نیستند و ترجیح می‌دهند در دیگر مناطق آزاد تجاری صنعتی منطقه کار و فعالیت کرده و به طور طبیعی مزایای حضورشان و در راس آن ایجاد اشتغال را به آنان هدیه کنند.
کد خبر: ۷۲۸۳۶۲
مناطق آزاد؛ این سوی آب، آن سوی آب

بسیاری از این سرمایه‌گذاران سال‌هاست سرمایه‌های خود را در کشور امارات به کار انداخته‌اند و بتازگی نیز ترکیه، قطر و عمان مقصد آنان شده است. در گفت‌وگو با هادی موتمنی، رئیس شورای بازرگانان ایرانی مقیم دبی و مسعود دانشمند، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات علل این بی‌میلی به حضور در مناطق آزاد کشور به همراه برخی مشکلات ریشه‌ای این مناطق را بررسی کرده‌ایم.

به عقیده شما چرا مناطق آزاد ایران نتوانسته نقش در نظر گرفته شده در اقتصاد کشور که همان رشد تولید و سرمایه‌گذاری است، محقق کند؟

واقعیت این است که مناطق آزاد ما به جای این‌که به صنعت و تولید بپردازند بیشتر به تجارت نزدیک شدند و به این ترتیب این مناطق و مناطق ویژه اقتصادی از هدف اصلی تشکیل خود فاصله گرفت. حال آن که تجارت فقط باید بخشی از کار این مناطق باشد و آن هم در راستای تولید یا صادرات مجدد صورت گیرد،‌ اما اکنون مناطق آزاد به دروازه‌های واردات کالا تبدیل شده و بدیهی است نوع سرمایه‌گذارانی که به آنجا می‌آیند نیز سرمایه‌گذاران تولیدی نیستند.

چرا این اتفاق افتاد؟

به این دلیل که مناطق آزاد ما بدون توجه به این‌که ظرفیت تولیدشان کجاست، ایجاد شد. صریح بگویم مناطق آزاد در کشور ما فقط به این منظور تاسیس شده که بگوییم ما هم دارای منطقه آزاد هستیم، بی‌آن که از روش تشکیل آن باخبر باشیم. مثلا هیچ زمانی به قابلیت‌های یک منطقه آزاد توجه نکردیم تا از ابتدای تشکیل، منطقه را متناسب با آن شکل دهیم. مثلا در کیش امکانات صنعتی نیست، یعنی این‌که بیاییم کالایی را تولید کنیم و بعد بتوانیم این کالای تولیدی را به کشور دیگری صادر یا در داخل کشور عرضه کنیم یا مواد نیمه آماده را بیاوریم آنجا به آماده تبدیل کنیم و بعد به بازارهای دیگر صادر کنیم این ظرفیت درکیش وجود ندارد. با این حال ما اصرار داریم کیش همزمان با قابلیت توریستی، منطقه صنعتی هم باشد. یعنی یک مدل واحد را برای مناطق مختلف آزاد که نه در یک نقطه مجتمع است و نه اقلیم و استعدادهای یکسانی دارد، قرار داده‌ایم.

چرا کیش قابلیت تبدیل به منطقه صنعتی را ندارد؟

به یک دلیل هزینه تولید در کیش به علت عرف توریستی منطقه بالاست. مثلا قیمت مسکن در این جزیره بسیار گران و همپای تهران است. از سوی دیگر قیمت مواد غذایی نسبت به دیگر شهرها بالاتر است و همین عوامل باعث می‌شود تا قیمت تمام شده یک کالا افزایش یابد. از سوی دیگر در مناطق آزاد مانند کیش در زمان تاسیس، به امکانات بندری بی‌توجه بودیم. برای منطقه‌ آزاد با شرایط فعلی کیش باید بندر فراهم باشد. امکانات بانکی، امکانات انبار و انبارداری نیز باید فراهم باشد. بدون اینها منطقه آزاد صنعتی شکل نمی‌گیرد. در نتیجه مناطق آزاد ما تنها نام منطقه آزاد تجاری را گرفت و البته در بخش تجاری نیز شاهد حجم گسترده تجارت در معنای واقعی آن نبوده‌ایم. یعنی تجارت بیشتر این بوده که کالا را به منطقه آزاد وارد و بعد آن کالاها را به سرزمین اصلی منتقل کنیم و البته ده‌ها ترفند برای انتقال ارزان این کالا و نپرداختن حقوق دولتی به کار بندیم. در حالی که تجارت منوط به تولید واقعی در مناطق آزاد این است که مثلا کالا را آنجا بیاوریم و بعد آن را بسته‌بندی و به بازارهای دیگر عرضه کنیم به عبارت بهتر، با هدف صادرات مجدد و دارای ارزش افزوده بالا. متاسفم بگویم اکنون کالاهایی را که در شهرهایی مثل بندرعباس به دلیل بی‌کیفیتی مرجوع می‌کنند، به منطقه آزاد کیش منتقل و از آنجا توسط مسافر وارد بازار داخلی می‌شود. به عبارت دیگر مناطق آزاد بهانه‌ای برای دورزدن قوانین گمرکی ورود جنس بی‌کیفیت شده است.

حال راهکار شما برای تغییر این وضع چیست؟

ما باید ابتدا برنامه‌ریزی جدیدی برای هریک از مناطق آزاد کشور انجام دهیم و فعالیت هر کدام از این مناطق را به‌صورت موشکافانه بررسی کنیم. فعالیت این مناطق براساس استعداد و اقلیمی که دارند باید باز تعریف شود و یک وجه از وجوه تجاری، صنعتی و گردشگری به عنوان غالب برای آن تعریف شود. همچنین باید پروژه‌های سرمایه‌گذاری سودده با توجه به همان ویژگی‌ها به طور مشخص معرفی شود تا سرمایه‌گذاران با چشم بازتری هدف سرمایه‌گذاری خود را انتخاب کنند. از سوی دیگر باید به بانک‌های خارجی این اجازه را بدهیم که بتوانند در مناطق آزاد، بانک کشور خود را براساس مقررات بانک مرکزی خودشان تاسیس کنند نه بر اساس قوانین بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران. چون عرف و مقررات نظام بانکی ما با آنان متفاوت است و وقتی ما نام منطقه‌ای را آزاد می‌گذاریم باید فعالیت درآنجا واقعا آزاد و بی‌محدودیت باشد.

موتمنی: ثبات نیست

آقای موتمنی شما به عنوان رئیس شورای بازرگانان ایرانی مقیم دبی که خود سرمایه‌گذار نیز هستید، چرا در مناطق آزاد ایران کار و فعالیت نمی‌کنید؟

وقتی ما بخواهیم مناطق آزاد هفتگانه ایران را با مناطق آزاد کشور امارات مقایسه کنیم باید بگویم که فعالیت در ایران و خارج از کشور از دیدگاه یک سرمایه‌گذار، تاجر و صاحب صنعت بسیار متفاوت است. در دبی گشایش اعتبار و واردات بسیار راحت است و می‌توانید از طریق بانک‌ها در کوتاه‌ترین زمان ممکن این کار را انجام دهید. شاید بیش از یک ساعت طول نمی‌کشد که می‌توانید گشایش نهایی ال‌سی را از بانک دریافت کنید، در حالی که این موضوع در ایران چند روز طول خواهد کشید. در بحث بعدی باید گفت تسهیلات بندری که در این مناطق است در هیچ‌کدام از مناطق آزاد ما وجود ندارد. موضوع دیگر، مساله بیمه است. بیمه‌هایی که در اینجا فعال هستند بیمه‌های بین‌المللی هستند و اگر خسارتی وارد شود می‌توانید ظرف چند روز جبران آن را از بیمه دریافت کنید در حالی که در ایران رسیدن به مرحله پرداخت بیمه بسیار طول خواهد کشید و مراحل زیادی دارد. این چنین است که می‌گویم ایرانی‌هایی که در دبی هستند صرفا به منظور تسهیلات موجود در اینجا هستند و اگر مشابه این تسهیلات در مناطق آزاد خودمان باشد در بازگشت تردید نمی‌کنند.

اما زیرساخت‌های مناطق آزاد ایران درحال گسترش است.

شاید، اما هنوز راه زیادی دارد. مثلا فرودگاه دبی به‌صورت 24 ساعته مشغول کار است و در هر ساعتی از شبانه‌روز می‌توانید مراجعه کنید تا کالای وارد شده را ترخیص کنید، اما کانتینرهای مواد اولیه کارخانجات رنگسازی در ایران اینجا (دبی) مانده است. ما می‌خواهیم این کالا را به بندرعباس بفرستیم، اما شرکت‌های کشتیرانی خارجی به دلیل تحریم‌ها به ایران نمی‌آیند و شرکت کشتیرانی ایرانی هم اعلام می‌کند به دلیل این‌که این کالا جزو محصولات خطرناک و شیمیایی است نمی‌تواند ان را حمل کند و از این کار خودداری می‌کند. این کالا را از اینجا به جزیره کیش هم نمی‌توان با کانتینر فرستاد. به این دلیل که نمی‌توانند در کیش براحتی تخلیه کنند و هنوز لنج‌های چوبی در این مسیر رفت و آمد می‌کنند.

اگر بخواهید بزرگ‌ترین موانعی را که در برابر بازگشت سرمایه‌گذاران ایرانی به مناطق آزاد مطرح است بشمارید، چیست؟

مهم‌ترین آن بی‌اعتمادی به قوانین و مقررات ایران است که در کوتاه‌مدت تغییر می‌کند. البته بحث تحریم‌ها هم در شکل گیری این موضوع بی‌اثر نیست. بحث دوم، مساله انتقال پول است. کسی که قرار است کار صنعتی انجام دهد روزانه باید خرید و مواد اولیه وارد کند. انتقال پول در ایران بسیار مشکل است و با سختی انجام می‌شود. کالاهایی که وارد ایران می‌شود با قیمت 10 تا 15 درصد بالاتر به دست تولیدکننده می‌رسد. به این دلیل که هزینه‌هایی از این قبیل باعث بروز چنین مشکلاتی می‌شود. بحث سوم، ثبات و امنیت و ثبات قوانین و مقررات است. گمرک کشور امارات سال‌های سال است که تکلیفش مشخص است. مواد دارویی و بهداشتی و خوراک و مواد اولیه ساخت و ساز از پرداخت هرگونه وجهی معاف است و مابقی محصولات شامل 5 درصد گمرک می‌شود. حالا اگر بخواهند آن 5درصد را هم افزایش بدهند از یک‌سال قبل اطلاع می‌دهند، اما در ایران هر روز یک بخشنامه گمرکی یا بانکی صادر می‌شود و تکلیف هیچ‌کس روشن نیست و نمی‌تواند حدس بزند فردا چه خواهد شد.

سرانجام موضوع چهارم، ثبات نرخ ارز است. برابری ارزش دلار با درهم 33 سال است که ثابت است در حالی که در ایران چنین موضوعی مشاهده نمی‌شود و همین تغییرات نرخ ارز باعث سرمایه‌دار شدن برخی افراد می‌شود و برخی دیگر را یک شبه ورشکسته می‌کند. حال اگر این شرایط در ایران باشد چه دلیلی دارد که ایرانی‌هایی که در اینجا حضور دارند کشورشان را رها کنند و سرمایه خود را به کشورهای دیگر ببرند؟

محمدحسین علی اکبری / گروه اقتصاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها