هزینه‌های شکست غزه برای نتانیاهو

جنگ اخیر اسرائیل علیه فلسطینی‌ها در نوار غزه، جنگی مبتنی بر اراده و تصمیم و نیز جنگی است که از سوی نخست‌وزیر اسرائیل و به قصد تضعیف توافق‌نامه آشتی فلسطین به راه افتاد.
کد خبر: ۷۱۰۴۴۴
هزینه‌های شکست غزه برای نتانیاهو

هدف قرار دادن فلسطینی‌ها در غزه همواره ریسک پایینی برای اسرائیل داشته و معادله حمله اسرائیل به غزه ـ با ده‌ها یا صدها کشته فلسطینی در ازای یک کشته اسرائیلی ـ قابل توجیه بوده است، اما این معادله می‌تواند قابل تغییر باشد و هزینه‌هایی که رژیم صهیونیستی می‌پردازد می‌تواند برای تغییر چشم‌انداز سیاسی در سرزمین‌های اشغالی کافی باشد.

تساوی نامتوازن

یهودیان سرزمین‌های اشغالی، آگاهانه نسبت به انسان‌های قربانی شده در قتل‌عام‌ها بی‌توجهی می‌کنند. این پدیده در اسرائیل، بعضا به هدایت غلط تعمدی و تبلیغات دولت از جمله طرح ادعاهایی مانند استفاده شبه‌نظامیان در غزه از شهروندان به عنوان سپر نظامی برمی‌گردد و موجب بی‌اعتنایی به جان و مال مردم بومی (فلسطینی‌ها) و تبدیل آنها به شهروندان درجه دو شده است.

در مقابل، بسیاری از یهودیان اسرائیل نسبت به هزینه‌های خودشان بسیار حساس هستند و مرگ و میر و بویژه دستگیری سربازان خود را در میادین نبرد برنمی‌تابند. این حساسیت و برنتابیدن مرگ و میر یا بازداشت سربازان از سوی یهودیان، در گذشته به انحلال دولت و پایان دادن به چند شغل و منصب سیاسی در اسرائیل منجر شد. عمیر پرتز، کفیل وزارت جنگ اسرائیل در سال 2006 یکی از این موارد است. پرتز مسئولیت حمله اسرائیل به لبنان را به‌عهده داشت که موجب کشته شدن 121 سرباز اسرائیلی از سوی مبارزان حزب‌الله شد. هشت سال بعد، وی در زمره افراد گمنام و مورد تنفر مردم قرار گرفت.

هزینه جنگ اسرائیل

تجربه لبنان کاملا متفاوت از غزه است. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل انتظار نداشت مانند گذشته این حمله به فلسطینی‌ها نیز باعث مرگ شمار زیادی از سربازان اسرائیلی شود و تصور می‌کرد فایده سیاسی ناشی از این حمله ـ پایان دادن به روند آشتی فلسطین ـ بسیار بیشتر از هزینه احتمالی آن است. درواقع، اهمیت فواید سیاسی برای مسئولان رژیم صهیونیستی از اهمیت مرگ هزار فلسطینی بیشتر است و مسئولان اسرائیلی معتقدند هیچ‌کس هم نمی‌تواند جامعه بین‌المللی را به اعمال فشاری هدفمند وادارد.

اما تصمیم نتانیاهو به تغییر شیوه تهاجم از بمباران هوایی به حملات زمینی، وی را در معرض خطر بیشتر و فشار شدیدتر اعضای راست افراطی کابینه قرار داد.

شاخه نظامی حماس در طول روزهای حمله هوایی، سازگاری و قابلیت خود را در رابطه با اصول نظامی نشان داد. مبارزان فلسطینی بیش از 60 اسرائیلی را به هلاکت رساندند. آنها موفق شدند هزینه‌های اقتصادی و روانی جنگ را از جمله در قالب اختلال دو روزه در پرواز خطوط بین‌المللی به تل‌آویو، به اسرائیلی‌ها نشان دهند.

علاوه بر این، بی‌توجهی اسرائیل به جان و عزت مردم غزه شروعی برای انتفاضه سوم در کرانه باختری و بیت‌المقدس شد. تلاش دیرینه مقامات دولت اسرائیل برای تقسیم جغرافیایی فلسطینی‌ها چندان موفق نبوده و اختلافات موجود نیز در حد مقامات حکومت خودگردان فلسطین است. شماری از سران اسرائیلی به اخوت و همبستگی موجود میان فلسطینی‌ها در نوار غزه و کرانه باختری اذعان می‌کنند. آنچه اکنون در کرانه باختری می‌گذرد، به ضرر نتانیاهو است.

دولت ائتلافی

واقعیت آن است که تهاجم اخیر به فلسطینی‌ها در نوار غزه برای نتانیاهو بد بوده است. درست است که وی رهبر حزب راستگرای لیکود است، اما در اسرائیل به عنوان فردی میانه‌رو محسوب می‌شود.

وی سال 2013 با دادن وعده به آویگدور لیبرمن و نفتالی بنت، رهبران احزاب اسرائیل، خانه ما و خانه یهود که هر دو ریشه در جناح راست افراطی افکار عمومی اسرائیل دارند، دولت خود را تشکیل داد و برای جلب نظر راست افراطی بسیار تلاش کرد، اما صرفا توانست از طریق مدارا با عناصر افراطی‌تر کابینه‌اش، جلوی چالش‌های بر سر راه نخست‌وزیری‌اش را بگیرد.

با این حال، هم لیبرمن و هم بنت اخیرا ضمن محکوم کردن مدیریت کشتار غزه از سوی نتانیاهو، از وی به دلیل قصور در وارد کردن ضربه‌ای سخت به فلسطینی‌ها انتقاد کردند و به دنبال آن، لیبرمن، با حفظ حضور «اسرائیل، خانه ما» در دولت نتانیاهو، به ائتلاف حزب خود با لیکود پایان داد. فشار وارده از سوی این دو وزیر رژیم صهیونیستی مطمئنا در تصورات درباره نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی خلل‌هایی ایجاد خواهد کرد.

اکنون نتانیاهو با مجموعه ناخوشایندی از گزینه‌های سیاسی در رابطه با غزه و کرانه باختری مواجه است. وی می‌تواند به کشتار فلسطینی‌ها در غزه ادامه دهد و با یک آتش‌بس معقول مخالفت کند. این گزینه، ادامه شلیک راکت‌های حماس و احتمال بسته شدن دوباره تنها فرودگاه بین‌المللی اسرائیل را افزایش می‌دهد؛ احتمالی که نتانیاهو بشدت از آن در هراس است. این گزینه احتمالا به معنای مرگ و میر بیشتر اسرائیلی‌ها و تبعات بدی است که به دنبال خواهد داشت.

پذیرش آتش‌بس، گزینه دیگری است که نتانیاهو در رابطه با غزه پیش‌رو دارد، اما این آتش‌بس احتمالا برای فلسطینی‌هایی که به نظر می‌رسد حاضر به دست کشیدن از اصول اساسی خود نیستند، فواید بیشتری دارد. نتانیاهو با تقویت حماس و فلسطینی‌ها و به خاطر قربانی کردن سربازان اسرائیلی به بی‌کفایتی متهم خواهد شد.

این احتمال وجود دارد که سیاستمداران یهودی اسرائیل، بویژه چهره‌هایی مانند بنت و لیبرمن در هر فرصتی از این روزنه ایجاد شده برای تضعیف نتانیاهو استفاده کرده و حتی برگزاری انتخابات را تسریع کنند.

البته هنوز نمی‌توان با قاطعیت گفت که دوره زمامداری سیاسی نتانیاهو به پایان رسیده ، زیرا در حال حاضر یهودیان اسرائیل ـ از هر حزب و گروهی ـ از ماجراجویی وی در غزه حمایت می‌کنند. علاوه بر این، وی مستعدترین سیاستمدار در محیطی است که دورویی، فریب، تحریف حقایق و فیلم بازی کردن را پاس می‌دارد. با این حال، قریب به یقین، وی می‌داند که ماجرای اخیر غزه به عنوان بزرگ‌ترین شکستش در طول هشت سال نخست‌وزیری‌اش محسوب می‌شود و این، فرصتی را برای دست‌کم دو نفر از وزرای کابینه‌اش فراهم می‌کند تا نخست‌وزیری‌اش را به چالش بکشند.

انتقاد شدید رسانه‌های صهیونیستی از دولت نتانیاهو

طی بیش از 40 روز گذشته و با آغاز حملات متعدد و وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، انتقادات بین المللی فراوانی نسبت به این حملات شده و روزنامه‌ها و رسانه‌های معتبر دنیا در گزارش‌های خود ارتش رژیم صهیونیستی و سران عالی‌رتبه نظامی و سیاسی تل‌آویو را مقصر این درگیری‌ها دانسته‌اند. در این میان انتقادات داخلی نسبت به عملکرد بنیامین نتانیاهو بیشتر شده و هرروز روزنامه‌های عبری زبان آن را بازتاب می‌دهند.

از جمله این موارد می توان به گزارش چند روز پیش شیمون شیفر، تحلیلگر سیاسی روزنامه یدیعوت آحارونوت اشاره کرد که در مطلبی به‌تندی از مقامات رژیم صهیونیستی به خاطر جنگ اخیر در غزه انتقاد کرد و اقدامات آنها را باعث ناامیدی و کشاندن اسرائیل به دادگاه‌های بین‌المللی خواند. وی با بیان این‌که نتانیاهو هیچ تفکری برای ورود به این جنگ نداشت، افزود: اما حماس و جهاد از همان ابتدا به دنبال تحقق اهدافی بودند که تعیین کرده بودند. آنها از ابتدا به دنبال پایان محاصره غزه و بازگشایی معابر مرزی بودند و بدون تحقق آنها حاضر به توقف پرتاب موشک‌های خود نشدند.

وی خطاب به نتانیاهو و دیگر مقامات نوشت: چه چیزی می‌خواهید؟ اشغال نوار غزه را؟ نه، هیچ عاقلی پیشنهاد اشغال نوار غزه را نمی‌دهد اما این پیشنهاد باید برپایه یک منطق نظامی باشد که براساس آن حماس و قدرت نظامی‌اش به کنترل درآید، اما این ادعا که حماس با مشاهده حجم خرابی‌های ناشی از بمباران به آتش‌بس مطابق با خواست شما تن در دهد کلامی بیخود است.

روزنامه «معاریو» نیز در مقاله‌ای به قلم اسحاق بن‌نر نویسنده اسرائیلی نوشت: ارتش اسرائیل از آمادگی قدرت مقاومت فلسطین غافلگیر شد و سازمان‌های اطلاعاتی در ارزیابی درست توانایی‌های مقاومت ناتوان ماندند و اسرائیل در چاره‌اندیشی برای تهدید تونل‌ها یا بازگرداندن آرامش به جنوب شکست خورد و حماس از این نبرد، قدرتمندانه خارج شد. در ادامه این مقاله آمده است: نیروهای نظامی اسرائیل از جنگ دوم لبنان عبرت نگرفتند و بسیاری از اشتباهات آن جنگ را تکرار می کنند و این در حالی است که گروه‌های فلسطینی از حملات سابق نظامی و محاصره درس‌های زیادی گرفتند.

همچنین روزنامه هاآرتص در گزارشی به این موضوع اشاره کرد که اسرائیل ارتش بزرگی سازماندهی کرده اما این ارتش باهوش نیست. این روزنامه در ادامه گزارش خود آورد: با وجود بالابردن بودجه هنگفت ارتش، اما تخریب تونل‌های حماس با موفقیت همراه نبود و حماس با تعداد تونل‌ها، نوع و عمق آن ما را غافلگیر کرد و جدا دردآور است که حماس بدون سلاح دریایی، هوایی و خودروهای زرهی می‌نشیند و عقل خود را به کار می‌اندازد و ارتش اسرائیل را شکست می‌دهد. مسخره‌تر ادعای کسانی است که می‌گویند حماس ضربه سختی خورد. هاآرتص خطاب به ارتش و رهبران تل‌آویو نوشت: چه زمانی در اسرائیل ابزار قدرت را خواهند آموخت و عقل خود را از صندوقچه بیرون خواهند آورد؟

الجزیره انگلیسی / ترجمه: صفا فقیه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها