هرازگاهی دستگیری اعضای باندی مجرمانه که انواع و اقسام جرم‌ها را مرتکب شده‌اند، به سوژه صفحات حوادث روزنامه‌ها تبدیل می‌شود. به اعتقاد برخی کارشناسان، یکی از دلایل تشکیل باندهای مجرمانه کسب منافع مادی حاصل از جرم‌های گروهی است. چندی پیش اعضای باند حرفه‌ای سرقت در یکی از شهرهای شمالی کشور دستگیر شدند. شیوه کار اعضای این باند به این ترتیب بود که به مشتریانی که از بانک خارج می‌شدند، حمله و وجوه نقد آنان را سرقت می‌کردند.
کد خبر: ۷۲۵۶۹۳

اعضای این گروه بعد از دستگیری به جرایمشان اعتراف کردند و معلوم شد آنها از مجرمان سابقه‌داری هستند که بعد از آزادی از زندان، باندی را تشکیل داده و در گروه هر یک وظیفه مخصوص خودش را داشته است. یکی از اعضای گروه طعمه مناسب را داخل شعب شناسایی و همدستانش را مطلع می‌کرد و افراد دیگر با تعقیب فرد مورد نظر، در فرصتی مناسب به او حمله‌ور می‌شدند.

باند «برمودا» نیز از دیگر باندهایی است که بتازگی در شمال کشور متلاشی شد. اعضای این گروه با یک دستگاه خودروی پراید سفید، در شهر پرسه می‌زدند، زنان مسافر را سوار می‌کردند و با انتقال به جنگل‎های حاشیه شهر، پس از تهدید و ضرب و جرح، طلا و جواهر، گوشی تلفن همراه و هر شیء قیمتی دیگر آنها را به سرقت می‌بردند.

به عقیده برخی کارشناسان، یکی از عواملی که باعث می‌شود افراد به سمت تشکیل باندهای مجرمانه بروند یا در آنها عضو شوند، وجود اختلالات شخصیتی آنان است و این اختلال شخصیت گاه موجب می‌شود فرد از آسیب زدن به دیگران لذت ببرد. نشانه‌های این اختلال را در میان اعضای باندهای مختلفی که مرتکب اعمالی مانند تجاوز به عنف می‌شوند، می‌توان دید. در این میان باندهای مجرمانه فقط مختص مردان نیست و زنان نیز گاه در این شبکه‌ها عضو می‌شوند یا خودشان گروه تشکیل می‌دهند. باند «شهناز پلنگ» یکی از این باندهاست. دو نفر از اعضای این باند به نام‌های سولماز و شیما پس از دستگیری در اعترافات خود گفتند دختران دبیرستانی و فراری از خانه را اغفال می‌کردند و در اختیار پسر شهناز قرار می‌دادند تا از آنها در جرایم مختلف سوء‌استفاده کند. کارشناسان معتقدند برای این‌که جرایم باندی سیر صعودی پیدا نکند، باید بسترهای ظهور آن را ریشه‌کن کرد. عوامل اقتصادی مانند تورم و بیکاری در کنار اختلالات شخصیت از دلایل عمده بزهکاری‌های گروهی محسوب می‌شود که برطرف کردن آنها می‌تواند در ایجاد آرامش بیشتر در جامعه کمک کند.

لیلا حسین‌زاده

برداشت اول

ناکامی، انتقام و منافع مالی

دکتر پرویز رزاقی‌/‌ روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد

تشکیل باندهای مجرمانه معمولا وابسته یا نشأت گرفته از ویژگی‌های شخصیتی افراد است. اینها از جمله کسانی هستند که زمینه بروز رفتارهای پرخطر در آنان وجود دارد و می‌توانند به دیگران آسیب بزنند. گاهی اوقات این افراد دچار چنان اختلال شخصیتی هستند که از آسیب زدن به دیگران نه تنها آزرده‌خاطر نمی‌شوند، بلکه لذت هم می‌برند. درواقع با وارد کردن این آسیب‌ها، به خواسته‌های هوشیار و ناهوشیار روانی و ذهنی‌شان دست می‌یابند و التیام پیدا می‌کنند.

عامل دیگری که باعث می‌شود افراد به سمت تشکیل باندهای مجرمانه سوق پیدا کنند، وجود ناکامی و حقارت است. این اشخاص سعی می‌کنند با قرار گرفتن در گروه‌های مجرمانه، احساس حقارت خودشان را جبران و به نوعی ابراز وجود کنند. افرادی که در مسیر رشدشان مورد محبت خانواده و جامعه قرار نگرفته‌اند، سعی می‌کنند در این باندها قرار بگیرند. چنین افرادی می‌کوشند با حضور در باندهای مجرمانه، مورد توجه اعضای گروه قرار بگیرند و در واقع در کنار کسانی باشند که آنها را بپذیرند، تائید و تعلق خاطر پیدا کنند. با این کار افراد احساس می‌کنند به آنها توجه دارند و برایشان ارزش قائل هستند.

انتقامگیری نیز یکی دیگر از دلایلی است که سبب می‌شود بعضی افراد به سمت باندهای مجرمانه بروند. چنین اشخاصی چون خودشان در گذشته ضربه‌هایی خورده‌اند، همین کار را با دیگران انجام می‌دهند. ما با چنین مواردی در مرکز تربیت کودکان و نوجوانان زیاد مواجه شدیم که می‌گفتند موتورسیکلت یا دوچرخه‌ام را دزدیدند، من هم دزدی کردم. گاهی اوقات فرد برای احقاق حقوق وارد باندهای مجرمانه می‌شود. در این شرایط فرد احساس می‌کند به او ظلمی شده است و به همین دلیل به اقدام تلافی‌جویانه دست می‌زند و با عضویت در چنین باندهایی، انتقام خودش را می‌گیرد.

بعضی وقت‌ها عضویت در این باندها جنبه سوددهی دارد. دختران جوانی که از خانه فرار کرده‌اند، نمونه این افراد هستند. در این میان عده‌ای از دختران و زنان که عضو باندهای مجرمانه هستند، سعی می‌کنند به آنها نزدیک شوند و پس از این‌که اعتمادشان را جلب و شکارشان کردند، از آنان برای جرایم مختلف استفاده کنند.

حضور باندهای مجرمانه در میان مردم، آثار متعدد منفی در پی دارد. احساس ناامنی روانی و سلب آرامش و آسایش مردم، اولین ارمغان این باندهاست. هرچه تعداد این باندها در جامعه زیادتر باشد، احساس ناامنی میان مردم بیشتر خواهد بود. علاوه بر این، خود مردم نیز احساس یأس می‌کنند و این احساس ممکن است به همکاری نکردن با پلیس بینجامد یا این‌که همکاری‌ها به پایین‌ترین حد خود برسد.

علاوه بر این موارد وجود چنین باندهایی باعث یادگیری در دیگر افراد می‌شود و آنهایی که دچار اختلال سلوک یا شخصیت هستند نیز از این طریق روش‌های ارتکاب جرم را فرا می‌گیرند.

برداشت دوم

جرایم باندی و سازمان‌یافته

آرش حقیقت فردی‌/‌ دانشجوی دکترای حقوق

تشکیل گروه‌های بزهکاری به دو دلیل اتفاق می‌افتد؛ اول، افراد گروهی با فرهنگ مشترک تشکیل می‌دهند که یکدیگر را درک می‌کنند در حالی که جامعه آنها را درک نمی‌کند. آنها با این کار در عمل بدلی از جامعه برای خود می‌سازند. دوم، دلایل اقتصادی و کسب منافع مالی و معنوی بیشتر باعث می‌شود تا گروه بزهکاری پا به عرصه وجود بگذارد. البته زمانی یک گروه تبهکاری شکل می‌گیرد که فردی قدرت مدیریت بالایی داشته باشد تا بتواند جرایم سازمان‌یافته را مدیریت کند.

باندها در جرایم خرد و کم‌اهمیت مثل سرقت وسایل خودرو، بسرعت تشکیل می‌شود چون ارتکاب چنین جرمی سریع است، اما در مورد جرایم سازمان‌یافته همچون کلاهبرداری، قاچاق مواد مخدر یا قاچاق انسان این‌گونه نیست و تشکیل باند، زمان می‌برد به‌دلیل این‌که باید میان اعضای گروه اعتمادسازی شود و افراد حاضر باشند تحت مدیریت یک نفر کار کنند.

با این حال جرایم باندی با جرایم سازمان‌یافته متفاوت است. در جرایم باندی به عنوان مثال ده نفر همراه یک فرد باتجربه اقدام به سرقت می‌کنند. این ده نفر تا حدودی به یکدیگر شبیه هستند، اما در مورد جرایم سازمان‌یافته، با افراد متفاوتی روبه‌رو هستیم. یعنی مثلا 4000 نفر موادفروش خرده‌پا در سطح شهر فعالیت دارند، بدون اینکه حتی بدانند برای چه کسی کار می‌کنند. این افراد در عین این‌که برای یک نفر کار می‌کنند، هیچ شباهتی به او ندارند و در واقع رئیس اصلی فردی بسیار متمول است که زندگی‌اش هیچ تشابهی با زندگی خرده‌پاها ندارد. نمونه این مثال یک استاد دانشگاه رشته شیمی بود که چند کارخانه تولید شیشه ایجاد کرد.

جرایم سازمان یافته پدیده نوینی نیست. حتی در مستندات تاریخی در یونان باستان، ما شاهد این هستیم که بعضی جرایم به‌صورت مستقل و جدا از هم انجام نمی‌شد، بلکه دارای سیستمی مشخص بود. روسپیگری در آن زمان از جمله این جرایم محسوب می‌شد. هرچه زمان جلوتر رفت، عنصر باندی یا سازمان‌یافته بودن در جرایم بیشتر شد. این موضوع بخصوص در مورد جرایم اقتصادی بیش از دیگر جرایم به چشم می‌خورد. در مجموع سه ویژگی عمده و بارز در تشکیل باندهای مجرمانه نقش داشت:

1. بزهکاری هم مثل هر کنش اقتصادی دیگری تحت علم مدیریت قرار گرفت. یعنی سازمان مجرمانه به محلی برای مدیریت بزهکاری و کسب پول از این راه تبدیل شد.

2. گسترش بیشتر و حمایت زیاد اعضا از یکدیگر، دومین دلیل تشکیل باندهای مجرمانه است. منظور از حمایت، حمایت در صحنه جرم نیست بلکه حمایت در برابر دستگاه قضایی است. به‌طور مثال 20 عضو یک باند مجرمانه با هم قرار می‌گذارند تا حرفشان در برابر قانون یکی باشد و بتوانند کمترین مجازات را بگیرند.

3. وقتی مجرمان سازمان یافته شدند، توانستند از مجرمان یقه آبی به یقه سفید تبدیل شوند. مجرمان یقه آبی افرادی هستند که همه آنها را به مجرم بودن می‌شناسند. یقه سفیدها نیز کسانی هستند که در ظاهر می‌توانند عضو بسیار برجسته جامعه باشند.

در این میان سه شرط لازم است تا یک جرم، شکل سازمان‌یافته به خود بگیرد:

1. در جرم‌های سازمان یافته، سلسله مراتب مشخصی وجود دارد.

2. سود مادی بر اساس الگوی مدونی، تقسیم می‌شود.

3. برای هریک از اعضای گروه نقشی معین می‌شود.

کشورهای مختلف در زمان مواجهه با جرایم سنتی با آنها مبارزه می‌کردند. بعد از مدتی متوجه شدند جرایم شکل سازمان‌یافته‌تری به خود گرفته و دیگر قادر نیستند با ابزارهای قدیمی که دراختیار دارند، با جرایم سازمان یافته مبارزه کنند. مواجهه با چنین موضوعی باعث شد تا بیانیه‌ای در زمینه مبارزه با جرایم سازمان‌یافته صادر کنند که به کنوانسیون پالرمو معروف است. پالرمو مرکز شبه‌جزیره سیسیل در ایتالیاست که مرکز مافیا نیز محسوب می‌شود. در این کنوانسیون مقررات خاصی پیش‌بینی شده و در آن هم میزان مجازات در جرایم سازمان یافته تشدید و هم آیین دادرسی ویژه‌ای برای آن در نظرگرفته شده است. به این معنی که در برخی جاها، یا فرض بر برائت نیست یا امکان بازداشت طولانی‌مدت وجود دارد یا این‌که امکان محروم کردن فرد از تلفن و وکیل نیز وجود دارد. نکته بعدی در مورد کنوانسیون پالرمو، جهانی بودن آن است. یکی از مهم‌ترین شگردهای مجرمان سازمان‌یافته برای مصون ماندن از مجازات، بین‌المللی کردن حرکاتشان است. به‌عنوان مثال یک نفر درچین یک حساب بانکی را هک می‌کند، پول را در هنگ‌کنگ تحویل می‌گیرد و سپس به روسیه فرار و در نهایت پول‌ها را در جزایر کارائیب خرج می‌کند. وقتی مجرمی این اعمال را انجام می‌دهد، اگر دولت‌ها ملاحظات سیاسی را در استرداد مجرمان به کار ببرند، این فرصت را به مجرمان بین‌المللی می‌دهند که در جایی از دنیا مرتکب جرمی شوند و در جایی دیگر از فواید آن لذت ببرند. حال آن‌که کنوانسیون پالرمو از دولت‌ها می‌خواهد در زمینه مبارزه با جرایم سازمان‌یافته با یکدیگر هماهنگ باشند.

جرایم سازمان یافته در ایران

جرایم سازمان‌یافته در ایران، پیش از انقلاب نمونه مشخصی داشت اما در مجموع در ایران میزان جرایم باندی بیش از جرایم سازمان یافته است. همچنین باندهای مجرمانه‌ای که در ایران فعالیت می‌کنند، کمتر ویژگی باندی به مفهوم جرم‌شناسی دارند. یعنی اینها فقط گروه‌هایی از مجرمان هستند و کمتر با باند به معنی واقعی مواجه هستیم. همچنین در جرایم خردی که در کشور ما وجود دارد، کمتر باند مشاهده می‌شود بلکه تعدادی سارق دور هم جمع می‌شوند و به یک نفر که تجربه بیشتری دارد، به عنوان سرکرده گروه، سهم بیشتری از سرقت‌هایشان می‌دهند. ولی این‌که عده زیادی ازسارقان برای کسی کار کنند که در ظاهر هیچ شباهتی به سارقان ندارد و فقط از درآمد آنها سود می‌برد و آنها را مدیریت می‌کند، در ایران کمتر شاهد آن هستیم جز در جرایم مربوط به مواد مخدر که به شکل دیگری مشاهده می‌شود. در واقع سازمان‌یافته‌ترین جرمی که در کشور ما وجود دارد، ترانزیت مواد مخدر است. به این دلیل که چنین جرمی ماهیتا سازمان یافته است؛ چون به اقدامات اطلاعاتی و هماهنگی در دو سوی مرزهای دو کشور و شبکه گسترده توزیع نیاز دارد.

مجازات جرایم باندی

در مورد مجازات جرایم باندی باید گفت میزان مجازات اعضای باند به عوامل زیادی بستگی دارد. صدها نوع باند مجرمانه وجود دارد. سرقت باندی، قتل باندی، کلاهبرداری باندی و... اگر قرار است در مورد مجازات باندها صحبت کنیم، باید ابتدا نوع باند مشخص شود. پس از آن باید قاضی موارد زیادی را مورد توجه قرار بدهد تا حکم مناسب را صادر کند. باید به این نکات توجه داشت که باند مورد نظر چند عضو دارد؟ اعضای این باند چند فقره جرم مرتکب شده‌اند؟ اگر کلاهبرداری کرده‌اند، این کلاهبرداری به شکل سنتی بوده یا به صورت رایانه‌ای؟ اگر جرم، جعل اسناد دولتی بوده، آیا توسط کارمند دولت صورت گرفته یا به شکل دیگر بوده است؟ اگر سرقت مسلحانه صورت گرفته، این سرقت در شب اتفاق افتاده است یا روز؟ سوال دیگر در مورد تعیین مجازات این است که جرم ارتکابی در معابر عمومی اتفاق افتاده است یا درمکان‌های دیگر؟

به‌طور مثال در سرقت مسلحانه، اگر مشخص شود فرد محارب است و مفسد فی‌الارض شناخته شود، مجازاتش حبس ابد تا اعدام است. اگر کلاهبرداری باندی باشد، حداکثر مجازات طبق قانون تشدید مجازات، 15 سال است. در این مورد هم قاضی باید به این نکات توجه داشته باشد که این فرد چندبار مرتکب جرم شده است؟ آیا رضایت شاکیانش را به‌دست آورده است یا نه؟ مجازات کسی که از یکصد نفر کلاهبرداری کرده و از هرکدام نیز ده میلیون تومان گرفته با کسی که از دو نفر کلاهبرداری کرده است، فرق می‌کند. در کلاهبرداری در مواردی اگر قاضی تشخیص دهد متهم با عملش سبب بروز اخلال در نظام اقتصادی شده است، مجازات او حتی می‌تواند اعدام باشد. در واقع در جرایم باندی قاضی موارد زیادی را باید در نظر بگیرد تا مجازات لازم را صادر کند. اگر غیر از این بود جدول تطبیق جرایم تنظیم و براساس آن مجازات لازم برای مجرمان صادر می‌شد اما براساس یک قاعده کلی در کشورما در مواردی که جرم به شکل گروهی انجام شده باشد، تشدید مجازات را به‌دنبال خواهد داشت. به این معنا، سرقتی که با کمک دو نفر یا بیشتر صورت گرفته باشد، مشمول تشدید مجازات است.

باندهایی با اسامی خاص

نکته دیگر درباره باندهای مجرمانه این است که چنین باندهایی معمولا بدون نام نیستند. هدف اصلی آنها از انتخاب عنوان، ایجاد رعب و وحشت بین مردم و در مرحله بعد ایجاد شناسنامه برای خودشان است. مجرمان باندی براساس فرهنگ مجرمانه‌ای که دارند، نام مورد نظرشان را روی گروه می‌گذارند. به‌طور مثال نام باند ناصر گودزیلا چه چیزی را تداعی می‌کند؟ یک گروه زورگیر. حالا با نام کرکس سیاه چه موضوعی به ذهن خطور می‌کند؟ تجاوز به عنف و آزار و اذیت زنان. بنابراین نوع جرمی که اعضای باند مرتکب می‌شوند، در نام انتخابی آنها روی گروه‌شان تاثیر مستقیمی دارد.

برداشت سوم

باندهای مجرمانه، محصول شرایط اجتماعی

دکتر مصطفی اقلیما/ ‌رئیس انجمن مددکاری ایران و استاد دانشگاه

یکی از دلایل مهمی که باعث شد باندهای مجرمانه شکل بگیرد، محیط و شرایط اجتماعی حاکم بر جامعه است. بیکاری، تورم، همخوان نبودن درآمدها با خرج و... از جمله این دلایل است.

دلیل دیگری که باعث می‌شود باندهای مجرمانه پا بگیرند، این است که افراد با عضویت در این باندها احساس امنیت می‌کنند. وقتی فرد با باند باشد، راحت‌تر دزدی می‌کند و می‌داند اگر دستگیر شود، خانواده‌اش مشکل ندارد و اعضای باند از نظر مالی به آنها رسیدگی می‌کنند. چنین افرادی از زندان رفتن ترسی ندارند و در واقع زندان به خانه اصلی‌شان تبدیل می‌شود.

مساله دیگری که باعث می‌شود باندهای مجرمانه شکل بگیرد، سوءسابقه‌هایی است که برای عده‌ای از جوانان ایجاد می‌شود. فردی که یک‌بار دزدی کرده، دیگر نمی‌تواند شغلی پیدا کند و به زندگی عادی بازگردد. یکی از راه‌هایی که پیش‌روی این شخص است عضویت در باندهای مجرمانه می‌باشد. به همین دلایل پیشگیری از هرکاری بهتر است. بهتر است فرصت اشتغال و کار برای جوانان ایجاد شود تا آنها کمتر به سمت جرم بروند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها