یاد نوایی

غلامعلی پورعطایی، خواننده موسیقی نواحی ایران از کسانی بود که توانست خاطره‌ای ماندگار را در ذهن ما رقم بزند و نوای نوایی نوایی‌اش او را در ذهن ما زنده نگه دارد. او اوایل هفته جاری درگذشت و ایران یکی دیگر از بزرگان موسیقی نواحی خود را از دست داد.
کد خبر: ۷۲۵۴۳۵
یاد نوایی

او از معدود نوازندگان پیشکسوت موسیقی نواحی است که دارای مدرک فوق‌دیپلم و شغلش معلمی بود و در نهایت بازنشسته آموزش و پرورش شد. همین امر به او در شناخت و خوانش اشعار بزرگان شعر و موسیقی منطقه و ایران یاری‌های فراوانی رساند.

بدون هیچ تردیدی بعد از استاد نورمحمد درپور که این روزها او هم در بستر بیماری است، پورعطایی یکی از بهترین نوازندگان و خوانندگان منطقه تربت‌جام بود که دارای سبک خاص خود بود و می‌توان او را هنرمندی با سبک منحصر به‌فرد دانست.

هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی درباره او می‌گوید: سبکی که استاد پورعطایی در حوزه نوازندگی موسیقی نواحی منطقه تربت‌جام داشت سبکی بود که جوانان بسیار زیادی را علاقه‌مند موسیقی نواحی کرد و باعث شد آنها به دنبال موسیقی باشند. همین نکته به خودی خود دارای ارزش‌های فراوانی است که نمی‌توان بسادگی از آن عبور کرد.

این پژوهشگر موسیقی نواحی بیان می‌کند: استاد پورعطایی از جمله هنرمندان موسیقی نواحی بود که دارای مدرک فوق‌دیپلم بود. وی به واسطه همین تحصیلات اندک دانشگاهی که برای یک نوازنده موسیقی مقامی موضوعی جالب توجه است، علاقه بسیار زیادی به پژوهش داشت و من از نزدیک شاهد بودم که با چه دانش بالایی به تمام زوایای کهن موسیقی خراسان آشنایی کامل داشت، آشنایی که باعث دعوت بسیاری از کشورهای مختلف از او برای شرکت در جشنواره‌های بین‌المللی شد.

او همچنین اظهار می‌کند: غلامعلی یک نوازنده ساده نبود. او هنرمند جامع‌الاطرافی بود که به نظر من با مرگش ستون موسیقی منطقه خراسان فروریخته شد و حالا ما باید بیشتر از قبل نگران از بین رفتن کامل موسیقی این منطقه باشیم، چراکه این روزها حال و روز نورمحمد درپور هم خوب نیست.

همچنین علی مرادخانی، معاون هنری وزارت ارشاد در پیام تسلیتی چنین گفته است: افسوس که گنجینه موسیقی نواحی ایران، گوهری بی‌بدیل را از دست داد.

خاموشی خنیاگر خوش‌آوای خراسانی، استاد غلامعلی پورعطایی، ضایعه‌ای بزرگ برای فرهنگ و هنر سرزمین‌مان و بویژه موسیقی نواحی ایران است. غم فراق او، که نیم قرن صدای بی‌همتای دوتار و آواز خوش‌اش تسلای روح و روان‌مان بود، تا همیشه در نهانخانه دل‌هایمان خواهد نشست. امیدوارم پروردگار یکتا به خانواده محترمش و نیز به ما دوستدارانش صبر و شکیبایی تحمل این درد جانکاه را عطا کند.

گذری کوتاه بر زندگی دو تار نواز غمگین

زنده‌یاد پورعطایی سال 1320 در محمودآباد تربت‌جام متولد شد. او نوازنده دوتار و خواننده عارفانه و عاشقانه خراسان و پیشکسوت موسیقی نواحی خراسان بود که سال‌های درازی در این عرصه فعالیت کرد.

او سال 1344 به تهران آمد و در تالار رودکی، مجامع هنری و سفارتخانه‌های اروپایی و رادیو و تلویزیون، همراه با گروه هنرهای آیینی، سنتی و حرکات موزون به سرپرستی هنرمند برجسته هنرهای آیینی محمدفاروق کیانی‌پور به اجرای برنامه پرداخت. او همچنین در بیش از ۱۸ فیلم و سریال به کارگردانی بزرگانی چون واروژ کریم مسیحی و بهرام بیضایی بازی‌هایی داشته است.

فرزندان او نیز دستی در نواختن دارند و یکی از آنها جایزه نوازنده برتر در جشنواره موسیقی نواحی کرمان را از آن خود کرده بود.

آلبوم «فرهنگ دیرینه خراسان» و چند آلبوم دیگر از نواخته‌ها و خوانده‌های این خنیاگر موسیقی نواحی ایران است که در برخی از‌‌ آنها فرزندانش نیز ساز می‌زنند و می‌خوانند.

نوای استاد، عکاسی را از یادم برد

علی حسن‌زاده / عکاس

سال‌ها پیش در یک بعدازظهر پاییزی با استاد غلامعلی پورعطایی تماس گرفتم تا به بهانه تهیه مجموعه عکسی با تکنیک‌های خاص دیجیتال از ایشان پرتره‌ای تهیه کنم. استاد پشت تلفن با خشوع قابل ملاحظه‌ای پذیرفتند و به دفتر ما در مشهد تشریف آوردند.

ایشان در مکان استودیو مستقر شدند و شروع به نواختن کردند و من هم کار خود را شروع کردم. باید اعتراف کنم نوایی که از ساز استاد بلند می‌شد نمی‌گذاشت تا من فقط یک عکاس باشم. دوست داشتم به جای این‌که تمام حواسم به نور و رنگ و زاویه باشد، ایشان بنوازند و بخوانند و من هم درنوای دوتار ایشان به عنوان یک مستمع غرق شوم.

صدایی متفاوت که مانند تمام سازهای نفس‌دار ایرانی، جادویی که در نواختن حضوری‌اش حس می‌شد کمتر در صدای ضبط شده‌اش شنیده می‌‌شد.

سال‌ها بعد به طور اتفاقی یکی از اجرا‌های ایشان را به مناسبت عید قربان در تلویزیون دیدم که شعری با مطلع «عید قربان است قربانم نمی‌سازی چرا؟» را با حس و حال خاصی می‌خواند.

لحن متفاوتی که باعث می‌شد هر زمان که نام عید قربان یا پورعطایی می‌آمد ناخودآگاه یاد این اجرای ایشان بیفتم. شاعرش را هنوز نتوانسته‌ام پیدا کنم. همیشه در ذهنم بود تا در دیدار بعدیمان از ایشان بیشتر درباره آن اجرا و شعر بپرسم.

متاسفانه دیدار بعدی ما رخ نداد. امروز استاد با پرکشیدنش در روز عرفه و خاکسپاری‌اش در روز عید قربان ناگفته‌های زیادی درباره این بیتی که بسیار محزون اجرایش می‌کرد به من گفت... ناگفته‌هایی که در ظرف کلام و کلمه نمی‌گنجد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها