راه باز است و اشاره میکنند که جاده هم دراز! هرچقدر که پول بدهی، مدرک میدهند!(این جمله پولکی مدرکگرایانه را ملتفت نشدیم چه کسی گفت؛ اما حرفش همچین آش دهن سوزی هم نبود. از قدیم و ندیم هم رسم بوده که هرچقدر ملت پول میدادند، همان مقدار آش میخوردند. حالا تنها تفاوت قضیه در اینجاست که جای آش با مدرک عوض شده که چیز چندان مهمی نیست!)
خوشحالیم که در زمینه پذیرش دانشجو در مقطع ارشد، اگر سابق براین ــ یعنی یک چیزی حدود هفشده سال قبل ــ چنان دعوایی بر سر ورود به دانشگاه بود که نان خیلی از مؤسسات آموزشی و کنکوری، صاف توی روغن بود؛ اما الان چنان آمار پذیرش دانشجو بالا رفته و هنوز هم با وجود صندلیهای خالی، جای بالا رفتن بیشتر دارد که مؤسسات کنکور و دانشگاههای غیردولتی، آب و نان لازم را در سرمایهگذاری بر روی مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری میبینند و ترافیک چند میلیونی طالبان این دو مقطع باعث شده تا به این سمت روی بیاورند و کلاسهای کنکور خود را در این مقاطع افزایش دهند.
به موازات این مراکز و مؤسسات کنکوری، برخی دانشگاههای پولی نیز به صرافت استفاده از این فرصت طلایی برای جذب و جلب بیشتر دانشجو در دورههای ارشد و دکتری افتادهاند. چنان که به ما خبر رسیده، دانشگاه آزاد عزیز ظرفیت پذیرش دانشجوی دکترای خود را از 4000 نفر در سال 92 به 12هزار نفر در سال جاری ارتقا داده است. کارشناسان چه میگویند؟....خب خیلی چیزها ممکن است بگویند. گوش ما که نباید به بقیه بدهکار باشد. بعضی از کارشناسان مثلا میگویند که افزایش سه برابری جذب دانشجوی دکتری،فقط تعداد دکترهای مدرک به دست را افزایش میدهد. خب بگویند. عرض کردیم که خیلی چیزها ممکن است بگویند. این هم یکیش!
بسته پیشنهادی: هرچند که بحث حساس است و نگارنده هم حساس؛ اما اگر شخص ما در اینگونه مسائل وارد نشود، پس چه کسی میخواهد وارد شود؟... وزیرعلوم که فعلا نداریم و هنوز دولت محترم نیز کسی را برای این شغل معرفی نکرده؛ فلذا مجبوریم که جور جناب وزیر را هم خودمان بکشیم.
به نظر من که باید مثبتاندیش بود و نیمه پر لیوان را دید. در همین راستا، به رهنمودهای ارزنده ما عنایت بفرمایید:
1- ابراز خوشحالی: قبل از هر انتقادی، رسیدن به خط تولید انبوه مدرک دکتری را گرامی بداریم. چه اشکال دارد همه دکتر باشند؟ آدم خوب، هر چیز خوبی را که برای خودش میخواهد، همان چیزخوب را برای دیگران هم میخواهد. شما دوست ندارید هم به شما بگویند دکتر، هم به عمه تان؟...
2- کلاس زدایی: تا دیروز، هرکس که مدرک دکتری داشت، مستقیم یا غیرمستقیم، صریح یا با کنایه، روز روشن یا شب تاریک و بیم موج و الی آخر، دکتر بودن خودش را به رخ این و آن(حتی شما) میکشید؛ کاین منم ــ مثلاً ــ طاووس علیین شده! الان اما با این رویکرد جدید پذیرش دانشجوی دکتری، بحمدالله تا چند سال دیگر، هرکس دکترا نداشته باشد، کلاس خواهد گذاشت.
3- راهاندازی فوق دکتری: به عوض این که در گرفتن دکترای اشخاص کارشکنی کنیم و سدمعبر درست کنیم، به نظر صائب ما، باید هرچه سریع تر و تا دیر نشده، به فکر تأسیس مقاطع بالاتر تحصیلات تکمیلی و فوق تکمیلی باشیم. مقطع فوق دکترا از نیازهای جامعه ما در چند سال آینده است. و اینطور که ما داریم بکوب پیش میرویم، در چند سال آیندهتر، مقطع فوق فوق دکتری!... باور بفرمایید فوقالعاده است.
4- اشتغالزایی مشابه: آنهایی که از سر دلسوزی و نه روغنسوزی، دغدغه بیکاری کسانی را دارند که در آینده با مدرک دکترا در دست، دنبال کار میگردند؛ ظاهرا به این نکته توجه ندارند که ابدا جای ناامیدی نیست. توصیه ما این است که طبق همان نسخهای عمل شود که از سالها پیش دارد در مورد بیکاری کسانی عمل میشود که مدرک لیسانس به دست، در به در، دنبال کار میگردند و اکثرا نیز بر این باورند که برو کار میکن، مگو چیست کار... فلذا بندههای خدا خیلی هم چیزی نمیگویند.
رضا رفیع
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد