نه. مانند گذشته مشغول کار هستم و کلاسهای داستاننویسیام هم ادامه دارد. من سال هاست که روزهای سهشنبه کلاس دارم و هرگز دوست ندارم این سهشنبههای دوستداشتنی متوقف شود. برگزاری این کلاسها موجب میشود هم با علاقهمندان در ارتباط باشم و هم جوانان داستاننویس به این کلاسها بیایند. طبعا در این شرایط هم میتوانم به آنها روحیه دهم و هم آنها به من حس خوبی میدهند.
درباره کتابهای تازهتان هم توضیح میدهید؟
یک کتاب تازه دارم که در دست ناشر است و ترجیح میدهم فعلا دربارهاش بیشتر صحبت نکنم. همچنین سوره مهر مجموعه کتابهای مرا در یک بسته کامل اوایل مهر عرضه میکند. یکسری کارهای مینیمال و داستانک هم دارم که در حال جمعآوری و انتشار آنها هستم.
پس بر خلاف تصور من خیلی هم فعال هستید.
بله.
انتشار آثار یک نویسنده در قالب منسجم اتفاقی است که در دیگر کشورها رخ میدهد. اما در کشور ما کمتر شاهد این اتفاق هستیم.
حق با شماست. اکنون سوره مهر این کار را انجام میدهد و برخی کارها را در قالب منسجم عرضه میکند. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و همهگیر شود. وقتی زمان میگذرد برخی کتابها در بازار کتاب نیست و شاید میان همه کتابهایی که منتشر میشوند کمکم از خاطرمان بروند. اما وقتی این کتابها پس از اینکه عمری از نویسنده میگذرد در قالب یک مجموعه ارائه شود اتفاق خوبی خواهد بود.
این روزها اغلب جوانها خوب نمینویسند. داستانها از پراکندگی و آشفتگی رنج میبرند و در نتیجه مخاطبان هم از داستانهای تالیفی راضی نیستند و بیشتر سمت کتابهای ترجمه میروند. شما بهعنوان نویسندهای که کلاسهای داستاننویسی برگزار میکنید و با نسل جوان و نوشتههایشان در ارتباط هستید چه نظری درباره این اتفاقات دارید؟
اول این نکته را بگویم که من سالها معلم بودهام و این شغل را عاشقانه دوست داشتهام. حالا هم در کلاسهای داستاننویسیام با همین عشق رفتار میکنم و همه را بدون بررسی کیفیت کارشان در کلاس میپذیرم. یک معلم اگر شاگردش نمره بدی بیاورد و رد شود باز هم او را میپذیرد. البته این کار به خودم لطمه میزند اما باز هم راضی هستم. اینکه دو کتاب خوب کمتر بنویسم اما شاگردانی داشته باشم که بتوانند ده کتاب خوب بنویسند اتفاق خوبی است و روحم را صیقل میدهد.
اما فکر میکنم مشکل نویسندههای جوان ما این روزها در این باشد که به جای پرسیدن نظر متخصصان داستان به نظر اطرافیانشان اهمیت میدهند. همین تائید اطرافیان موجب میشود آنها در یک سطح متوقف شوند و نتوانند به سطوح بالاتر بیایند. شاهکارهای رمان در دنیا اغلب بارها و بارها توسط نویسندگانشان بازنویسی شدهاند. اما این روزها نویسندگان جوان یک داستان را مینویسند و بعد هم آن را تمامشده میدانند و به نظرشان بهترین است.
واژه نوشتن داستان مدرن هم فضا را برای این افراد باز گذاشته است تا هر چه میخواهند بنویسند. با این موضوع هم روبهرو شدهاید؟
بله. اما این نگاهها کاملا غلط است. هر نوع نوشتن، قاعده و چارچوبهای خودش را دارد، حتی داستان پستمدرن هم برای خود قانون و قاعدهای دارد.
خیلیها میگویند این روزها وقتی به کلاسهای داستاننویسی برویم چگونه ننوشتن را یاد میگیریم.
نه، این حرفها دیگر اغراق است. به نظرم باید همه کسانی که دوست دارند داستان بنویسند، ابتدا اصول نوشتن را بیاموزند و بعد هم دست به خلاقیت بزنند. خلاقیت اگر بتواند بر پایههای محکم بنشیند داستانهای مانایی خلق خواهند شد. نویسندگان جوان بیش از هر چیز حوصله، ممارست و پشتکار میخواهند. ضمن اینکه نباید فریفته تعریفها و تعارفات شبکههای اجتماعی شوند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد