تنوع حوزههای مورد نظر ضمن ایجاد فرصت برای رئیسجمهور به منظور گزارش اقدامات یا بیان مشکلات بر سر راه، به جذابیت گفتوگو، دربرگیری بیشتر مخاطبان و پرهیز از یکنواختی کمک میکند.
اما در گفتوگوی اخیر، تمرکز بر مسائل اقتصادی موجب شد برخی حوزههای مهم و به عبارتی مهمترین حوزه یعنی فرهنگ همچنان مظلوم واقع شود و حتی اسمی از آن به میان نیاید!
فراموش نکنیم که فرهنگ مبنا و زیربنای مسائل است و امسال نیز به نام «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» مزین شده است.
اشتباه نشود، منظور تخفیف مسائل اقتصادی نیست و نمیتوان و نباید منکر اهمیت اقتصاد و تاثیر آن بر زندگی مردم و دغدغه عمومی مردم نسبت به این موضوع شد، اما آیا میتوان و درست است به بهانه اهمیت مسائل معیشتی از موضوع مهم فرهنگ غفلت کنیم؟
آیا تشکیل نشدن جلسات شورای عالی فضای مجازی در طول دولت یازدهم نمیتوانست یک پرسش مهم در کنار صنعت ریلی کشور باشد؟ آیا جا نداشت تشکیل نامنظم جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مهمترین قرارگاه فرماندهی فرهنگ کشور در کنار مجوز کسب و کار مورد پرسش قرار گیرد؟ آیا کاهش قابل توجه بودجه دستگاههای فرهنگی که تزریق بودجهای معادل یک پل یا تونل معمولی، آنها را متحول میکند، نمیتوانست در کنار آب دریاچه ارومیه مطرح شود؟ و وضع کتاب و محل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و دهها پرسش دیگر نیز همینطور؟
اگر خبرنگاران رسانه ملی در طرح این پرسشها کوتاهی کردهاند، باید آنها پاسخگو باشند و اگر دفتر رئیسجمهور محترم در این باره نقش داشته است، گلایه متوجه آنهاست.
و حسن ختام این یادداشت، تاکید و دغدغه رهبر فرزانه انقلاب درباره فرهنگ است که میفرمایند: «به طور خلاصه اینگونه میتوان گفت که فرهنگ یک ملت و یک کشور، در حقیقت شاکله معنوی این ملت است؛ یعنی اگر ما در یک کشور، وضع اقتصادی، نظام اقتصادی و نظام سیاسی را شاکله جسمی برای یک ملت بدانیم، روح این مجموعه عبارت است از فرهنگ. در حقیقت فرهنگ است که هویت و شاکله معنوی یک ملت را معین میکند... حتی اگر چنانچه فرض کنیم در زمینه شکل سیاسی یا شکل اقتصادی دچار مشکلاتی باشد، اما فرهنگ غنی و عمیقی داشته باشد، این ملت، بالقوه ملت مقتدری است... برای یک ملت، ویرانی و خرابی ظاهری، دلیل ویرانی و نابودی حقیقی و نهایی نیست. آنچه دلیل ویرانی نهایی است، ویرانی فرهنگی است. اگر چنانچه یک کشوری از لحاظ فرهنگ ـ یعنی از لحاظ علم، از لحاظ عقیده، از لحاظ اخلاق، از لحاظ رفتارها، از لحاظ خصال و خلقیات مدنی ـ وضع نابسامانی داشته باشد، وضع منحطی داشته باشد، این ملت ورشکسته است؛ ولو حالا ظاهرا هم یک شمایل و شاکله مقبولی داشته باشد؛ لیکن باطن خراب شده است، ویران شده است و با یک حادثه از بین میرود و دیگر قابل بازسازی نیست؛ برخلاف آن وقتی که این ذخیره را داشته باشد؛ اهمیت فرهنگ این است.»
مهدی فضائلی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد