این شادمانی هم ناشی از پیروزی قاطع نیروهای مقاومت و حماس بود و هم اینکه مردم غزه در این جنگ نابرابر بردبارانه ایستادگی کردند و این در حالی بود که در حملات 50 روزه اسرائیل علیه نوار غزه بیش از 2100 فلسطینی شهید و 11 هزار نفر مجروح شدند، ولی رژیم اسرائیل نتوانست به اهداف خود در تخریب زیربناهای دفاعی و موشکی گروههای مقاومت و تضعیف روحیه مردم دست یابد.
اما این پیروزی مردم غزه هرچقدر دلنشین است یک نکته تلخ هم در خود دارد و آن اثبات ادعایی است که تاکید دارد سازمان ملل در این برهه از زمان، ساختاری فرمالیته پیدا کرده است، به این معنا که دیگر به معنای واقعی، کارکرد اصلی خود را از دست داده و بیشتر به مکانی برای دور همنشینی کشورها تبدیل شده است وگرنه بایدطبق آن هدفی که شالوده تشکیل سازمانی با این ساختار و عظمت و بودجه شد، خیلی پیش از اینها آتشبس به مردم مظلوم غزه هدیه داده میشد و این سازمان، نمایش بمباران کوچه پسکوچههای غزه و ابراز خوشحالی یهودیان تندروی سرزمینهای اشغالی از دیدن این صحنهها را تعطیل میکرد.
سازمان ملل باید در طول این مدت که نزدیک به دو ماه طول کشید، دستکم یک بار یک جلسه اضطراری برای صدور قطعنامه علیه اسرائیلی که دلخوش به گنبد آهنین خود، بیمحابا بر غیرنظامیان فلسطینی اعم از زن و کودک و سالمند، موشک میریخت، تشکیل میداد.
اما در مدتی که غزه موشکباران میشد تنها ماحصل ساختار طویل و بزرگ سازمان ملل، یک نشست غیررسمی از سوی شورای امنیت سازمان ملل بود و بعد هم، محکوم کردن گلولهباران یک مدرسه تحت نظر سازمان ملل توسط دبیرکلش؛ زیرا این مدرسه پناهگاه هزاران غیرنظامی فلسطینی در غزه بود و بان کیمون این اقدام را گستاخانه و غیرقابل توجیه خواند.
بنابراین واکنش سازمان ملل جز صدور بیانیه که آن هم الزامآور نبود، چیز دیگری نبود و این یعنی یک فاجعه در هزاره سوم، زیرا قویترین و بظاهر موثرترین ارگان بینالمللی که میتواند و باید مانع از جنگطلبی و کشتارها شود، به بیکنشترین و شاید بیخاصیتترین نهاد تبدیل شده است.
مریم جمشیدی - روزنامهنگار
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد