مستند پرواز، راوی زندگی چند گروه از پرندگان مهاجر است که از نقاط جنوبی کره زمین به سمت شمال حرکت میکنند.
این پرندگان سختکوش، آسمان به آسمان از شهری به شهری دیگر میروند و مرزهای نامرئی کشورهای اروپایی را با بال زدنهای ممتد زیرپا میگذارند؛ بگذریم که تصویر شفاف و صدای رسای این شبکه چه لذتی به تماشای این کوچ از بلندای شهرهای خوش نقشه اروپا، مزارع وسیع گل در هلند و آبهای آبی و تمیز سوئد میداد.
قصدم تمجید از اروپا نیست، که اشارهام به سرنوشت زیبای گروه لکلکهای مهاجر است که در پایان مستند پرواز دیدنی بود.
مقصد این لکلکها روستایی در آلمان بود، با خانههای یک طبقه شیروانیدار که هماهنگی رنگها در آن دیده را مینوازد. اما چشمنوازتر از آن، لانههای لکلکها بود که همچنان روی شیروانیها سرپا ایستاده بود و گوینده مستند میگفت قرنهاست بر طاق خانههای این روستا مانده است؛ خانههایی آبا و اجدادی که از نسلی بهنسل دیگر ارث میرسد.
همینجا بود که دلم شکست، هم از شدت خوشحالی و هم از شدت غم. غم از این بابت بود که یاد پرندههای سرزمین خودمان افتادم که معمولا به آشیانههایشان تجاوز میشود و وقتی کمی دورتر از خانه برای شکار رفتهاند یا تخمهایشان برداشته میشود، یا جوجههایشان غارت میشود یا خودشان صید میشوند؛ اما خوشحال بودم برای لکلکهای مهاجر که با اطمینانخاطر لانه میگذارند و میروند تا سال بعد و سال بعد هم فقط کمی لانه آسیبدیده از باد و باران را ترمیم میکنند و بس. معنی عشق و احترام به طبیعت همین است، معنی سهم قائل شدن برای حیوانات، احترام گذاشتن به حریم خصوصی آنها و معنی انسان بودن و اشرف مخلوقات شدن.
چه خوب میشد اگر ما هم (آنهایی که اینگونه نیستیم) این عشق و احترام را تمرین میکردیم تا همه مخلوقات عالم در کنار ما احساس آرامش کنند.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: