ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا (س) می تواند الگوی مناسبی برای ازدواج جوانان باشد

آسمانی‌ترین پیوند

هنوز هم همه ما از دیدن ماشین گل‌زده عروس و چهره شاد بدرقه‌کنندگان آنها به خانه مشترکشان ذوق می‌کنیم؛ شاید اگر در حال رانندگی باشیم، عروس و داماد را هم به دو سه بوق مهمان کنیم و خود را در شادی آنها شریک بدانیم. این‌که چرا این​قدر نفس ازدواج شادی‌آور و مایه امید و دلگرمی است، شاید خیلی قابل تعریف و تفسیر نباشد، اما وقتی کام خود را به گفتن این‌که چرا حالا طبق آمارها از هر پنج ازدواج صورت گرفته، حداقل یکی از آنها به طلاق منجر می‌شود، تلخ می‌کنیم، این مساله قابل بررسی می‌شود.
کد خبر: ۷۱۹۹۵۷

باید به این نکته توجه کرد که اگر تا به این حد آمار طلاق در کشور بالا رفته، شاید بهتر است در معیارهایمان برای ازدواج تجدیدنظر کنیم یا شاید مدل‌های ازدواج، یعنی سنتی یا مدرن بودن آن، ریشه در این مساله و پیدایی این مشکل دارد و هزاران مساله دیگر که مطرح کردن آن در روز خوش‌یمن ازدواج خیلی هم بجا و مناسب نیست اما باید به آنها توجه شود.

روز خوش یمن ازدواج روزی است که حضرت علی (ع) و فاطمه (س) با هم پیوند آسمانی بستند؛ آن‌ هم پیوندی که با هیچ یک از تعلقات زمینی همخوانی نداشت. عشق و علاقه فراوان آن دو حضرت به یکدیگر ، سادگی و ساده زیستی، احترام متقابل ، وفاداری و مهرورزی، ستون های خانه علی و فاطمه را آن چنان قرص و محکم کرده بود که هیچ گاه متزلزل نشد. الگوگیری از شیوه زندگی آنها بی تردید می تواند زندگی جوان های ما را از آفت طلا ق و جدایی مصون دارد. این نوشتار به ضرورت ازدواج و آسمانی بودن این پیوند اشاره می‌کند.

چرا باید ازدواج کنیم

ازدواج را می‌توان یکی از مهم‌ترین مراحل زندگی هر انسان قلمداد کرد. نیازهای عاطفی و جنسی، نیاز به امنیت، نیاز به تعلق، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن و نیاز به صمیمیت می‌تواند در یک ازدواج صحیح و موفق تاحد مطلوبی تامین شود همچنین تحقیقات نشان داده است خودشکوفایی افراد متاهل بالاتر از افراد مجرد است.

دختران و پسران بویژه در زندگی پر‌فراز و نشیب امروزی که روز به روز تکنولوژی‌ها و پیشرفت‌ها آن را پیچیده‌تر و بغرنج‌تر کرده است، نیاز به یک پایگاه امن و محیط عاطفی دارند که بهترین فرد برای تامین این نیاز، همسر و بهترین مکان برای پیدایی این آرامش و امنیت، خانه مشترک است؛ دختران و پسران جوان به وسیله ازدواج مناسب، از آرامش، امنیت و سلامت روان برخوردار می‌شوند.دکتر فاطمه محمدبیگی، استاد دانشگاه و محقق حوزه زنان و خانواده در گفت‌وگو با چاردیواری، با اشاره به تبدیل حلال‌های مشروع به حرام‌های نامشروع توسط دشمن می‌گوید: طبق تحقیقات انجام شده، بی‌تدبیری‌ها باعث شده است در بعضی موارد روابط دختر و پسرها جایگزین ازدواج شود که همین مساله به تجرد قطعی بعضی جوانان انجامیده است.

تجرد قطعی به این معناست که دیگر هیچ امیدی به ازدواج فرد نیست و آمارها نشان‌دهنده افزایش این معضل از یک تا دو میلیون به پنج تا هفت میلیون نفر است که معضلات دیگری از جمله خانه‌های مجردی، روابط خارج از چارچوب دختر و پسر و دیگر آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی را به دنبال دارد.

ازدواج آسان، راه​کوتاه به سوی خوشبختی

فیلمبرداری با شش دوربین،کلیپ آشنایی و عکس‌های اسپرت و مراسم و مدلینگ، لباس‌ عروس چند میلیونی، گل‌آرایی کل سالن عروسی، اجاره ماشین روباز که برای یک شب به قیمت خرید یک ماشین معمولی تمام می‌شود، 26 نوع غذا، 12 نوع دسر و 14 نوع سالاد به اضافه بقیه مخلفات برای شام عروسی بخش کوچکی از ریخت و پاش‌های بعضی افراد برای مراسم عروسی است. پرزرق و برق‌تر شدن مراسم‌ ازدواج، مهریه‌های سنگین، ریخت و پاش‌ در چند مراسم نامزدی، حنابندان و عقد و عروسی باعث شده جوان‌ها از اسم ازدواج و مراسم عروسی و به طور کل متاهل شدن بترسند.

جامعه‌شناسان بر این نکته تاکید دارند که تغییر و تحولات جامعه ما چنان با سرعت و غیرقابل پیش‌بینی انجام شد که برخی ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها جای خود را عوض کردند. قناعت، صرفه‌جویی و آینده‌نگری در آغاز زندگی کمرنگ گشت اما خرج تراشی و صرف هزینه‌های هنگفت برای مراسم نمایشی نظیر جشن عروسی، نامزدی، حنابندان و پاتختی با تجمل هر چه بیشتر اسباب ارزشمندی شد. دکتر محمدبیگی، با اشاره به این‌که یکی از اموری که در جامعه ما در میان بسیاری از خانواده‌ها، به معضل خطرناک تکلف مبتلا شده، مساله مهم و سرنوشت‌ساز ازدواج است، می‌گوید: افراد به بهانه آبروداری و حفظ حیثیت و ارزش نهادن به دختر و پسر، شیرین‌ترین حادثه زندگی جوان‌ها را تبدیل به یک کابوس وحشتناک کرده‌اند.

وی می‌افزاید: در این‌که در این آفت بزرگ اجتماعی همه مقصر هستیم، شکی نیست، اما از همه بیشتر خانواده‌های متکلف، مقصرند و باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند. شاید جالب باشد بدانید، در این بین که مراسم‌ آنچنانی برای ازدواج برگزار می‌شود، موسسه‌هایی هم هستند که با هدف ترویج ازدواج آسان، حاضرند با کمترین هزینه، یک مراسم ساده و معمولی برای عروس و دامادهایی برگزار کنند که یا وسعشان به این هزینه‌های آنچنانی نمی‌رسد یا این‌که حتی از نظر مادی در وضع مطلوبی هستند، اما اعتقادی به اسراف در این مراسم‌ ندارند. عملکرد این موسسه‌ها به این صورت است که نقش برنامه‌ریز و هماهنگی امور اجرایی را بر عهده دارند و با بستن تفاهم همکاری با بیش از صد تالار پذیرایی و آرایشگاه زنانه و شیرینی‌فروشی و البته با خیرین این اصناف که حاضرند با کمترین هزینه ممکن خدماتشان را در اختیار این موسسه بگذارند؛ به عروس و داماد‌ها این امکان را می‌دهند که از سلیقه خود برای برگزاری مراسمشان استفاده کنند.شاید خیلی عجیب باشد که این موسسه‌ها با هزینه تقریبی 750 هزار تومان، مراسم عروسی را با ۱۰۰ مهمان برگزار می‌کنند و به ازای هر مهمان اضافه بر این تعداد 5000 تومان دریافت می‌کنند. این هزینه‌ها شامل خدمات عقد محضری، کارت عروسی، آرایش و لباس عروس، ماشین عروس به همراه گل‌آرایی، فیلمبرداری، هزینه ورودی تالار و پارکینگ، میوه و شیرینی است.

حتی اگر کسی توان مالی برای برگزاری یک عروسی شیک و مجلل را داشته باشد، اما بخواهد با کمترین هزینه آن را برگزار کند موسسه با هدف ترویج ازدواج آسان این کار را برای او انجام می‌دهد و شاید حتی والدین عروس و داماد هم متوجه وجود موسسه در پس این مراسم ساده، اما باشکوه نشوند و این، به دلیل شعار آنها مبنی بر حفظ کرامت انسان‌هاست.

یک ازدواج موفق

موفقیت یک ازدواج به عوامل مختلفی بستگی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی، یعنی قبل از ازدواج ارزیابی کرد و همین‌طور، عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی موثر است که می‌توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.در ازدواج، سازش دائم و از خودگذشتگی فراوان لازم است، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.

شاید جالب باشد بدانید، زوج‌هایی که تازه ازدواج کرده‌اند یا زوج‌های خوشبخت، معمولا توقع بالایی از یکدیگر دارند و خوشبخت‌ترین زوج‌ها معمولا توقع رفتارهای زننده از یکدیگر ندارند. هر چه میزان تحمل رفتارهای زشت طرفین در اول ازدواج کمتر باشد، در طولانی مدت، زوجین در مسیر ازدواج خوشبخت‌ترند.

یک ازدواج خوب باید شامل منبع غنی‌ای از موج‌های مثبت باشد؛ در بانک احساسات خود بیشتر پس‌انداز کنید تا وزن نکات مثبت زندگی از منفی‌های آن بیشتر شود.

به این نکته توجه کنید که از ازدواج باید مراقبت کرد و به آن اهمیت داد تا محکم و پرمعنا بماند و نکته دیگر این‌که زوج‌های موفق فردیت خود را حفظ می‌کنند.

بعد از ازدواج، استقلال زوج‌ها کم می‌شود. اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می‌شود و گاهی افراد احساس خستگی می‌کنند؛ اما زوج‌های موفق می‌دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می‌کنند. آنان یکدیگر را تشویق می‌کنند تا همیشه ما نباشند و زمانی هم برای خود داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند. به این ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می‌کند و زندگی، شاداب می‌شود.

دلایل بالارفتن سن ازدواج

بیش از سه سال است که قصد ازدواج دارد، بیشتر از پنجاه و دو ، سه بار خواستگاری رفته. این یعنی در تصمیم خود برای ازدواج جدی است، اما از این تعداد در چند موردی هم که همه شرایط مورد پسند دوطرف واقع شده، به بحث مادی که رسیدند، همه چیز به هم خورده است... .

سختگیری بیش از حد والدین بعضی دخترها در زمینه مادیات شاید به خاطر نگرانی از آینده فرزندشان باشد، اما اگر آنها بدانند با این کار سن ازدواج دخترشان را بالا می‌برند و موقعیت‌های خوب او را برای ازدواج، از او می‌گیرند و مهم‌تر از همه این‌که مادیات به​اندازه خوب بودن فرد مهم نیست، همان‌طور که اگر شخصی با‌اخلاق و موجه نباشد، تمام پول‌های دنیا هم نمی‌تواند احساس خوشبختی را برای فرزندشان به ارمغان آورد؛ مادیات را آخرین شرط ازدواج دخترشان قرار می‌دهند. سن مناسب ازدواج برای زن و مرد وقتی تعریف می‌شود که مرد و زن از نظر عقلی و ذهنی به چنان رشدی رسیده باشند که بتوانند براحتی از والدین خود جدا شوند و در واقع به خودکفایی دوران بزرگسالی رسیده باشند و بتوانند جایگاه اجتماعی و شغلی مناسبی پیدا کرده باشند.به طور کلی، مهریه‌های سنگین، تجملگرایی، هزینه‌های سنگین ازدواج، بیکاری جوانان و بالا رفتن توقعات آنها، از دلایل افزایش سن ازدواج جوانان است.همچنین در این مورد، می‌توان به پدیده تک‌فرزندی به عنوان یکی دیگر از عوامل افزایش سن ازدواج جوانان ایرانی اشاره کرد؛ به این معنا که وقتی در چند سال اخیر پدیده تک‌فرزندی به وجود آمده، دختران با تصور این‌که حتی اگر بعد از سی سالگی هم ازدواج کنند، می‌توانند آن یک فرزند را به دنیا بیاورند، ازدواج را به تعویق می‌اندازند.

بجز مسائل عنوان شده، باید به این نکته هم توجه کرد که چون در دهه‌های اخیر، پیشرفت تحصیلی و آموزشی و شغلی در حوزه زنان بیشتر بوده، نوسان رشد سن ازدواج هم در این جنس بیشتر از مردان بوده است.

سنتی یا مدرن

ازدواج درگذشته به صورت سنتی انجام می‌شد و خانواده پسر، پس از انتخاب و خواستگاری از دختری که او را مناسب خانواده خود می‌دیدند، وی را به عقد پسر خود درمی‌آوردند. ازدواج‌های ترتیب یافته و ازدواج‌های خویشاوندی، متداول و مرسوم بود؛ در این ازدواج‌ها دختر و پسر شناختی از یکدیگر نداشتند و تا قبل از ازدواج از ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری هم بی‌اطلاع بودند.

دکتر نرگس رازقی، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه، درباره ازدواج‌های سنتی و مدرن می‌گوید: در ازدواج‌های مدرن امروزی دختر و پسر پس از آشنایی با یکدیگر، مدتی رابطه عاطفی دارند و در صورت وجود هماهنگی و رضایت دوطرفه اقدام به ازدواج می‌کنند؛ در جامعه امروز اقتدار والدین کاهش و استقلال فرزندان افزایش یافته است، رابطه زنان و مردان تفاوت زیادی با قبل دارد، زنان در عرصه‌های اجتماعی، فعالیت‌گسترده‌ای دارند و تحول در موقعیت زنان به لحاظ تحصیلات نیز از جمله عواملی است که موجب می‌شود الگوهای سنتی ازدواج را نپذیرند و با معیارهایی که دارند، همسرشان را از میان همکلاسی‌ها، همکاران و اطرافیان خود انتخاب کنند. وی می‌افزاید: نگرش جوانان تا حد زیادی متاثر از متغیرهای زمینه‌ای مانند سن، میزان تحصیلات، پایگاه طبقاتی، سطح فرهنگی و پایبندی‌های دینی و اعتقادی آنان است؛ جوانانی که بیشتر تحت تاثیر آموزه‌های سنتی خانواده هستند و روابط اجتماعی محدودتری دارند، کمتر از جوانان تحصیلکرده و شاغل در پی ازدواج مدرن هستند، آنها اغلب، با توسل به تفکر تقدیرگرایی، ماندن در وضع موجود را برای خود و دیگران منطقی و قابل فهم جلوه می‌دهند. خانواده‌هایی که هنوز نسبت به ازدواج همان دید سنتی را دارند، باید آمادگی پذیرش این موضوع را داشته باشند که فرزندان حق دارند همسر آینده‌شان را خودشان انتخاب کنند، نپذیرفتن این موضوع باعث می‌شود فاصله زیادی میان فرزندان و والدین آنها ایجاد شود و حتی این روزها موجب اختلافات زیادی بین اعضای خانواده می‌شود، اما این به معنای قطع ارتباط با فرزند و کنار کشیدن نیست، خانواده باید کنار دختران و پسران باشند و کمک و راهنمایی لازم را در این زمینه داشته باشند بدون این‌که تحمیل و تعیین‌تکلیف کنند و نیز این به معنای رد کردن سنت‌ها و آداب و رسوم نیست، بلکه به معنی پذیرش تحولات مثبت به نفع ازدواج موفق فرزندان و در راستای شکل‌گیری جامعه سالم است.

دکتر رازقی معتقد است؛ ازدواج بدون شناخت چه به صورت مدرن، چه به شکل سنتی، مشکلات زیادی به‌دنبال خواهد داشت. برای کسب این شناخت، مشاوره قبل از ازدواج ضروری است. ما برای تصمیم‌گیری‌های کوچک خود وقت صرف می‌کنیم، هزینه می‌کنیم، مشورت می‌گیریم، اما برای انتخابی چنین با اهمیت، متاسفانه ابتدا عقد می‌کنیم، بعد به مشاور مراجعه می‌کنیم یا بعد از منتهی شدن به مشکل، تازه به سراغ زوج درمانگر می‌رویم. تاثیرات مثبت مشاوره قبل از ازدواج بر رضایت زناشویی و موفقیت ازدواج، در تحقیقات خارجی و داخلی مختلف تائید شده است.

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد آشنایی بیشتر زوجین قبل از ازدواج با آگاهی و شناخت کافی از یکدیگر، بحث و تبادل نظر بین آنها درباره ویژگی و اصول و عقاید درخصوص زندگی زناشویی می‌تواند موجب افزایش کارکردهای خانواده‌ شود و به این ترتیب پایداری و ثبات خانواده افزایش می‌یابد. آشنایی زوجین قبل از ازدواج، می‌تواند بر چگونگی ارتباط زوجین در ادامه زندگی تاثیر عمیقی بگذارد، زیرا شناخت از احساسات و افکار یکدیگر موجب بهتر شدن ارتباط همسران می‌شود. افراد ازدواج کرده به شیوه مدرن، قبل از ازدواج، فرصت کافی برای تقسیم وظایف در خانواده آینده خود را دارند و می‌توانند برخی مسائل مربوط به نقش‌های زن و مرد در خانواده را تثبیت کنند؛ به این ترتیب نحوه تقسیم وظایف و نقش‌پذیری افراد آنها وضع مطلوب‌تری دارد.

بسیاری از مسائل و مشکلاتی که برای زوجین جوان پیش می آید ناشی از دوگانگی ازدواج‌هاست که بخشی از آن سنتی و بخشی مدرن است، دختران حقوقی برابر با حقوق زنان غربی می‌خواهند در حالی که در برخی موارد سنت‌ها و رسوم را جزو ضروریات زندگی مشترک می‌دانند و پسران، دخترانی می‌خواهند با ظاهری امروزی و رشدیافته و قوی و در عین حال مطیع و سلطه‌پذیر.

بسیاری از جوانان متقاضی ازدواج مدرن هستند ولی شناخت‌های ظاهری و تکیه​کردن به یک سری معیارهای مادی و کمی باعث شده ازدواج‌های مدرن در جامعه ما آسیب‌پذیری زیادی به‌دنبال داشته باشند. این روزها، خانواده مدرن با تناقض‌های آشکار مواجه است؛ از سویی تشکیل خانواده به‌عنوان ارزشی جمع‌گرایانه مستلزم پایبندی به ارزش‌هایی مانند صداقت، مسئولیت‌پذیری، فداکاری، گذشت و پذیرش برخی محدودیت هاست؛ درحالی که ارزش‌های حاکم بر این روزها همچون فردگرایی، لذت‌طلبی و مصرف‌گرایی امکان توسعه ارزش‌های جمع‌گرایانه را کاهش می‌دهد؛ این تناقض‌ها می‌تواند تهدیدی جدی برای تشکیل بنیان خانواده و در سطح گسترده، برای جامعه باشد.

جدا شدن فرزندان از والدین

از زمانی که قضیه آخرین خواستگار جدی شده، پدر و مادر نمی‌دانند خوشحال باشند یا ناراحت. گاهی اوقات پدر به دنبال بهانه‌ای می‌گردد که دختر را از تصمیم خود منصرف و دائم به او القا کند که شاید بعد از این هم مورد بهتری برایش پیش آید و وقتی دیگر حرفی ندارد، به این مساله متوصل می‌شود که اصلا برای دختر بیست​و​چهار ساله‌اش ازدواج زود است... نگرانی پدر و مادر به او نیز سرایت کرده و دائم فکر می‌کند شاید حق با پدر باشد و هنوز زمان جدا شدن او از والدین نیست. روابط نزدیک پدر و مادر‌های امروز با فرزندانشان، تعداد کم اعضای خانواده‌های امروزی، بالا رفتن سن ازدواج و در نتیجه بیشتر شدن زمان زندگی فرزندان با والدین، همه و همه باعث شده والدین امروزی براحتی از فرزندانشان دل نکنند و زمان جدایی آنها از خانواده به واسطه ازدواج، دچار ناراحتی و در بعضی موارد، حتی افسردگی شوند.

برای دختر و پسری که از کودکی در کنار خانواده خود زندگی کرده‌اند و با اعضای خانواده مانوس بوده‌اند، جدایی ناگهانی دشوار است و ممکن است سبب ایجاد خلأ عاطفی برای آنها، بویژه دختر گردد؛ بنابراین دوران عقد هم می‌تواند فرصتی باشد تا به تدریج هم دختر و پسر و هم خانواده‌ آنها آماده پذیرش و تحمل این جدایی شوند. در کل دانستن این نکته که ازدواج فرزندان به معنای جدا شدن دائم آنها از خانواده نیست و شاید در مواردی حتی از نظر عاطفی و ارتباطی، آنها را به والدین نزدیک‌تر کند، شاید ناراحتی والدینی را که فرزندانشان در آستانه ازدواج هستند، کاهش دهد.

از طرفی والدین باید بدانند، همان‌طور که ازدواج به معنای جدایی مطلق فرزند از خانواده‌اش نیست، فرزندان آنها هم قرار نیست برای همیشه نزد آنها بمانند و به طور طبیعی هر فرزندی، در سنین جوانی، دیر یا زود باید از خانواده جدا شود و مسیر طبیعی زندگی خود را دنبال کند.

الهام طباطبایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها